هنر، ميانجي اجتماعي و حافظ هويت ايراني
در مراسم گشايش نمايشگاه عكس «ايستادگي براي ايران - جنگ با شليك آخرين گلوله تمام نميشود» در دانشگاه هنر، بر اين نكته تاكيد كردم كه اين جنگ صرفا با سلاح آغاز نشد. ابتدا جنگ را با دروغ نرماليزه كردند؛ با تصويرها و روايتهاي جعلي آن را توجيه كرده و پيشينهاي از تحريف را پشتوانه تجاوز خود قرار دادند. گفتند براي تغيير يك حكومت آمدهاند، اما به خاطر داشته باشيم چنگيز و اسكندر هم براي تغيير نيامده بودند؛ آنان آمده بودند تا بسوزانند، ويران كنند و ايران را كوچكتر كنند. اين تجاوز بهزعم من اهدافي ويرانگرتر از هر جنگ ديگري در اين سرزمين داشت.تجاوز به سرزمين ما، در حقيقت تهاجمي بود به تماميت ذهني و فرهنگي ايران. در اين ميان، روشنفكران و هنرمندان ايراني در داخل يا خارج از كشور، با بازنمايي حقايق اين جنگ، در سمت درست تاريخ ايستادند. هنرمندان عكاس با عكسهاي خود در مقابل روايتهاي جعلي ايستادند و نشان دادند كه هدف تجاوز، مردم بودهاند.
هنر و بهويژه عكاسي جنگ، تنها بازنمايي خشونت نيست؛ بلكه روايتگر حقيقت و شاهد تاريخ است. در تاريخ جنگها، هنر جنگ سابقهاي طولاني در پايان دادن به جنگها دارد، چراكه روايت صادقانه ميتواند به دروغ پايان بدهد. به عنوان نمونه عكس «دختر ناپالم» در جنگ ويتنام يا تصوير «اعدام يك ويتكنگ غيرنظامي توسط سرتيپ نگوك لوآن در خلال جنگ ويتنام» حقايق آن جنگ را در پيش روي جهانيان قرار داد. جنگ، فرهنگ، حافظه جمعي و شيوههاي روايت معنا را براي نسلها تحت تاثير قرار ميدهد. ما با تكيه بر هنر و حقيقت ميتوانيم اين حافظه را غني و از انحراف نگاه تاريخي جلوگيري كنيم. ايران و مردمانش درخشانند؛ در سختترين روزها نيز شرافت، صبر و وفاداري خود را نشان دادهاند. آنچه ما امروز در ميدان مقاومت ميبينيم، ادامه همان روح ايستادگي فرهنگي و هويتي است كه هنر، ادبيات و دانشگاهيان در آن نقشي محوري دارند.