آتش در گلستان جنگلهاي ايران
اين رسم شكمچراني موروثي قاجاري حدود 200 سال است كه رايج شده و آتش به جان گلستان جنگلهاي ايران انداخته است. متاسفانه مديران و مسوولان در سازمانهاي ذيربط هم به خاطر ضعف مديريت و عدم حساسيت به يك موضوع ملي و حياتي و هم عدم دسترسي به منابع براي تامين تجهيزات لازم جهت برخورد با متجاوزان به حقوق ملي، با خونسردي از كنار اين فاجعه عبور ميكنند.
البته آتشسوزي جنگلها - چه عمدي و چه غيرعمدي - كسري از اين غارت ملي يعني تخريب جنگلها و استفاده از چوب درختان جنگلها براي تهيه غذا با طعم مخصوص است. غذايي كه با هزينهكرد حال و آينده منافع ملي، براي تامين مزاج و تحريك مذاق كساني كه دنبال «تنور شكم دم به دم تافتن» هستند، تهيه ميشود. بدون اغراق جنگلهاي ايران يا در جا توسط سودجويان تخريب و به آتش كشيده ميشوند يا در رستورانها و كافهها در سراسر كشور در حال دود شدن هستند كه شب و روز به عينه همه در كوي برزن شاهد آن هستيم. اينجا هم مثل همان آتشي است كه آنجا به جان جنگلها افتاده است. از طرف ديگر، از نظر علمي ثابت شده كه يك همبستگي مستقيم بين پوششهاي جنگلي و ميزان نزولات آسماني وجود دارد. بنابراين يكي ديگر از تبعات نامطلوب كاهش پوششهاي جنگلي، خشكسالي است. جا دارد براي كاهش اثرات اين مصيبت و فاجعه سراسري، دولت و مجلس به اين مقوله حياتي و ملي با حساسيت بيشتري در جهت حفاظت از جنگلها و تقويت سازمانهاي مسوول و جلوگيري از به آتش كشيدن جنگلها و ممنوعيت استفاده از چوبهاي جنگلي در پخت و پز رستورانها و جلوگيري از حضور گردشگراني كه بيضابطه در جنگلها اتراق ميكنند، يك طرح فوري با تعيين ضمانتهاي اجرايي تهيه و تصويب و قوانين پيشين را به قيد فوريت اصلاح كنند. كاش صدا و سيما نيز به خاطر تبيين اهميت جنگلها در تداوم حيات و تداوم چرخه زيستبوم ايران، برنامههاي علمي و هشداردهنده براي آگاهي عمومي و حفاظت از جنگلها تهيه و پخش كنند.