عليرضا اسدي در گفتوگو با «اعتماد» از پروژه انتخاباتي صحنهگردانهاي دعوا با كيروش پرده برداشت
هرگز عقبنشيني نميكنم
حسين قهار/ براي واكاوي دلايل مهمترين درگيري و دعواي روزهاي اخير فوتبال ايران، هيچ نيازي نيست به گذشتهاي خيلي دور بازگرديم. داستان از يك جلسه خصوصي بين سرمربي تيم ملي و دبيركل فدراسيون فوتبال شروع شد و به امروز رسيد. دعوايي كه البته در رسانهها بيشتر نمود دارد و به نظر ميرسد از واژههايي استفاده ميشود كه كمكي به «منافع فوتبال» نميكند. تيم ملي كمتر از دو هفته ديگر بازي مهمي در پيش رو دارد اما گويا جنگ «نيابتي» براي انتخابات فدراسيون فوتبال، ماهها قبل از روز موعود آغاز شده است. نقطه ارتباط و مفهومي براي ورود به اين پرونده اين است كه به نظر ميرسد عليرضا اسدي نه به دليل موجوديت خود، بلكه به خاطر جايگاهي كه در مهمترين فدراسيون ورزشي كشور دارد، مورد هجمه مخالفاني قرار گرفته كه از اختلافات اين مدير با كارلوس كيروش نهايت استفاده را ميبرند تا مقدمات حذف اسدي را از فوتبال ايران فراهم كنند. آنها براي اين هدف بايد رقبا را از همين حالا از ميدان به در كنند و دبيركل فدراسيون فوتبال يكي از آنهاست.
«بهتر است شاگرد فرگوسن حد و حدود خودش را خوب بداند و در اندازهاي كه هست صحبت كند. نه بزرگتر از آن!» اين جملات مردي است كه امروز فشارها براي بركنارياش از صندلي دبيركلي فدراسيون فوتبال به اوج خودش رسيده است. روزنامه «اعتماد» تلاش ميكند در اين گزارش و بر اساس گفتوگوي اختصاصي با دبيركل، زواياي پنهان بزرگترين حاشيه روز فوتبال كشور را بررسي كند و روي نقاط تاريك اين اتفاقات نور بيندازد. براي تشريح حوادث پشت پرده اما بايد روي دو جمله عليرضا اسدي به شكلي ويژه تامل كرد.
اول: « متاسفم كه برخي ميخواهند از برخي سناريوها به عنوان سپر استفاده كنند. اساسا عدهاي ميخواهند دعوا راه بيندازند تا به اهداف شخصيشان برسند. معتقدم كساني كه پشت صحنه هستند علاقهمندند كه اين حرفها زده شود چون سودشان در طرح اين حرفهاست. عدهاي كه منافعشان را در اختلاف و سناريونويسي ميبينند به تيم و فدراسيون فوتبال آسيب ميزنند. معتقدم سوءتفاهمي كه در ذهن كيروش شكل ميگيرد ناشي از قضاوت خود او نيست اين ديگران هستند كه اين مسائل را در ذهن او شكل ميدهند. به سناريونويسان هشدار ميدهم كه مراقب رفتارشان باشند. روزي نقش اين آدمها افشا خواهد شد. آن وقت است كه به صداقت گفتار من پي خواهيد برد.»
دوم: « استعفاي من از فدراسيون پزشكي ورزشي خواب را از چشم بعضيها كه سعي ميكنند خودشان را ناجي و دلسوز فوتبال ايران به مردم نشان بدهند، ربوده است. در واقع مصاحبهها و اظهارنظرها و رفتار بعضي از آدمها به خوبي نشان ميدهد كه آنها پروژههاي انتخاباتي خود را آغاز كردهاند. بحث به وجود آمده بين من و كيروش هم يكي از خواستههاي آنها براي رسيدن به اين هدفشان است. اما از همين تريبون پيغامي به اين دوستان ميدهم. تا آخر ايستادهام تا نقاب شما را از چهرهتان بردارم و به مردم نشان دهم پشت پرده تمام اين قضايا چيست. من از مقابل آنها كنار نخواهم رفت و ميدان را خالي نميكنم.»
«خطونشان»هاي دبيركل فدراسيون فوتبال به خوبي نشان ميدهد كه درگيري شديد به وجود آمده با كيروش ظاهر قضيه است. اما در پشت پرده گويا «جنگ قدرت»ي آغاز شده كه به انتخابات فدراسيون فوتبال ارتباط مستقيم دارد. از حرفهاي اسدي ميتوان اين برداشت را كرد كه يك گروه خاص در پشت پرده به دنبال حذف او از صندلي دبيركلي و روي كار آوردن گزينه مورد نظر خودشان هستند. دليلش هم كاملا مشخص است؛ براي موفقيت در انتخابات فدراسيون فوتبال دبيركل بايد با آنها همسو باشد و تلاشهايش به عنوان عاليترين مقام اجرايي فوتبال ايران در مجمع انتخاباتي، در راستاي تحقق روياهاي اين جريان باشد. كيروش در گفتوگو با خبرگزاري فارس رسما اعلام كرده بود: «بركناري اسدي و انتخاب دبيركل جديد براي فدراسيون فوتبال، اتفاقي فوقالعاده خواهد بود.» كيروش همچنين در بيانيه آخر خود كه در خبرگزاري ايسنا منتشر شد، تندي صحبتهايش به اوج خود رسيد و گفت: «خروجي اسدي براي تيم ملي در همه امور صفر بوده است. من به هيچوقت در يك مناظره مقابل مردي كه تفرقهانگيز و از نظر فوتبالي كاملا آماتور است و به لطف يك دوست و برخلاف شايستگي وارد فدراسيون شده است، نمينشينم. بهترين خدمتي كه اسدي ميتواند براي فوتبال ايران انجام بدهد اين است كه ناپديد شود!»
همه به ياد دارند كه كيروش در زماني كه قصد جدايي از تيم ملي را هم داشت با عليرضا اسدي نشستي را برگزار كرده بود و پس از آن در يك كنفرانس خبري تاكيد كرد كه اسدي به پدران و اعضاي خانواده او و دستيارانش توهين كرده است. اتفاقات آن جلسه آغاز تمام درگيريهاي اين دو نفر بود. چرا كه كيروش هم فهميد كه اسدي گزينه مورد حمايت وزارت ورزش و جوانان است و با توجه به سابقه بد اختلافات اين مربي با محمود گودرزي، گويا اين سوءتفاهم به وجود آمد كه وزارت ورزش اسدي را دبيركل فدراسيون فوتبال كرده است تا مقدمات جدايي اين مربي از تيم ملي را فراهم كند. عليرضا اسدي درباره اتفاقات آن جلسه هنوز هم هيچ حرفي در رسانهها به زبان نياورده است. او درباره آخرين صحبتهاي كيروش و اين مساله به «اعتماد» ميگويد: «شاگرد فرگوسن اگر حرفي را در ملا عام در يك برنامه تلويزيوني زده است، بايد هم جوابش را در همان ملأعام و برنامه تلويزيوني بگيرد. اين تنها راه برقرار كردن عدالت است. هرچند كه خيليها دوست ندارند اين مناظره برگزار شود چون منافعشان به خطر ميافتد. من به صراحت گفتم كه به هيچ عنوان در هيات رييسه با كيروش جلسهاي برگزار نخواهم كرد. او تحت قرار فدراسيون و جايگاهش هم مشخص است و سرمربي تيم ملي است. من به عنوان دبيركل هيچ صحبتي در هيچ جلسهاي به جز مناظره با ايشان ندارم. اگر هم اصرار به مناظره دارم فقط براي اين است كه حقايق را در مناظره به مردم اعلام كنم. دوستاني هم كه چنين پيشنهادي دادهاند لطفا ديگر چنين پيشنهاداتي را مطرح نكنند. موضوعي در يك فضاي عمومي و در رسانه ملي مطرح شده و اتهامي زده و حالا ميخواهيد ادامه بحث در محفل خصوصي داشته باشيد؟ اين زرنگ بازي نيست؟ اينكه اسم يك نفر را در رسانه ملي ببريد و به او اجازه دفاع ندهيد در همان فضا از خود دفاع كند عين بيعدالتي نيست؟»
«شاگرد فرگوسن بهتر نيست حد و حدود خود را رعايت كند؟» اسدي با اين مقدمه هم پاسخ صحبتهاي اخير سرمربي تيم ملي ايران را داد و گفت: «آقاي شاگرد فرگوسن نميدانيد بركناري دبيركل فدراسيون فوتبال به عنوان بالاترين مقام اجرايي كوچكترين ارتباطي به شما ندارد؟ اگر عنوان شده من در كار تيم ملي دخالت ميكنم پس اين صحبت شاگرد فرگوسن چه معنايي دارد؟ آيا دخالت در امور فدراسيون و مسائلي كه به او مرتبط نميشود، نيست؟ من متاسفم كه فرگوسن چنين شاگردي داشته است! البته كيروش حق دارد اين صحبتها را مطرح كند. چون خيلي از اين صحبتها حرفهاي خودش نيست و اي كاش بر اساس خواست خودش به مناظره برنامه نود بيايد و پاسخ حرفهايش را در مقابل مردم بشنود! چون من خيلي از حرفها را براي گفتن دارم كه بدون هيچ ابايي آنها را مطرح خواهم كرد. اما كيروش و دوستانش هميشه دوست داشتهاند دبيركل فدراسيون فوتبال آدمي ترسو، بيسواد، بدون منطق، دروغگو و ناتوان در مقابل و تحت امر آنها باشد. اما آنها در اين زمينه بدشانسي آوردهاند. چون هيچ كدام از اين خصوصيات در عليرضا اسدي وجود ندارد. من جرات دارم و پاي حرفم ميايستم و هيچوقت هم عقبنشيني نميكنم. ترسي هم از سناريونويسها ندارم. چون ميدانم چه بازي را به راه انداختهاند. من تاسف ميخورم كه شاگرد فرگوسن حيطه اختيارات خود را نميداند و درباره مديري كه از او بالاتر است چنين صحبتهايي را مطرح ميكند. اما همينجا يك پيغام مهم براي كيروش و سناريونويسها دارم. دوره دخالت شما در امور فدراسيون فوتبال تمام شد. دوره خيلي چيزها در فدراسيون فوتبال ديگر تمام شده است و من اينجا هستم كه جلوي خيلي از كارها را بگيرم. همان طور كه تا به امروز گرفتهام! ضمنا درآمدزايي و مسائل مربوط به سربازها و خيلي مسائل ديگر كه آنها را مطرح كردهاند در حيطه وظايف دبيركل فدراسيون نيست. دبيركل فدراسيون وظيفه سازمانياش سازماندهي امور فدراسيون و كميتهها و كارمندان است. دبيركل فدراسيون تداركاتچي جنابعالي نيست و امور مربوط به درآمدزايي هم بر عهده كميته اقتصادي و بازاريابي فدراسيون و رييس و ساير مقامات است. آقاي شاگرد فرگوسن! در حيطه اختيارات شما هم نيست به دبيركل فدراسيون فوتبال كه تحت قرارداد آن هستيد تذكر بدهيد!»
اسدي وارد بازياي شده است كه خودش تاكيد دارد به هيچ عنوان كوتاه نخواهد آمد. او اما با يك جمله كليدي سرنخهايي از مسائل پشت پرده به مردم ميخواهد بدهد. او ميگويد: «كيروش صحبتهاي نادرستي را عليه من مطرح كرده است. من هيچوقت مخالف حضور او در تيم ملي نيستم. اما اميدوارم ادبياتش را از اين به بعد وقتي كه ميخواهد درباره من حرف بزند درست كند. اين پيغام را در اصل به صحنهگردانها و سناريونويساني ميدهم كه استعفاي من از انتخابات فدراسيون پزشكي ورزشي خواب را از چشمان آنها ربوده است!! من از اصول خودم كوتاه نميآيم و بازي شما را به خوبي بلدم. من از آن هجمههاي رسانهاي كه پيش از اين مخالفان خود را با كمك آنها نابود ميكرديد هم نميترسم و ميبينيد كه سر حرفم براي برگزاري مناظره هستم و اگر ميبينيد كه قبول نميكنم در جلسه هياترييسه با شاگرد فرگوسن حرف بزنم، دليلش اين است كه بر اساس بازي و خواست آنها حركت نميكنم. من ذهن مردم را روشن ميكنم. اگر براي مناظره آدم آماتوري هستم، سوالم اين است كه شاگرد فرگوسن چرا تا اين حد درباره من حرف ميزند! ضمن اينكه حرف او درباره رفتن از فدراسيون هم برايم اهميتي ندارد. چون اين حرف حرف سناريونويسهاست و من در زمان خودش جواب قاطعي به كيروش و سناريونويسها ميدهم؛ جايي كه مردم قاضي آن باشند. نه افرادي كه از مصاحبهها و اظهارنظرها و رفتارهايشان پيداست كه از قضاياي به وجود آمده براي اهداف انتخاباتي خود در فدراسيون فوتبال دارند نهايت استفاده را ميبرند. من ذهنم و قلبم و ظاهرم و حرفهايم يكي است. درباره آن جلسه خصوصيام با كيروش و خيلي از مسائل سكوت كردهام. اما مردم ايران و اهالي فوتبال خوب بدانند كه تا آخرش ايستادهام و منتظر جسارت حضور در مناظره توسط آنهايي كه من را آماتور مينامند، هستم!»