نسيم خوش مشروطه بر شهر
بهروز مرباغي
جنبش مشروطهخواهي، به هر صورت، يكي از مهمترين نقاط عطف تاريخ معاصر ايران است. تعابير و تفاسير مختلف و متفاوت از اين جنبش و سرنوشت آن را عموما خواندهايم يا شنيدهايم، اما شايد تاثير اين جنبش بر سيما و چهره شهرهايمان را كمتر كاويدهايم يا مورد توجه قرار دادهايم. نخست اين را يادآور شويم كه بسياري از متفكران و پژوهندگان تاريخ معتقدند جنبش مشروطهخواهي، نهايتا شكست خورد، اما اگر هم اين شكست را بپذيريم، در حوزه شهر چنين نيست. در حوزه معماري هم چنين نيست. جنبش مشروطهخواهي سواي امر سياسي، جنبشي مدني بود و بر وجوه مختلف زندگي اجتماعي ايران تاثير گذاشت. تاثيرش بر معماري و شهر كاملا روشن است، ولي چون هر وقت از آن جنبش صحبت ميشود، فقط سراغ سرداران و سياسيون ميرويم، اين موضوع كاملا مهجور و مغفول باقي ميماند. جنبش مشروطهخواهي، نوعي برونريزي اجتماعي بود. هم در كلام و رفتار هم در كالبد شهر و معماري. جامعه از قيودات نظام بسته و مستبد فئودالي خسته شده بود. مردم ميخواستند پر و بال بگيرند و خودي نشان بدهند. نوعي عصيان و شورش بود كه خواستار باز شدن فنر استبداد و پابندهاي نظام فرسوده و پوكيده بود، به همين خاطر است كه در سايه وزش نسيم برونگرايي مشروطه، كمكم «خيابان» در ادبيات شهري ما پا به عرصه ميگذارد. بر همين پايه است كه موضوع گفتوگوي كالبدي خانه با خيابان رخ مينمايد و بالكنهاي زيبا بر بدنه خانهها مينشيند. در اين رابطه است كه خانههاي عادي شهر هم دوست دارند سردر داشته باشند، نه در شكل و شمايل خانههاي ديواني خاص بل در حد سطح مطالبات و وسع طبقات متوسط جامعه. در اين مورد، نكته ظريفي هم خودش را به رخ ميكشد. قرار است نماي ورودي ساختمان، كه ما سردر ناميمش، زيبا باشد، ولي لازم نيست پرخرج و پرزق و برق باشد. سادگي جهان جديد در انتخاب نقش و شكل اين زيبايي خودش را نشان ميدهد. سردرهاي بسيار زيبا با تك مصالح آجري. منتها آجرهاي خوشتراش و خوشقالب.
بدين ترتيب، در كنار تمناي وسيع جامعه به بيرون آمدن از زير تاق بازارهاي سرپوشيده و گام نهادن در خيابانهايي كه مغازهها بر لبه و جداره آنها نشستهاند، نما و جداره خانهها هم شكل تازه پيدا ميكنند و نويد جهان تازه ايراني را ميدهند. ممكن است اين شكفتگي مدني در معماري و شهر را عدهاي موكول و منوط به سلسله جديد سلطنت كنند و خواست و اراده شاه جديد را موجد اين تغييرات بدانند. ولي بايد اذعان كرد خود تغيير سلسله هم ميتواند ناشي از مطالبات نيرومند جنبش مشروطهخواهي باشد. هر چند نقش افراد در تاريخ قابل انكار نيستند، با اين حال نبايد به ورطه كيش شخصيت بيفتيم. جرياني نيرومند در كشور جريان يافت و همه وجوه زندگي را تحت تاثير قرار داد، برخي را در سطح، برخي را در عمق. چنين بايد ديد.
معمار و مدرس دانشگاه