مترجم: كيان فرهاد/ آنچه ميخوانيد ترجمه گفتوگوي نشريه «اينديواير» است با فيلمساز چهلوپنج ساله ايتاليايي، پائولو سورنتينو كه در راستاي فستيوال جهاني فيلم كن امسال با وي صورت گرفت. سورنتينو، كه دو سال پيش توانست اسكار بهترين فيلم خارجي زبان را با فيلم «زيبايي بزرگ» از آن خود كند، با فيلم تازهاش «جواني» در كن منتقدان را به دو جبهه موافق و مخالف تقسيم كرد.
با اين فيلم، ششمين مرتبهاي است كه در كن حضور پيدا كردهايد. اين امر هيچوقت برايتان كهنه ميشود؟
نه، نه، نه. به اين خاطر كه فيلمي كه با خودتان به اينجا ميآوريد هميشه تازه است، پس همواره برايم مثل دفعه اول است. هر مرتبه بسيار هيجانانگيز است.
در اكران نخست شب گذشته، ارتباط مخاطبان با فيلم چگونه بود؟
فكر ميكنم خوب بود. تشويق خيلي خيلي طولاني به مدت ١٥ دقيقه با خودش به همراه داشت. بسيار مورد استقبال قرار گرفت.
يكي از مخاطرات نمايش فيلم در كن اين است، منتقدان از اينكه بلافاصله پس از فيلم نظر خود را ابراز كنند واهمهاي ندارند. در اكران ديروز براي مطبوعات، در تيتراژ پاياني فيلم توامان صداي هوكردن و تشويقها را ميشنيدم. فيلم به واقع منتقدان را دو دسته كرد. آيا اينها براي شما به عنوان فيلمساز تاثيري دارد يا خودتان هم [اينجور] برانگيختن منتقدان را دوست داري؟
عميقا برايم بسيار مفرح است.
چرا اينطور است؟
به دليل اين آرزوي نابهجا كه بسياري از افراد، از جمله خود من داريم، تا ايجاد مشكل كنيم، نه اينكه مردم را راضي كنيم.
با تماشاي «جواني»، اين حس به من دست نداد كه ميخواهيد «ايجاد مشكل» كنيد. به نظرم، فيلم به دليل جذابيت براي طيفي وسيعتر از مخاطبان، متمايز است. از اين جهت، آيا واكنشها غافلگيرتان كرد؟
در واقع بسيار غافلگير شدم. پيش از اكران نخست، از اين وحشت داشتم كه مردم فرياد نكشند، دست نزنند؛ كه منتقدان فكر كنند در مقايسه با «زيبايي بزرگ» اين فيلم چيز چنداني در خود ندارد. اين تنها هراس من بود كه فيلم ايجاد بيتفاوتي كند. اين دودستگي
آن چيزي است كه واقعا من را به نوعي راضي ميكند [ميخندد]. فكر نميكردم براي اين فيلم اتفاق بيفتد. ولي با «زيبايي بزرگ» انتظار اين قضيه را داشتم.
چرا با «زيبايي بزرگ»؟ صرفا كنجكاوم.
براي اينكه در «زيبايي بزرگ»، ميدانستم چيزهايي در فيلم هست كه مخاطب را برآشفته خواهد كرد. من آدمهاي پولدار و لوسي را نشان ميدادم كه معلوم نيست در زندگي به كجا ميروند. شخصيت اصلي فيلم، كسي نبود كه همدردي برانگيزد. او با هرچيزي برآشفته ميشد. از آنجا كه اين فيلم شخصيتهايي متينتر و بيشتر دوستداشتني را نشان ميدهد. گمان كردم اين قسم از انسانيت، همه منتقدان را راضي خواهد كرد. گمان ميكردم واكنش منفي ميتوانست اين باشد كه منتقدان فيلم را، اگر با فيلم قبلي قياس كنند، بيش از حد ساده بدانند.
همه شخصيتها در «جواني» كماكان بسيار بسيار ثروتمند هستند. اين يك درصد چه چيزي دارند كه شما را به عنوان فيلمساز مجذوب ميكنند؟
من واقعا شيفته ثروت نيستم. بلكه در واقع، بيشتر جذب هنرمندان ميشوم. افراد ثروتمندي كه در فيلم ميبينيد همه هنرمند هستند.
با اينحال شما به وضوح به اخلاقيات علاقه داريد. به ميزان گستردهاي توامان در «زيبايي بزرگ» و «جواني» در باب مرگ واكاوي ميكنيد. ولي شما هنوز پنجاه سال هم نداريد!
دلايل روانكاوانهاي وجود دارد كه هنوز خودم نيز بهطور كامل از آن
سر درنياوردهام، احتمالا همينطور است. من جذب افراد مسن هستم. اميدوارم وقتي كه پير شدم بيشتر شيفته جواني بشوم.
چند وقت پيش شروع به انديشيدن درباره «جواني» كرديد؟ چه چيز الهامبخش فيلم بود؟
اين داستان براي مدت طولاني در ذهنم بود. ميخواستم داستان يك رهبر اركستر را تعريف كنم. من به رهبران اركستر علاقهمند هستم. داستاني درباره رهبر اركستر ايتاليايي بزرگي خواندم كه از اجرا در برابر ملكه سر بازميزند. واقعا تكانم داد. من از شهر كوچكي ميآيم، پس برايم فكر اينكه كسي خودش را
همسطح با ملكه قراردهد باورنكردني است. در واقع نقطه شروع فيلم اين بود.
فيلم نخستتان به زبان انگليسي، «اينجا بايد همانجا باشد»، چندان مورد توجه منتقدان نبود. از اينكه در پي آن تجربهتان، دوباره به زبان انگليسي كار كنيد بيم داشتيد؟
به نوعي، اين فيلم برايم راهي بود كه به آن تجربه بازگردم. حس ميكنم، «اينجا بايد همانجا باشد» ناعادلانه نقد شد. اين حس را داشتم كه شيوهاي كه منتقدان به آن واكنش نشان دادند غيرمنصفانه بود. اين فيلمي است كه شخصا واقعا دوستش دارم. به نظرم آن موفقيتي كه استحقاقش را داشت به دست نياورد.
بايد اين را بفهمم، آيا براي فيلمهايتان از استوريبورد استفاده ميكنيد؟ ساختههايتان بسيار پيچيده و غافلگيركنندهاند.
سابقا استفاده ميكردم. واقعا برايم چيز مهمي بود. حالا كه تجربه بيشتري دارم، ذهني دربارهاش فكر ميكنم و سپس سرصحنه تصميم ميگيرم كه چكار كنيم.
براي سريال كوتاهتان در شبكه HBO با بازي جود لا، هيجانزدهام. چه شد كه خواستيد به سراغ تلويزيون برويد؟
اول از همه اينكه، درونمايهاي درباره كليساي واتيكان آنقدر عظيم است كه يك فيلم براي آن كفايت نميكند. به يك بوم وسيعتر براي بسط آن نياز داشتم. معمولا وقتي مينويسم بسيار زياد مينويسم و خيلي چيزها را قرباني ميكنم. براي اين پروژه، اين فرصت را دارم تا آنچه را كه ميخواهم بنويسم.
و با شبكه HBO پول انجام آنچه كه ميخواهيد را هم در اختيار داريد.
اميدوارم [ميخندد].
منبع: Indiewire