اعتراض ممتد به جليلي؛ خروج ابوترابيفرد از موضع ميانه
انتقاد تند آقاي ميانجي از جليلي
اجازه مباحثه ميداديد احتمال داشت تصويب قطعنامه 1929
به تاخير افتد يا تصويب نشود
گروه سياسي| ابوترابيفرد؛ مردي كه هميشه در بازيهاي سياسي خود اصرار داشت تا حمايت همه طرفهاي اصولگرا را داشته باشد حالا به يك سمت ديگر غلطيده است. به سمت گروه هوادار توافق. حملات بيپرواي او به تيم مذاكرهكننده سابق و البته حمايت تمام قدش از مذاكرهكنندگان فعلي هيچ مشابهي در رفتارهاي سياسي گذشته او ندارد. كسي كه تا پيش از اين چهره مورد اعتماد منتقدان سرسخت دولت در ميان اصولگرايان سنتي بود حالا خيلي جديتر از حاميان قديمي دولت به تاييد ديپلماسي حسن روحاني و محمدجواد ظريف ميپردازد. تاييدي كه روي ديگر آن رد سياست دولت قبل است. روزي كه نمايندگان با راي خودشان نام ابوترابيفرد را نيز در كنار 14 نفر ديگر براي عضويت در كميسيون برجام بالا كشيدند، خيليها فكر ميكردند او را هيچگاه در دستهبندي موافق و مخالف برجام نخواهند ديد. او سالهاست كه مرد «ممتنع» مجلس است. دو هفته فعاليت كميسيون برجام اما جايي نبود كه ابوترابيفرد بخواهد با همان راي «ممتنع» هميشگي حضور داشته باشد.
ابوترابيفرد و دومين چالش جليلي براي پاسخگويي
سعيد جليلي پيش از حضور در جلسات برجام، سنگينترين نقدها را از علياكبر ولايتي، رقيب انتخاباتياش در خرداد 92 شنيده بود. نسبت ولايتي با دولت روحاني تا حدود زيادي روشن است. حتي خيلي از اصولگرايان او را متهم ميكنند كه «نفوذي» جريان هاشميرفسنجاني در رقابت رياستجمهوري بوده تا آرا را به نفع حسن روحاني به هم بريزد. 27 ماه بعد از آن مناظرهها اما يك اصولگراي تمامعيار و البته ساكتتر جليلي را خيلي جديتر از علي اكبر ولايتي به چالش كشيد. مسوول سابق تيم مذاكرهكننده هستهاي ايران در سه بار حضور در كميسيون برجام سختترين كار را در مواجهه با سوالات و ايرادات ابوترابيفرد داشت. جايي كه در سومين جلسه، نايب رييس مجلس او و دولت قبل را به «كم كاري» براي صدور قطعنامه 1929 متهم كرد. پيش از آن هم البته ابوترابي فرد پرده از عدم دلايل حضور جليلي در مجلس در دوران شش ساله مذاكرات برداشته و گفته بود كه او با وجود دعوت مكرر علي لاريجاني تنها يك بار راهي بهارستان شده است. در آخرين جلسه كميسيون برجام با سعيد جليلي، باز هم ابوترابيفرد در قامت يك منتقد تمامعيار او ظاهر شد؛ «اگر در آن زمان كه سه قطعنامه به تصويب رسيد نقد و بررسيهايي صورت ميگرفت ميتوانستيم به نقش دولت كه نقش بازدارنده داشت كمك كنيم. ما بارها از شما براي حضور در كميسيون امنيت دعوت كرديم اما تنها يك بار در جلسات حضور پيدا كرديد، اگر اجازه ميداديد بحث و مباحثهاي صورت ميگرفت احتمال داشت تصويب قطعنامه 1929 به تاخير ميافتاد يا حتي تصويب نميشد.» او با بيان اينكه «بنده تفاوت ويژهاي بين دو مقطع مذاكرات ميبينم» ادامه داد: «مقطعي كه شما مديريت تيم را برعهده داشتيد كمترين نقد و مباحثهاي در آن زمان صورت نميگرفت و مقطعي كه امروز ما داراي فضاي نقد شدهايم كه شخصا اين فضا را ميپسندم.»
اما اعتراض ابوترابي فرد به جليلي در همينجا محدود نشد. سعيد جليلي در تمام سه جلسهاي كه مهمان كميسيون برجام بود بيش از هر چيز ديگري روي اين موضوع تاكيد داشت كه هيچ اتفاقي براي تحريمها نيفتاده و آنها به همان روال سابق پا برجا خواهند بود. اين موضوع بيش از نيمي از توضيحات جليلي در جلسه سوم را هم به خود اختصاص داد. آنجا اما ابوترابيفرد نظري كاملا متفاوت داشت. او در رد سخنان جليلي درباره قطعنامه 2231 گفت كه «ما از دو منظر ميتوانيم به اين قطعنامه نگاه كنيم، ميتوانيم نقدهايي را كه بر آن هست ببينيم اما به نظر ميرسد كه اگر مفاد قطعنامه را ببينيم نظرها نسبت به نقدها تغيير ميكند. اولا فرموديد لغو نيست و از واژه تعليق در قطعنامه استفاده شده است، در صورتي كه در قطعنامه صريحا تحت عنوان لغوها مفادي آمده است كه در اين قطعنامه از لغو تمام قطعنامههاي گذشته نام برده است.» ابوترابيفرد با بيان اينكه قطعنامهها يعني اجماع قدرتهاي جهاني عليه ايران ادامه داد: «در سايه تلاشي كه ديروز گروههاي هستهاي ما داشتند و مديريت شخص مقام معظم رهبري ما توانستهايم كه در برابر اين قطعنامهها بايستيم و شوراي امنيت را مجبور كنيم به اينكه قطعنامهاي صادر كند كه در آن لغو تمامي قطعنامههاي گذشته را عنوان كند كه اين پيروزي بسيار بزرگي است و نميتوان به راحتي از آن عبور كرد.» وي ادامه داد: «در بند 8 قطعنامه آمده است وفق ماده 41 منشور ملل متحد تصميم گرفته ميشود كه در 10 سال پس از روز توافق برجام به نحو تعيين شده تمام مفاد اين قطعنامه بايد لغو شود. هيچ كدام از قطعنامههاي مذكور در بند فصل 7 منشور ملل متحد نبايد ادامه پيدا كند. به نظر من اين دستاوردها پيروزي يك نظام بر همه قدرتهاي مسلط در جهان است.» ابوترابي همچنين با اشاره به صحبتهاي عسگري، مسوول حقوقي تيم مذاكرهكننده سابق كه معتقد بود ايران همچنان ذيل فصل هفتم سازمان ملل باقي مانده است، عنوان كرد: «در قطعنامه 1929 به صراحت آمده است كه اين قطعنامه ذيل بند 41 فصل هفت از منشور سازمان ملل است، آنها به روشني ما را ذيل فصل 7 آوردهاند اما شما ميفرماييد كه بدون احراز تهديد امنيت و صلح بينالملل نميتوانند ذيل اين فصل ايران را بياورند اما آنها دقيقا اين كار را كردهاند، وقتي در متن قطعنامه هست قابل انكار نيست، با لبخند هم اين موضوع حل نميشود.» وي تاكيد كرد: «در قطعنامه 2231 فصل 7 عنوان نشده است و تنها به بند 41 اشاره ميشود چرا كه ميخواهند مفاد اين بند را نقض كنند. در مكانيزم ماشه نظام فكر كرده است كه مباحثات زيادي صورت گرفته است، تيم مذاكرهكننده نيز تلاش خود را كرد، تنها راهكاري كه به آن رسيدند اين بود كه همين مكانيزم ماشه بود البته كاش اين مكانيزم وجود نداشت. » عضو كميسيون ويژه برجام اظهار داشت: «اگر قدرت ايران ضعيف شود مكانيزم ماشه هم نباشد غرب ميتواند نظر خود را از طريق سازمان ملل اعمال كند.»
موضع هستهاي ابوترابيفرد؛ فراتر از همسويي با لاريجاني
سخنان اخير ابوترابيفرد با توجه به پيشينه سياسي او شايد از مهمترين تحولاتي باشد كه بايد در جريان جلسات كميسيون برجام مدنظر قرار بگيرد. او هرچند نسبتي قديمي با اصولگرايان سنتي دارد اما هيچگاه در مجلس به عنوان نيرويي تماما همسو با علي لاريجاني عمل نكرده است. به عبارتي موضعگيري او را هيچگاه نبايد به حساب تبعيت و همسويي با علي لاريجاني گذاشت. ابوترابيفرد در تمام سالهايي كه در مجلس حضور داشته، خصوصا در مجلس نهم توانسته آراي گروههايي چون جبهه پايداري را به خود جلب كند. گواه اين موضوع هم چهار دوره انتخابات هيات رييسه مجلس است؛ جايي كه او ركورددار كسب راي نمايندگان بوده آن هم در شرايطي كه جريانهايي چون جبهه پايداري و فراكسيون اصولگرايان هيچگاه براي رقابت با وي گزينهاي را معرفي نكردهاند. همين نشان از نفوذ نايبرييس اول مجلس ميان منتقدان سرسخت دولت و البته حاميان آن دارد؛ نفوذي كه باعث شده تا او هم در دوران محمود احمدينژاد و هم دولت حسن روحاني مامور برگزاري جلسات صلح ميان نمايندگان با وزرايي باشد كه طرح استيضاحشان در بهارستان كليد خورده است. در اين شرايط وقتي او از موضع مرضيالطرفين خود خارج ميشود و حمايتي سرسختانه از يك طرف را در پيش ميگيرد، ميتواند معاني مختلفي داشته باشد. مهمترينش اينكه با وجود آنچه در كميسيون برجام نمايش داده شد، دايره موافقان توافق حالا سطحي وسيعتر از نيروهاي سياسي را در بر ميگيرد و مرز اين موافقان از محدوده اصولگرايان معتدل هم عبور كرده است.