• 1404 سه‌شنبه 29 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6169 -
  • 1404 سه‌شنبه 29 مهر

«اتاق رختكن شماره 16» از نگاه بازيگر و كارگردان نمايش

ديده‌شدن يا ديده‌نشدن، مساله اين است

گروه هنر و ادبيات| اين شب‌ها در سالن شيشه‌اي عمارت هما، نمايشي به نام «اتاق رختكن شماره 16» به نويسندگي سهند خيرآبادي و طراحي، بازيگري و كارگرداني امير كربلايي‌زاده در حال اجراست. تهيه‌كنندگي اين نمايش را كه يك مونولوگ 75 دقيقه‌اي است، پوران مرادي بر عهده دارد. در خلاصه‌ داستان اين نمايش آمده: «همه‌چيز از رختكن شروع شد». امير كربلايي‌زاده به بهانه اجراي اين نمايش، يادداشتي در اختيار ما قرار داده است كه مي‌خوانيد.

امير كربلايي‌زاده

سال ۹۱ تجربه يك نمايش مونولوگ داشتم به نام «چي شد كه من مار خوردم؟» كه تحت تاثير آن نمايش، من براي اولين‌بار استندآپ‌كمدي را هم به صورت مستقل در ايران تجربه كردم، از اين جهت كه در سايت تيوال براي اولين‌بار بليت مستقل يك استندآپ‌كمدي فروخته شد و من استندآپ‌كمدي «آقاي شهروند» را اجرا كردم كه تركيبي از استندآپ و درام نمايشي بود. بعد از آن در نمايش‌هاي متعددي حضور داشتم اما تمام مونولوگ‌هاي من برمي‌گشت به پيش از سال ۹۱. براي خودم چالش خيلي جذابي بود كه بعد از سال‌ها و بعد از آخرين نمايشم، يعني «دايره گچي قفقازي» در تئاترشهر، حالا يك مونولوگ با طراحي، كارگرداني و بازي خودم داشته باشم.
راجع به طرح اجرا كه چه كار بكنم، اين نكته به ذهنم رسيد كه دغدغه‌هاي متولدين سال‌هاي پنجاه و شصت كه خودم در آن سال‌ها بودم چه بوده؟! شايد به اين نتيجه رسيدم كه يكي از كلمات بسيار مشترك بين نسل پنجاه و شصت «ديده‌نشدن» است. اين در حقيقت فعل «ديده‌نشدن» در خيلي از متولدين اين نسل، يك هم‌ذات‌پنداري به وجود مي‌آورد. درباره طرح اصلي با نويسنده كار «سهند خيرآبادي» گپ زديم كه ايشان قبلا آثار موفقي داشت، مثل «اين دنيا يه كنسرت به من بدهكاره، و نمايش «هم اين، هم آن». با هم به يك قصه رسيديم؛ قصه خسرو، مردي كه در خانواده فرزند وسط است و آنچه در نمايش مي‌بينيم و اتفاقاتي كه برايش مي‌افتد و مسائلي كه باعث مي‌شود او در اجتماع و كار و لحظات مختلف ديده نشود. خسرو ناخودآگاه در يك محيط اتفاقي كه يك رختكن است به نام «اتاق رختكن شماره ۱۶» قرار مي‌گيرد و بعد سرنوشت او تغييراتي مي‌كند.
براي طراحي كار دنبال يك فضاي اجرايي شبيه به يك باشگاه مي‌گشتم كه به نظرم سالن شيشه‌اي مجموعه هما مناسب رسيد براي اين اتفاق. از طرفي هم به نظرم آمد مي‌شود در آن فضا حس نزديكي بيشتري با تماشاگر به وجود آورد.
براي اجرا در اين فضا مي‌بايست همه‌چيز خيلي ميني‌مال و جمع‌وجور باشد. براي طراحي صحنه از آقاي ديلمي دعوت كردم كه بسيار خوش‌ذوق هستند و با ايشان به يك طرح و ايده‌اي رسيديم كه خيلي به كار ما كمك مي‌كرد. براي لباس هم با «آيلين بايراك» صحبت كرديم كه با ايشان نيز به يك جمع‌بندي براي لباس رسيديم و فكر مي‌كنم بهترين انتخاب را انجام داديم. در زمينه طراحي نور رضا ملك‌زاده كنارمان آمدند كه با توجه به امكانات موجود در سالن شيشه‌اي سعي كرديم يك طراحي نور درست داشته باشيم. در مجموع عوامل حرفه‌اي ديگر مثل صادق زرجويان و خُتن تهراني به ما اضافه شدند تا مجموعه عوامل دست‌به دست هم بدهند براي اجراي يك نمايش تماشاگرپسند كه مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار بكند.
در وهله اول و در تمرين‌ها، نمايش حدود ۱۱۰ دقيقه بود كه نمايش را ابتدا به نود دقيقه و بعد به هفتادوپنج دقيقه رساندم كه با توجه به غير استاندارد بودن سالن‌ها و جايگاه‌ها، تماشاگران از ديدن يك نمايش مونولوگ با اين مدت‌زمان اذيت نشوند. خدا را شكر بر اساس بازخورد تماشاگران به نظر مي‌رسد اين نمايش را دوست داشتند و ارتباط خوبي با آن برقرار كرده‌اند. اميدوارم با اطلاع‌رساني صحيح و نشر اين حركت فرهنگي و هنري، نمايش «اتاق رختكن شماره 16» بتواند جاي خود را در دل مخاطبان پيدا بكند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون