اين روزها كسي به فكر رعايت حقوق شهروندي نيست
ما همه باهم برابريم
فريده غيرت*
جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعي معتقدند؛ جامعهاي منظم و سالم است كه درآن مردم خود را ملزم به رعايت قوانين بدانند. جامعهاي را تصور كنيد كه مردم براي خريد نان يا هر كالاي ديگري كه نياز به صف كشيدن دارد، به شكلي منظم و آرام در راستاي هم ايستادهاند و به حقوق يكديگر احترام ميگذارند. قطعا در چنين شرايطي افراد با آرامش بهكارهاي روزانهشان ميرسند و براي هر چيز ساده و پيشپا افتادهاي عصبي و تند نميشوند. اما ما اين روزها از اين دست عصبيتها را بهكرات در جامعه ميبينيم؛ رفتارهايي كه ريشه همه آنها در احترام متقابل افراد به رعايت حقوق و قوانين است. مردم از هر قشر و گروهي كه باشند از هرج و مرج و نقض قوانين عصبي ميشوند و آرامش خود را از دست ميدهند. نميتوان انتظار داشت در جامعه آرامش باشد، اما قوانين رعايت نشود. آرامش يك جامعه در گرو رعايت قوانين تكتك افراد جامعه است. افرادي كه همه در حقوق اجتماعي از يك سطح برخوردار هستند و تفاوتي بين آنها نيست. زن، مرد، پير و جوان همه در رعايت قوانين از يك سطح برخوردار هستند. خداوند همه را يكسان آفريده و كسي را برتر از ديگري قرار نداده است، بنابراين افراد جامعه هم بايد در رعايت قوانين خود را همسطح ديگري بدانند. متاسفانه در جامعه امروزي اين فرهنگ ترويج پيدا كرده؛ هر فردي از ديدگاه خود امتيازاتي براي خود قايل ميشود و براساس آنها خود را برتر از ديگران ميداند. اين نگاه باعث شده تا افراد خود را ملزم به رعايت قوانين ندانند و مدام احساس كنند ميتوانند با روشهايي قوانين را دور بزنند. اين افراد احساس ميكنند قوانين براي باقي افراد جامعه نوشته شده و آنها لازم نيست كه زحمت رعايت قوانين را بهخود بدهند.
اين عدم رعايت قوانين به هر شكل و نوعي كه در جامعه اتفاق ميافتد، آزاردهنده است. حقوق هر فردي در جامعه به مساوي تقسيم شده و هيچكس بر ديگري برتري ندارد. بنابراين همه ملزم به رعايت قوانين و نظاماتي هستيم كه براي ما وضع شده است؛ قوانيني كه رعايت آنها باعث ميشود تا در شهري آرام و امن زندگي كنيم. در شهري كه همه افراد به يك ميزان قوانين را رعايت ميكنند، ناهنجاريهاي اجتماعي كمتري اتفاق ميافتد و كمتر افراد سروكارشان به مراجع قانوني ميافتد. چنين جامعهاي ميتواند در مسير رشد و حركت و توسعه قرار بگيرد و بيشتر از جوامع ديگر به توسعه برسد. دولت، مديران، نهادهاي مختلف، هركدام مسووليتهايي دارند كه بايد به آنها عمل كنند، اما در كنار تمام اينها، هر شهروند هم مسووليتهاي اجتماعي دارد كه بايد آن را بداند و به آن عمل كند. مهمترين وظيفه ما شهروندان، همين رعايت قوانيني است كه براي احقاق حقوق همه نوشته و اجرا شده و تا زماني كه اين حقوق را نسبت به يكديگر قبول نكنيم و رعايت هم نكنيم، جامعه ايراني به سمت پيشرفت و توسعه قدم برنميدارد. ٭حقوقدان