عمان و افقگشایی در دولتمداری نوین (بخش دوم)
۳. تبدیل قدرت از حوزه تقدس به حوزه عقلانیت مدنی- قدرت سیاسی از جایگاه فراتاریخی به جایگاه پاسخگویی عمومی انتقال مییابد؛ این همان چیزی است که فیلسوفان سیاست آن را «بلوغ دولت» مینامند.
در وضع موجود که امکان تغییر نخستوزیر ناکارآمد وجود ندارد، فاصله میان مردم و دولت افزایش مییابد. اصلاح این ساختار یعنی نزدیکتر شدن حکمرانی به منطق تفکیک قوا و ایجاد ظرفیت واقعی برای مسوولیتپذیری مدیران عالی.
دوم - اخلاق قدرت و تضاد منافع: گامی به سوی سیاست پاکدست
گام مهم دیگر جدا کردن فعالیت تجاری از مسوولیت سیاسی است؛ اصلی که در فلسفه اخلاق سیاسی شرط تشکیل «قدرت پاک» به شمار میآید. پیوند قدرت و تجارت، تصمیمات عمومی را به سمت سود خصوصی منحرف میکند و اعتماد جمعی را میفرساید. اصلاح سازوکار انتخابات، شامل امکان ایجاد فهرستهای انتخاباتی، به معنای حرکت از نمایندگی فردمحور به سمت سیاستورزی برنامهمحور است. این همان گذار تاریخی است که هر جامعه در مسیر توسعه دیر یا زود باید از آن عبور کند. اگرچه این ایدهها ممکن است آرمانگرایانه به نظر برسند، اما تجربه تاریخ نشان میدهد که حرکت تدریجی عقلانیترین شیوه اصلاح اجتماعی است. هر گام کوچک میتواند از انباشت نارضایتیها بکاهد و زمینه آشتی و همبستگی اجتماعی را تقویت کند.
سوم - عمان در مسیر دولتسازی نوین
این اصلاحات هرچند تمام مشکلات توسعه را حل نمیکند، اما عمان را در مسیر دولتهایی قرار میدهد که توانستهاند میان سنت و نوگرایی آشتی برقرار کنند و تاریخ گذشته را مبنای مشروعیتبخش تحولهای آینده قرار بدهند. دولتی که حافظه تاریخیِ سترگ دارد، اگر این حافظه را به پروژه سیاسی نو تبدیل نکند، در گذشته محصور میماند؛ اما اگر آن را سرچشمه ابتکار سازد، به مرحله تازهای از دولتسازی قدم میگذارد. تغییر روز ملی - گرچه در ظاهر تغییر یک تاریخ است - در سطح وجودی، آغاز گفتوگویی تازه میان عمان و تاریخ خویش است؛ گفتوگویی که در آن میتوان مسیر آینده را بر بنیاد عقلانیت، عدالت، ثبات و حکمرانی مدرن بازتعریف کرد.
رایزن سابق فرهنگی در عمان