چگونه چين آينده جهان را از آن خود ميكند؟
نبردي خاموش براي رهبري نظم جديد
اليزابت اكونومي
شايد وقتي كشتي باري چيني موسوم به «استانبول بريج» اكتبر ۲۰۲۵ در بندر فليكستو بريتانيا پهلو گرفت، رخدادي چشمگير نبود، با اين حال بريتانيا سومين بازار بزرگ صادرات چين است و قايقها در تمام طول سال بين اين دو كشور در رفت و آمد هستند. نكته قابل توجه در مورد اين پل، مسيري بود كه كشتي طي كرد- اين اولين كشتي باري بزرگ چيني بود كه مستقيما از طريق اقيانوس منجمد شمالي به اروپا سفر داشت. اين سفر 20 روز طول كشيد، هفتهها سريعتر از مسيرهاي سنتي از طريق كانال سوئز يا اطراف دماغه اميد. پكن اين سفر را به عنوان يك پيشرفت ژئواستراتژيك و كمكي به ثبات زنجيره تامين مورد ستايش قرار داد. با اين حال، پيام مهمتر ناگفته ماند؛ ميزان جاهطلبيهاي اقتصادي و امنيتي چين در عرصه جديد قدرت جهاني. تلاشهاي پكن در قطب شمال تنها نوك كوه يخ است. از اوايل دهه 1950، رهبران چين درباره رقابت در مرزهاي واقعي و مجازي جهان بحث كردند: درياهاي عميق، قطبها، فضاي بيروني و آنچه كه شو گوانگيو، افسر سابق ارتش آزاديبخش خلق، آن را «حوزههاي قدرت و ايدئولوژي» توصيف كرد، مفاهيمي كه امروزه شامل فضاي مجازي و سيستم مالي بينالمللي ميشود. اين حوزهها، پايههاي استراتژيك قدرت جهاني را تشكيل ميدهند و كنترل بر آنها، دسترسي به منابع حياتي، آينده اينترنت، مزاياي فراوان ناشي از چاپ ارز ذخيره جهاني و توانايي دفاع در برابر مجموعهاي از تهديدات امنيتي را تعيين ميكند.
همانطور كه اكثر تحليلگران بر علائم رقابت -تعرفهها، قطع زنجيره تامين نيمههاديها و مسابقات كوتاهمدت فناوري- تمركز ميكنند، پكن در حال ايجاد قابليتها و نفوذ در سيستمهاي زيربنايي است كه دهههاي آينده را بازتعريف ميكند. انجام اين كار براي تحقق روياي شي جين پينگ جهت بازپسگيري مركزيت چين در صحنه جهاني، اساسي است. رييسجمهوري چين در سال ۲۰۱۴ گفت: «ما ميتوانيم در ابتدا نقش مهمي در ساخت زمينهاي بازي ايفا كنيم تا قوانيني براي بازيهاي جديد وضع كنيم.» حال ميتوان گفت پكن خود را به خوبي براي اين رقابت آماده كرده است. با منطق و دستورالعمل منسجمي به اين مرزها نزديك ميشود. در حال سرمايهگذاري روي قابليتهاي سخت است. با كشورهاي ديگر براي تثبيت خود در ساختار نهادها همكاري كرده و اين نهادها را با كارشناسان و مقامات چيني پر ميكند. در تمام اين تلاشها، پكن بسيار سازگار است، پلتفرمهاي مختلف را آزمايش، مواضع را تغيير و قابليتها را به روشهاي جديد به كار ميگيرد. در چنين شرايطي سياستگذاران امريكايي به تازگي موفقيت قدرتسازي چين در حوزههاي كليدي جهان امروز را درك كردهاند. اكنون، آنها در معرض خطر از دست دادن تعهد چين و تسلط اين بازيگر بر فردا هستند. به عبارت ديگر، ايالاتمتحده نه تنها نقش خود را در نظام بينالمللي فعلي واگذار ميكند، بلكه در مبارزه براي تعريف نظام بعدي نيز عقب ميماند.
بيست هزار فرسنگ زير دريا
در سال ۱۸۷۲، بريتانياييها يك كشتي را براي بازيابي اولين انبار جهان از گرههاي چندفلزي ارسال كردند: تودههايي از زبالههاي اقيانوسي كه ميتوانند حاوي مواد معدني حياتي مانند منگنز، نيكل و كبالت باشند. اما تا اوايل دهه ۱۹۶۰ دانشمندان اين تصور را نداشتند كه اين گرهها ميتوانند مزاياي مالي قابلتوجهي داشته باشند. در اواسط دهه ۱۹۷۰، شركت امريكايي Deepsea Ventures، زيرمجموعه Tenneco، ادعا كرد كه ميتواند تقريبا تمام تقاضاي ارتش براي دستيابي به نيكل و كبالت را با استخراج از كف اقيانوس آرام تامين كند. شركت ديپسي ونچرز اما هرگز مجوزهاي لازم براي لايروبي مقادير زيادي از اين منابع را دريافت نكرد و درنهايت، از هم پاشيد، اما در همين حال، ساير بازيگران بينالمللي در مورد حقوق و تعهدات كشورها در رابطه با اقيانوسهاي جهان مذاكراتي را آغاز كردند. همزمان چين در اواخر دهه 1970 تحقيقات خود در زمينه استخراج معادن در بستر درياهاي عميق را آغاز كرد. دانشمندان و مهندسان اين كشور نمونههاي اوليهاي از زيردرياييها و ماشينهايي را توسعه دادند كه ميتوانند علاوه بر بررسي كف اقيانوس، به استخراج نيز بپردازند.
در سال 1990، پكن انجمن تحقيق و توسعه منابع معدني اقيانوسي چين را كه تحت كنترل دولت است، براي هماهنگي اكتشاف و استخراج معادن در بستر دريا در آبهاي بينالمللي تاسيس كرد. اين كشور از سال 2011، قابليتهاي استخراج معادن در بستر دريا را در برنامههاي پنج ساله خود گنجاند. در سال 2016، پكن قانون مربوط به بستر درياهاي عميق را تصويب كرد كه براي توسعه قابليتهاي علمي و تجاري چين و فراهم كردن چارچوبي براي مشاركت در مذاكرات بينالمللي در مورد منابع كف اقيانوس طراحي شده بود.
شي، بستر درياهاي عميق را به عنوان منطقه با اولويت بالا براي رهبري چين هدف قرار داده است. او در ماه مه ۲۰۱۶ گفت: «درياهاي عميق حاوي گنجينههايي هستند كه كشف نشده و توسعه نيافته باقي ماندهاند. براي به دست آوردن اين گنجينهها، ما بايد فناوريهاي كليدي در ورود به درياي عميق، كشف درياي عميق و توسعه درياي عميق را كنترل كنيم.» چين در حال حاضر بر زنجيرههاي تامين جهاني عناصر خاكي كمياب در خشكي تسلط دارد و در استخراج معادن بستر دريا پيشتاز است. اين بازيگر با استخراج معادن و تسهيل نقشهبرداري از بستر دريا و نصب كابلها قادر است خود را براي جنگ دريايي و زيردريايي آماده كند. شي در سال ۲۰۱۸ گفت: «در درياي عميق هيچ جادهاي وجود ندارد. ما نيازي به تعقيب [ساير كشورها] نداريم: ما خود جاده هستيم.» همزمان با گسترش قابليتهاي داخلي چين، نقش اين كشور در سازمان بينالمللي بستر درياها نيز برجسته شده است. از سال ۲۰۰۱، پكن تقريبا به طور مداوم در شوراي ISA، نهاد اجرايي ۳۶ عضوي كه تصميمات كليدي در مورد مقررات معدن، تاييد قراردادها و مقررات زيستمحيطي ميگيرد، خدمت كرده است.
چين همچنين با تكيه بر قابليتهاي خود در حوزه آبهاي عميق، به طور فعال در حال جذب اقتصادهاي نوظهور و با درآمد متوسط است و كشورها و شركتهايي را كه به سكوها، كشتيها يا قابليتهاي پردازش ساخت چين نياز دارند، تشويق ميكند تا خود را با منافع پكن همسو كنند. پكن با هدف بهرهبرداري نهايي از مواد معدني بستر دريا در اين منطقه، همكاري تحقيقاتي با جزاير كوك تعريف كرده و در حال بررسي توافق مشابهي با كيريباتي است. اما چين در اين مسير با مشكلاتي نيز روبهرو است. اين بازيگر با وجود ابتكاراتش در حوزه مشاركت، در ميانه اقليتي از كشورهايي قرار دارد كه طرفدار رويكردي سريعتر در حوزه معدنكاري هستند. طبق گزارش بنياد كارنگي، در سال ۲۰۲۳ پكن «به تنهايي» مانع از بحث ISA در مورد حفاظت از اكوسيستم دريايي و توقف مجوزهاي معدنكاري شد. اين امر پكن را روياروي تقريبا ۴۰ عضو ديگر ISA قرار ميدهد كه از توقف يا تعليق معدنكاري تا زمان اعمال نظارت دقيق و حفاظتهاي زيستمحيطي حمايت ميكنند.
چين همچنين اعضاي بريكس را متقاعد نكرده: برزيل از توقف احتياطي 10 ساله حمايت ميكند و آفريقاي جنوبي خواهان چارچوبهاي قدرتمند زيستمحيطي و حمايتهاي اقتصادي است. هند حامي توسعه سريعتر است اما نسبت به استفاده چين از كشتيهاي تحقيقاتي براي اهداف نظامي محتاط است. در اين ميان بسياري از دولتهاي آسيا و اقيانوسيه، مانند ژاپن، مالزي، فيليپين، پالائو و تايوان، نگران تجاوزهاي با انگيزه نظامي به مناطق اقتصادي انحصاري خود توسط كشتيهاي بررسي اعماق دريا چين هستند. اگرچه پكن هنوز در نبرد تعيين قانون در ISA پيروز نشده، اما بيكار هم ننشسته است.
اين كشور در حال سرمايهگذاري در حوزه فناوريهاي استخراج دومنظوره است تا بر استخراج تجاري بستر دريا تسلط يابد و همانطور كه يك تحليلگر نظامي چيني نوشت، به تشكيلات كشتيهاي بزرگ و پايگاههاي دريايي مخالفان حمله كند.
مانور در قطب شمال
قطب شمال تنها مرزي است كه شي ميخواهد بر آن تسلط يابد. در سال ۲۰۱۴، او همچنين خواستش براي تبديل چين به يك قدرت قطبي بزرگ را اعلام كرد. قطب شمال، مانند بستر دريا، سرشار از منابع طبيعي است و تخمين زده ميشود ۱۳درصد از ذخاير نفت، ۳۰درصد از گاز طبيعي و ذخاير قابلتوجهي از عناصر خاكي كمياب كشف نشده را در خود جاي داده است. با ذوب شدن يخهاي اين منطقه، قطب شمال ميزبان كريدورهاي جديد كشتيراني -مانند مسيري كه پل استانبول از آن استفاده ميكند- خواهد بود. پكن در يك گزارش رسمي سال ۲۰۱۸ در مورد قطب شمال، متعهد شد كه با توسعه چنين مسيرهايي و سرمايهگذاري در منابع و زيرساختهاي منطقه، يك «جاده ابريشم قطبي» بسازد. همچنين، حكومتداري قطب شمال را به گونهاي تغيير داد كه شامل مسائلي مانند تغييرات اقليمي و پيشبرد حقوق كشورهاي غيرقطبي باشد. تمايل پكن به قطب شمال موضوع جديدي نيست. در سال ۱۹۶۴، چين اداره اقيانوسي دولتي را تاسيس كرد؛ آژانس دولتي كه ماموريتش شامل سفرهاي اكتشافي قطبي بود.
تحقيقات مرتبط با قطب شمال اين كشور در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوايل دهه ۱۹۸۰ شتاب گرفت. در سال ۱۹۸۹، دولت موسسه تحقيقات قطبي مستقر در شانگهاي را تاسيس و قابليتها و مشاركتهاي تحقيقاتي قطب شمال را در طول دهه ۱۹۹۰ و اوايل دهه ۲۰۰۰ گسترش داد. در سال ۲۰۱۳، چين به عنوان ناظر در شوراي قطب شمال كه متشكل از نمايندگان كانادا، دانمارك (كه شامل گرينلند ميشود)، فنلاند، ايسلند، نروژ، روسيه، سوئد و ايالاتمتحده و همچنين مردم بومي است، عضويت يافت. از آن زمان، چين به يكي از فعالترين اعضاي ناظر شورا تبديل شده و در طيف گستردهاي از گروههاي كاري و گروههاي ويژه شركت ميكند. محققان چيني همچنان استدلال ميكنند كه چين بايد نقش بيشتري در تصميمگيريهاي قطب شمال ايفا كند، زيرا تغييرات اقليمي، قطب شمال را به موضوعي مشترك جهاني تبديل كرده است و شركتهاي چيني براي كشتيراني و انرژي قطب شمال ضروري هستند.
با اين حال تلاشهاي پكن با مقاومت مواجه شده است. كشورهاي قطب شمال نگران وابستگي بيش از حد به سرمايهگذاري چين و خطرات امنيتي ناشي از آن هستند. كانادا، دانمارك، ايسلند و سوئد همگي تعدادي از پروژههاي قطب شمال چين را در سرزمينهاي خود رد يا لغو كردهاند. طبق مطالعهاي كه در سال ۲۰۲۵ توسط مركز بلفر انجام شده، از ۵۷ پروژه سرمايهگذاري پيشنهادي چين در قطب شمال، تنها ۱۸ مورد فعال هستند. اما در حالي كه كشورهاي دموكراتيك عمدتا درهاي خود را به روي سرمايهگذاريهاي جديد چين بستهاند، نوع متفاوتي از دولتها با آغوش باز به دنبال همصدايي با پكن هستند: بازيگراني چون روسيه. از سال ۲۰۱۸، چين و روسيه رايزنيهاي دوجانبه خود در مورد قطب شمال را نهادينه كردهاند. روابط آنها به ويژه پس از حمله مسكو به اوكراين در سال ۲۰۲۲ و انزواي اقتصادي روسيه برجستهتر شد.
از آن زمان، شركتهاي چيني توافقنامههايي براي توسعه يك معدن تيتانيوم و ذخاير ليتيوم و همچنين ساخت راهآهن جديد و بندر آبهاي عميق را امضا كردهاند. قابليتهاي چين و روسيه براي اكتشاف، تجارت و گشتزني در قطب شمال، بسيار فراتر از ايالاتمتحده است. چين همچنين از همكاري خود با روسيه براي افزايش دسترسي نظامي خود به منطقه استفاده كرده است. از سال ۲۰۲۲، اين دو كشور حتي چندين رزمايش مشترك، از جمله در درياي برينگ، درياي چوكچي و اقيانوس منجمد شمالي و همچنين گشتزني مشترك بمبافكن در نزديكي سواحل آلاسكا، انجام دادهاند.
با اين حال، تلاشهاي چين براي گسترش نفوذش در اين جغرافيا ناكام مانده است. تعامل برزيل و هند با قطب شمال عمدتا از طريق همكاريهاي دوجانبه با روسيه بوده است.
برخي تحليلگران هندي نگراني آشكار خود را در مورد گسترش نقش چين در منطقه ابراز كردهاند. از طرفي ديگر عليرغم همسويي ظاهري بين چين و روسيه، مسكو از پيشنهاد پكن براي نقش گستردهتر در حكومتداري قطب شمال حمايت نكرده. رزمايشهاي نظامي مشترك آنها عمدتا نمايشي است.
در سال ۲۰۲۰، نيكولاي كورچونوف، فرستاده ويژه وزارت امور خارجه روسيه در شوراي قطب شمال، با نظر مايك پمپئو، وزير امور خارجه وقت ايالاتمتحده، مبني بر وجود دو گروه از كشورها، قطب شمال و غير قطب شمال، موافقت كرد و اظهار داشت كه چين هيچ هويت قطبي ندارد.
روياي فضايي «شي»
از اوايل سال ۱۹۵۶، چين اكتشافات فضايي را به عنوان اولويت امنيت ملي قلمداد و در طول دهههاي ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، يك برنامه فضايي گسترده را با محوريت الزامات علمي، اقتصادي و نظامي تعريف كرد. بر همين اساس ميتوان گفت اولويتهاي چين در اين منطقه عبارت است از استفاده از منابع فضا، دستيابي به پروازهاي فضايي سرنشيندار و انجام اكتشافات فضايي با محوريت ماه. فضا نيز براي شي جين پينگ از اولويتهاي ويژهاي برخوردار است.
او در سال ۲۰۱۳ گفت: «توسعه برنامه فضايي و تبديل كشور به يك قدرت فضايي، روياي فضايي است كه ما به طور مداوم دنبال كردهايم.»
در سال ۲۰۱۷، چين نقشه راهي را براي تبديل شدن به «قدرت فضايي پيشرو در جهان تا سال ۲۰۴۵» با پيشبرد برنامههايش ترسيم كرد. حال از بيش از ۷۰۰ ماهوارهاي كه چين در مدار قرار داده، بيش از يك سوم آنها براي اهداف نظامي استفاده ميشوند. سند چشمانداز ۲۰۲۲ اين كشور، همه اين پيشرفتها را نويد ميداد. برخي مقامات و كارشناسان فضايي ايالاتمتحده معتقدند كه چين طي پنج تا ده سال آينده، از ايالاتمتحده به عنوان كشور پيشرو در زمينه سفرهاي فضايي پيشي خواهد گرفت، بالاخص با تبديل شدن به اولين كشوري كه از زمان ماموريت آپولو ۱۷ ايالاتمتحده در سال ۱۹۷۲، انسان را به ماه بازميگرداند. همانند بستر درياها، قابليتهاي تكنولوژيكي چين و حاكميت اين بازيگر بر مرزهاي اين كشور، پكن را قادر ساخته تا نقش برجستهاي در فضا ايفا كند.
با اين حال، معنادارترين تلاش پكن براي رهبري فضايي، ايستگاه تحقيقاتي بينالمللي ماه است كه قرار است به عنوان پايگاه دايمي در قطب جنوب فعاليتش را آغاز كرده و در نهايت به شبكهاي از تاسيسات مداري و سطحي كه از اكتشاف، استخراج منابع و سكونت طولاني مدت پشتيباني ميكنند، دسترسي يابد. با اين حال چين در جذب كشورها به پروژههايش نسبتا ناموفق بوده است.
اين بازيگر در كنار روسيه، تنها 11 كشور را جذب كرده كه برخي از آنها يا هيچ برنامه فضايي ندارند يا فقط يك برنامه نوپا دارند. علاوه بر اين رويكرد چين در حوزه مديريت فضا نيز با مشكلاتي مواجه شده است. در سال ۲۰۲۲، تنها هفت كشور ديگر در رايگيري عليه قطعنامه كميته اول سازمان ملل متحد براي توقف آزمايشهاي موشكهاي ضدماهواره با قابليت صعود مستقيم كه زبالههاي فضايي مخرب توليد ميكنند، به اين كشور پيوستند. در سال ۲۰۲۴، چين از رايگيري شوراي امنيت سازمان ملل متحد در محكوميت استقرار سلاحهاي هستهاي در فضاي بيروني خودداري كرد - كنشي كه مورد حمايت اعضاي ديگر به جز روسيه قرار گرفت. تلاشهاي پكن و مسكو براي تدوين معاهده شان در مورد جلوگيري و استقرار سلاح در فضا، تنها حمايت تعداد محدودي از كشورها، مانند بلاروس و كرهشمالي را به خود جلب كرده است.
درباره قدرت سخت
چين ميخواهد فراتر از حوزههاي فيزيكي بر جهان تسلط يابد. شي همچنين قصد دارد بر حوزه سايبري نيز حكومت كند. در طول دوران تصدي شي، چين به يك قدرت مخابراتي تبديل شده است. ابتكار جاده ابريشم ديجيتال «شي» در سال ۲۰۱۵، دو شركت مخابراتي چيني، هواوي و زدتياي، را قادر ساخته تا تقريبا ۴۰درصد از بازار تجهيزات مخابراتي جهاني را، از نظر درآمد، به دست آورند. سيستم ماهوارهاي بيدو چين در بسياري از نقاط جهان، دقت موقعيتيابي بيشتري نسبت به جيپياس دارد. فناوريهاي كابلهاي زيردريايي چين نيز به سرعت در حال افزايش سهم خود از بازار جهاني هستند. پكن همچنين ميخواهد استانداردهاي جهاني را براي فناوريهاي استراتژيك آينده تعيين كند. ابتكاراتي مانند استراتژي استانداردهاي چين ۲۰۳۵.
طبق گزارش نيچر، در سال ۲۰۲۲، هواوي به تنهايي بيش از ۵۰۰۰ استاندارد فناوري را به بيش از ۲۰۰ سازمان ارايه داد. براي چين، تعيين استانداردها نه تنها به معناي تضمين پيروزيهاي تجاري است، بلكه به معناي ايجاد هنجارهاي مطلوب سياسي و امنيتي نيز ميباشد. پيشنهاد چين براي معماري جديد اينترنت، به نام IP جديد، نمونهاي از اين موارد است. در سال ۲۰۱۹، هواوي، چاينا موبايل، چاينا يونيكام و وزارت صنعت و فناوري اطلاعات چين به طور مشترك IP جديد را به گروه مشاوره استانداردسازي اتحاديه بينالمللي مخابرات ارايه دادند.
به گزارش فايننشال تايمز، مقامات چيني استدلال كردند كه پروتكل كنترل انتقال/پروتكل اينترنت مربوط به دهه ۱۹۷۰، قادر به پشتيباني از خواستههاي در آينده - خواستههايي چون پذيرش گسترده وسايل نقليه خودران- نخواهد بود.
فراتر از جنبههاي فني، رهبران چين معتقدند كه اينترنت فعلي، كه براساس پروتكل طراحي شده توسط ايالاتمتحده ساخته شده، منعكس كننده سيستم حاكميتي به رهبري امريكا است كه با منافع پكن همسو نيست. واكنشهاي منفي به پيشنهاد چين از سوي ژاپن، ايالاتمتحده و اروپا و همچنين ازسوي مهندسان برجسته اينترنت، سريع بود.
كارشناسان استدلال كردند كه سيستم موجود به اندازه كافي انعطافپذير است كه بتواند تكامل يابد و IP جديد، اينترنت را به شبكههاي تحت كنترل دولت تقسيم ميكند. اروپاييها خاطرنشان كردند كه پروتكل فعلي مانع توسعه هوش مصنوعي يا ساير فناوريهاي مهم نشده است.
با اين حال چين سخت تلاش كرد تا از اقتصادهاي نوظهور و با درآمد متوسط، حمايت لازم را به دست آورد. اين كشور يك موسسه تحقيقاتي شبكه آينده بريكس (BRICS Future Network Research Institute) ايجاد كرد تا تحقيق و توسعه در 6G، هوش مصنوعي و پروتكلهاي جديد اينترنتي را هماهنگ كند. با اين حال، برخي ديگر از تلاشهاي ديجيتال چين پيشرفت بيشتري داشتهاند. بسياري از كشورهاي عضو بريكس، ازجمله برزيل، مصر، اتيوپي، عربستان سعودي، آفريقاي جنوبي و امارات متحده عربي، با هواوي همكاري تجاري دارند. همزمان چين در تلاش است تا از طريق مجموعهاي از پيشنهادها و فناوريهاي جديد، پايههاي اينترنت تحت كنترل دولت را بنا نهد. به عنوان مثال، هواوي پيشنهاد IP جديد چين را به عنوان «شبكهها و پروتكلهاي ارتباطي عمودي آينده» تغيير نام داده است. همانطور كه گروهي از محققان دانشگاه آكسفورد خاطرنشان كردهاند، چين پيشنهادهاي خود را «در انجمنها» بررسي ميكند و اغلب موارد مشابه يا يكسان را به چندين نهاد ارايه ميدهد و به دنبال خريد ايدههايش است.
معماي چين و دلار امريكا
يكي از آخرين ستونهاي باقيمانده از سلطه جهاني ايالاتمتحده، نقش محوري دلار در اقتصاد جهان است. دلار همچنان هم ارز غالب در مبادلات است و هم ارز ذخيره غالب. اين امر مزاياي متعددي را براي ايالاتمتحده به ارمغان ميآورد: هزينههاي پايينتر استقراض براي دولت و شركتهايش، امكان محدود كردن دسترسي به معاملات دلاري و برتري مداوم بازارهاي مالي ايالاتمتحده.
با اين حال، چين متعهد به گسترش استفاده بينالمللي از واحد پول خود، رنمينبي، و به زير كشيدن دلار جايگاه دلار است.پكن در پي بحران مالي جهاني در سال ۲۰۰۹ طرح تسويه حساب تجاري رنمينبي را با انجمن كشورهاي جنوب شرقي آسيا، هنگكنگ و ماكائو به صورت آزمايشي اجرا كرد.
تلاشهاي اوليه براي بينالمللي كردن رنمينبي مورد توجه قرار نگرفت، اما ادامه يافت. اين كشور اوراق قرضه با واحد پول رنمينبي را معرفي، خطوط سوآپ ارزي را با بيش از ۳۰ كشور گسترش داد و بانكهاي تسويه را براي تسهيل معاملات رنمينبي در مراكز مالي بزرگ تاسيس كرد. در سال ۲۰۱۵، چين سيستم پرداخت بين بانكي فرامرزي را راهاندازي كرد كه به منظور ارايه جايگزيني براي انجمن ارتباطات مالي بين بانكي جهاني تحت سلطه ايالاتمتحده و اروپا، كه بيشتر با نام سوييفت شناخته ميشود، طراحي شده است.
امروزه، سيستم پرداخت چين بيش از ۱۷۰۰ بانك را در سراسر جهان به هم متصل ميكند. امور مالي جهاني، بيش از هر حوزه مرزي ديگر، زمينه مساعدي براي تلاشهاي چين براي پيشبرد منافع خود از طريق چارچوبهاي چندجانبه بوده است. پكن از ابتكار كمربند و جاده براي وادار كردن كشورهاي شريك به پذيرش رنمينبي در قراردادها استفاده كرده است.
برخي اقتصاددانان چيني حتي از الزام مشاركتكنندگان در طرح كمربند و جاده براي تسويه حساب با رنمينبي حمايت كردهاند. اين تلاشها موثر بوده: تا ژوئن 2025، سهم تجارت كالاهاي دوجانبه چين كه با رنمينبي تسويه ميشد، تقريبا به 29درصد رسيد.
تلاشهاي چين با تحريمهاي ايالاتمتحده و اروپا تقويت شده است. شي جين پينگ در سخنراني خود در كنفرانس مركزي كار مالي حزب كمونيست چين در اكتبر ۲۰۲۳، بر اين نكته تاكيد كرد و گفت: «تعداد كمي از كشورها با امور مالي به عنوان ابزاري براي بازيهاي ژئوپليتيكي رفتار ميكنند. آنها بارها با هژموني ارزي بازي ميكنند و اغلب از چماق بزرگ تحريمهاي مالي استفاده ميكنند.»
ايران و روسيه، در ميان كشورهاي تحت تحريم جهان، آشكارا دلار امريكا را در تجارت دوجانبه كنار گذاشتهاند. اما برزيل، هند و آفريقاي جنوبي نيز از پذيرش ارزهاي محلي و يك سيستم پرداخت متصل بريكس حمايت كردهاند، حتي اگر علاقهاي به تضعيف نقش مركزي دلار نداشته باشند. همانند ساير تلاشهاي استراتژيك چين، تلاشهاي اين كشور براي ارتقاي واحد پول خود با موانعي روبهرو است. رنمينبي تنها ۲.۹درصد از پرداختهاي جهاني را از نظر ارزش تشكيل ميدهد و سهمش در ذخاير ارزي جهاني در واقع در سال ۲۰۲۲ با ۲.۸درصد به اوج خود رسيد.
امروزه، اين سهم حدود ۲.۱درصد است. بينالمللي شدن كامل رنمينبي مستلزم بازتر شدن حساب سرمايه، آزادسازي مالي و كاهش مداخله دولت در سياست پولي است - گامهايي كه خطر تضعيف كنترل حزب كمونيست بر اقتصاد را به همراه دارد. اما چين مايل است بدون افزايش استفاده از رنمينبي، از دلار فاصله بگيرد و استفاده از ارزهاي محلي را گسترش دهد و در اين امر، تا حدودي به لطف استفاده واشنگتن از دلار به عنوان سلاح و نگرانيهاي ساير كشورها در مورد پايداري بدهي امريكا، موفق شده است.
رقابت تا اوج
شي جين پينگ به روشني اعلام كرده كه ميخواهد نظام بينالملل را به گونهاي اصلاح كند كه منعكسكننده منافع اقتصادي، سياسي و امنيتي چين باشد. او ميخواهد چين در بهرهبرداري از بستر درياهاي عميق، قطب شمال و فضا پيشرو باشد. براي تحقق اين اهداف، پكن سالها منابع خود را صرف سازماندهي منابع دولتي و خصوصي، توسعه سرمايه انساني، تلاش براي تصرف نهادهاي موجود و توسعه نهادهاي جديد كرده است.
اين كشور منتظر زمان ميماند، تاكتيكهاي خود را تطبيق ميدهد و از فرصتها براي كسب سود هنگام ظهور استفاده ميكند. چين هنوز پيروز نشده است. در واقع، از بسياري جهات، تلاشهاي اين كشور نتيجهاي نداشته است. جهان هنوز چشمانداز چين براي تغيير در هيچ حوزهاي را به طور كامل نپذيرفته است. حتي اقتصادهاي با درآمد متوسط و نوظهور، كه چين اغلب ادعاي نمايندگي آنها را دارد، نسبت به پيشنهادات پكن محتاط بودهاند. اما استراتژي چين در هر زمينهاي موفقيت چشمگيري به همراه داشته است. دولت اين كشور در ISA جايگاه پيشرو دارد و خود را به عنوان رهبر تجارت در قطب شمال تثبيت كرده، دسترسي نظامي به منطقه پيدا كرده و در حال تغيير روايتها است. چين در فضا نيزخود را به يك قدرت برتر علمي و نظامي تبديل كرده است. در حال پيشرفت در نهادهاي تعيينكننده استاندارد است كه به ايجاد و اداره زيرساختهاي فناوري جهان كمك خواهند كرد.
اين بازيگر نقش دلار را در سيستم مالي بينالمللي كاهش داده، نقش پول خود را در تجارت خارجي افزايش و دامنه سيستم پرداخت جايگزين خود را گسترش داده است. قابليتهايي كه چين در هر يك از اين حوزهها، چه علمي، ديپلماتيك، نظامي، نهادي يا فيزيكي، انباشته است.در واكنش، ايالاتمتحده سه گزينه دارد: عقبنشيني و اعطاي فضايي كه چين ميخواهد، تلاش براي يافتن زمينههاي مشترك، يا رقابت فعال.
گزينه اول غيرقابل دفاع است؛ عقبنشيني هزينههاي مادي بر ايالاتمتحده در تضمين امنيت سياسي، اقتصادي و ملي خود تحميل ميكند. گزينه دوم جذاب است و دو كشور ميتوانند همكاريهاي علمي را در درياي عميق و فضا گسترش دهند. اما در بيشتر حوزهها، شكاف بين ديدگاههاي مربوطه كشورها بسيار زياد است كه حداقل در كوتاهمدت قابل پر كردن نيست. تنها گزينه سوم باقي ميماند. اما براي رقابت، ايالاتمتحده بايد قابليتهاي خود را بازسازي و اعتبارش را به عنوان يك رهبر جهاني مسوول بازيابد. قابليتهاي سخت واشنگتن - ازجمله يخشكنهاي قطبي، نمونههاي اوليه استخراج معادن در بستر دريا، نوآوريهاي پرداخت مالي، فناوري ارتباطات از راه دور و اكتشاف ماه و ساير فناوريهاي فضايي - يا از چين عقب ماندهاند يا به زودي عقب خواهند ماند. براي رفع اين مشكل، ايالاتمتحده بايد در هر يك از آنها سرمايهگذاري كند.
كارشناس ارشد مسائل بينالملل