«مكاني به وسعت هيچ» براي او
مشيت علايي
يك وقتي او رماني را براي من فرستاده بود به نام «مكاني به وسعت هيچ »؛ رماني كه نوشته خودش سال 69 بود. بعد از آن بود كه رمانهاي ديگري از او منتشر شد و در اين حوزه فعال بود. او از داستاننويسان پركار ما بود و در حوزه نقد بسيار تاثيرگذار بود. اما اگر بخواهيم حوزه داستاننويسي و نقد او را تفكيك كنيم، بقيه هم با من
هم نظر خواهند بود كه او در حوزه نقد موثرتر بود؛ به خصوص با كلاسهاي نقدي كه برگزار ميكرد و نقدهاي مستمري كه سالها نوشت. گاهي به ايشان حسوديام ميشود زيرا من خودم بسيار كمكار هستم. به نظرم استمرار و مداومت ايشان بايد درسي براي همه باشد. بنيه قوي اخلاقي ايشان را بايد مد نظر قرار دارد، پرهيز او از تنبلي و علاقهاش به كارش يكي از نكاتي است كه بايد به غير محتواي كارش مورد توجه قرار گيرد. او در تمام سالهاي فعاليتش خود را وقف كارش كرد و علاوه بر داستاننويسي و چاپ كتابهاي نقد در مجلات مختلف هم قلم ميزد. اين سالها كمتر فردي را ميبينيم كه زندگياش را وقف اين جور كارها كند. در حوزه نقد و ادبيات آدمهاي هر ازگاهي زياد ميبينيم ولي كسي كه اينقدر صداقت و پشتكار نشان دهد ناياب است. از اين جهت
به خصوص، متاسفم كه يك چهره مستمر در نقد و فرهنگ داستاني را از دست داديم. كارهايي كه اين منتقد انجام داد دستاورد بزرگي بوده است و انشاءالله براي داستاننويسان و نقدنويسان ما الگو باشد.