در نشست تخصصي «رسانه و بحران» عنوان شد
در بحرانها رقابت روزنامهنگاري وجود ندارد
سيزدهمين نشست از سلسله نشستهاي تخصصي دفتر مطالعات و برنامهريزي رسانه با موضوع «رسانه و بحران» با حضور يونس شكرخواه، اكبر نصراللهي، اردشير زابليزاده، محمد فرنود، علي فريدوني، افشين والينژاد و محمد سلطانيفر، از اساتيد ارتباطات برگزار شد.
به گزارش ايسنا در اين نشست حسن نمكدوست، مدير مركز مطالعات روزنامه همشهري گفت: كساني كه خودشان را روزنامهنگار بحران ميدانند در گام اول بايد خود را براي مواجه شدن با بحران نه تنها از لحاظ دانشي و تكنيكي بلكه از لحاظ جسماني و روحي نيز آماده كنند. آنجا موضوع كمك به حل مساله است و به همين خاطر بسياري از روزنامهنگاران ميدانند كه افراد آسيب ديده بيش از همه به امكانات نياز دارند و چه بسا بايد از امكانات خودشان هم براي كمك عبور كنند. او با اشاره به شرايط سخت خبرنگاران و روزنامهنگاران در شرايط بحران بيان كرد: ما آمادگي مواجه شدن با بحران را نداريم. اگر بخواهيم روزنامهنگاري بحران را به يك هدف تقليل دهيم، اين است كه تا حد امكان به كاستن از ميزان آسيبها، رنجها و تلفات و همچنين به افزايش حجم كمكرساني، كمك كند و به سبب همين هدف مشترك است كه در مواقع بحران رقابت روزنامهنگاري معمول وجود ندارد و روزنامهنگاران به راحتي اطلاعاتشان را در اختيار هم قرار ميدهند. اين استاد دانشگاه در پايان سخنانش با اشاره به تصاوير منتشر شده از «حادثه منا» و ساير شرايط بحراني گفت: پاسخ به اين سوال كه آيا انتشار تصاوير از فجايع و اندوه ديگران براي بهرهبرداري براي به دست آوردن شهرت و يا بالا بردن تيراژ انجام ميشود و يا براي اينكه ارتباطات و رسانه به كمك حل مساله بيايد، جواب خيلي از سوالهاي ديگر را نيز خواهد داد. يونس شكرخواه، استاد ارتباطات نيز در اين نشست با اشاره به انتشار تصاوير از «حادثه منا» گفت: من از روزنامهنگاران خواهش ميكنم در شرايط بحران فضا را پراسترس نكنند. چرا فكر ميكنند در شرايط بحران بايد به شكل پمپاژي و پي در پي عكس منتشر شود؟ شكرخواه گفت: بايد تلاش كنيم در شرايط بحران به جاي رواني كردن جو حاكم، آن را عقلاني كنيم. نبايد آن را تبديل به يك گفتمان سياسي كرد. براي نمونه پس از «حادثه منا» شاهد فضاي سطح پاييني در فضاي مجازي بوديم كه هر كس تلاش ميكرد تا به اهداف سياسي خودش برسد. اين در حالي است كه در واقعه 11 سپتامبرعكسي از اجساد له شده منتشر نشد. من فكر ميكنم به جاي انتشار اين تصاوير در شرايط بحران ميتوان از چهرههاي بهتزده مردم در حال تماشاي تصوير تلويزيون عكس گرفت. شكرخواه با بيان اينكه براي روزنامهنگاري بحران سه حلقه فرضي وجود دارد، تاكيد كرد: سابقه بحران، آينده بحران و نحوه ورود به بحران سه حلقه فرضي در مواقع بحراني است كه براي روزنامهنگاري بايد در نظر گرفت. به عنوان نمونه در «حادثه منا» كسي به سابقه بحران كه از دهه 60 تاكنون ادامه دارد، نپرداخت، روزنامهنگاري درباره آينده اين بحران مثل خطر ورود بيماريها و آلودگيها توسط حجاج بازگشته به وطن و يا درباره آمادگي مواجهه با مرگ براي كساني كه عزيزانشان را از دست دادهاند، مطلبي ننوشت. كسي درباره آينده سياسي و پيامدهاي اقتصادي «حادثه منا» صحبت نكرد. درباره حلقه سوم كه نحوه ورود به بحران است هم بايد روزنامهنگاران بتوانند با اخلاق وارد بحران شوند، بايد ديد كه چطور ميتوان از ميزان درد كم كرد.