گفتوگو با كامبيز درمبخش
اين چشمهاي است كه همچنان ميجوشد
علي مطلبزاده/ نمايشگاهي از آثار جديد كامبيز درمبخش با عنوان «خسته نباشين» از ۲۷ آذرماه در گالري
شماره ۲ سيحون افتتاح ميشود. مجموعه «خسته نباشين» شامل ۱۷ تابلوي جديد از آثار كامبيز درمبخش، طراح، كاريكاتوريست و گرافيست ايراني است كه با تكنيك اكرليك روي بوم انجام شده و مروري است طنزآميز بر آثار چاپ سنگي دوره قاجار. علاوه بر اين در نمايشگاهي گروهي كه به تازگي در پاريس افتتاح شده يك اثر از آثار قديمي درمبخش با نام «پاپ آرت قجري»
به نمايش درآمده است. درمبخش چندي پيش هم نمايشگاهي با عنوان «لطفا لبخند بزنيد» در گالري راه ابريشم برگزار كرد كه به دليل استقبال مدت زمان آن تمديد هم شد. علاوه بر اينها خانه كاريكاتور نيز نمايشگاهي از آثار او را با عنوان «40 سال 40 كاريكاتور» و با چهل اثر از او برگزار كرد. همه اين اتفاقات بهانهاي شد تا در گفتوگويي كوتاه با كامبيز درمبخش در مورد اين اتفاقات نمايشگاهي و البته نمايشگاهي كه اواخر اين ماه برگزار ميشود بيشتر صحبت كنيم.
از نمايشگاه پيش رو شروع كنيم؛ نمايشگاهي كه قرار است اواخر آذرماه در گالري سيحون 2 افتتاح شود.
عنوان اين نمايشگاه از عنوان يكي از 17 تابلويي انتخاب شده كه قرار است در اين نمايشگاه به نمايش گذاشته شود. نمايشگاه يك عنوان فرعي هم دارد و آن هم «مروري طنزآميز بر آثار چاپ سنگي زمان قاجار» است. براي اجراي آثار اين نمايشگاه از كتابهاي چاپ سنگي دوران قاجار استفاده كردهام و كارها را با طنزهاي خودم تلفيق كردهام و در آنها همان سبك و روالي كه در آثارم دنبال ميكنم، ديده ميشود. در بعضي از كارها از كلاژ استفاده كردهام و در بعضي هم جملات طنزآميزي اضافه شده. در نهايت سعي كردهام تمام آثار با موضوعات روز جامعه همراه باشد. در واقع براي آثار اين نمايشگاه بيشتر به سراغ موضوعات اجتماعي رفتم و اينبار ديگر موضوع سياسي نيست.
پس بايد مثل نمايشگاه اخيرتان «لطفا لبخند بزنيد» منتظر كارهايي باشيم كه در سبك و سياق آثار شما سراغ داريم؟
بايد هم همينطور باشد. اين آثار هم باز چاشني طنز با خود دارند و همه اينها به خاطر اين است كه من كار كاريكاتور هم ميكنم. در مجموعهاي كه در اين نمايشگاه خواهيد ديد مقدار زيادي از اصطلاحاتي كه امروزه در محاورات جامعهمان به كار ميرود مثل «دست گلت درد نكنه» يا «ميتركونم» و... با فضاي كارها تلفيق شده است.
در شكل اجراي اين آثار به همان تكنيك چاپ سنگي نزديك شدهايد؟
بله، كارها سياه و سفيد هستند و با همان روال چاپ سنگي البته با تكنيك اكرليك روي بوم كار شدهاند و اگر آنها را ببينيد انگار همان آثار چاپ سنگي بازسازي شدهاند. موضوع اين نمايشگاه و كار روي كتابهاي چاپ سنگي را هفت يا هشت سال است كه دنبال ميكنم. آثار اين نمايشگاه قرار است در يك كتاب
صد صفحهاي كه در آينده منتشر ميشود به چاپ برسند و البته هنوز هم دارم روي بعضي از كارهايي كه قرار است در اين كتاب منتشر شود، كار ميكنم.
اين كتاب يكي از دو كتابي است كه در خبرها آمده بود از شما منتشر خواهد شد و در حال حاضر مراحل انتشار را ميگذرانند؟
نه، اين كتاب هنوز آماده نشده است. هفده اثري كه در اين نمايشگاه به نمايش گذاشته ميشود در كنار كارهاي ديگري كه با همين ايده بعدتر انجامشان دادم و به اين نمايشگاه نميرسيدند در اين كتاب منتشر ميشود. اما خب، همين مجموعه هفدهتايي هم كه قرار است به نمايش گذاشته شود كامل است و شامل كارهاي بزرگي است كه يك سالن خيلي بزرگ را هم بهراحتي پر ميكنند.
آثار اين نمايشگاه را جديدا اجرا كردهايد يا كارهاي قديمي هم در بين آنها هست؟
تمام آثار اين نمايشگاه مربوط به سه، چهار ماه اخير هستند، اما همانطور كه قبلا هم گفتم سالهاست كه روي چاپ سنگي مطالعه ميكنم. در طول اين سالها كتابهاي مختلفي را از كتابخانه مجلس يا دوستاني كه آنها را در اختيار داشتهاند به امانت گرفته و آنها را بهطور كامل بررسي كردهام. يكي از بهترين كتابهايي كه در كارهايم بيشترين استفاده را هم از آن كردم كارها و كتابهاي «عليقلي خويي» است. او يكي از بزرگترين هنرمندان اين رشته بوده و بيشتر از پنجاه كتاب با همين شيوه چاپ سنگي و با توجه به امكانات زمان خودش منتشر كرده است.
اين امكان نبود كه براي اجراي آثار اين نمايشگاه از همان تكنيك چاپ سنگي استفاده شود؟
اين يك تكنيك امروزي نيست و بسيار هم زمانبر است. من از اكرليك استفاده كردم تا اين كارها زودتر به سرانجام برسد. اين كار يك دليل اصليتر هم داشت و آن اينكه در اين آثار تكنيك مساله و موضوع اصلي نيست و بيشتر همان ايده و اجراي آن ايده مدنظر بوده است. حتي براي همين آثار هم وقت زيادي صرف شده و در نهايت اثري خلق شده كه به عنوان يك تابلو براي عرضه در يك نمايشگاه تمام كيفيتها و جذابيتهاي چاپ سنگي را با خودش داشته باشد.
در خبرها آمده بود همزمان با اين نمايشگاه، تابلويي از شما در يك نمايشگاه گروهي در پاريس هم به نمايش در ميآيد.
اين نمايشگاه گروهي روز جمعه گذشته افتتاح شد. من پيش از اين هم چندين نمايشگاه انفرادي در پاريس داشتم و اينبار در نمايشگاهي گروهي در گالري نيكلاس فلانل و با عنوان «قلبم براي ايران ميتپد» يك اثر هم از من شركت دارد. اما جز اين، يك نمايشگاه انفرادي ديگر هم در نيويورك دارم كه روز نهم دسامبر (18 آذر) افتتاح ميشود. در اين نمايشگاه 62 اثر از بهترين آثار پنجاه سال گذشتهام در گالري شيرين نيويورك و به مدت سه هفته به نمايش گذاشته ميشود.
نمايشگاهي هم از مجموعه آثار شما در خانه كاريكاتور به تازگي برگزار شد.
اين نمايشگاه با عنوان «40 سال
40 كاريكاتور» منتخبي بود از آثار چهل سالهام و من براي آن از هر سال يك كار را انتخاب كرده بودم. البته تعدادي از اين آثار قبلا به فروش رفته بود و نسخه اورجينال آن در دسترس نبود. در مورد اين آثار هم ما از پرينتهايي با كيفيت و چاپ خوب استفاده كرديم و من اين پرينتها را براي ارايه در اين نمايشگاه امضا كردم. البته اين مورد را هم بگويم كه براي اين نمايشگاه خيلي بيشتر از اين تعداد و در حدود 150 تا از كارهايم را در اختيار برگزاركنندگان گذاشتم و آنها از ميان اين تعداد و با توجه به محدوديت جايي كه براي نمايش آثار داشتند 40 اثر را در نهايت انتخاب كردند.
شما يكي از كساني هستيد كه همچنان خيلي فعال هستند. نمونهاش هم همين دو نمايشگاهي است كه از شما در فاصله كمي از هم برگزار ميشود. به نظر ميرسد حساب شما را بايد از خيليها كه اين روزها عنوان ميكنند حال و هواي كار كردن ندارند جدا كرد...
خب، اين چشمههايي است كه به گمانم همچنان در حال جوشش است و من قصد ندارم جلويش را بگيرم. حتي بعد از نمايشگاه جيحون هم باز نمايشگاه ديگري قبل از پايان سال خواهم داشت. نمايشگاه بعدي به احتمال زياد در بهمنماه برگزار ميشود و موضوع آن هم در آينده نزديك مشخص خواهد شد.
از يك زاويه ديگر هم به اين موضوع نگاه كنيم. اين طور اين سوال را بپرسيم كه آيا شما خودتان را پيشكسوت ميدانيد؟
خود من به اين دليل كه فعلا مشغول كار هستم نميتوانم خودم را جزو پيشكسوتها بدانم. غير از اين هم به نظرم پيشكسوت واقعا كلمه مناسبي نيست.
من هم به همين دليل اين سوال را پرسيدم. اين عبارت در اين سالها كمي بار منفي پيدا كرده است.
جدا از اينها فكر ميكنم براي شخص من كمي برعكس هم باشد. همچنان مشغول كار هستم و نمونهاش هم همين آثار كه ميبينيد. اين مساله در اين اواخر به نهايت تكامل خودش رسيده و به نظرم حيف است كه اين كارها انجام نشده باقي بمانند. به هر حال سن كه بالاتر ميرود اين احتمال هم هست كه روز بعدي ديگر در كار نباشد و من خودم
به شخصه دوست دارم آثارم به دست مردم برسد.
بازخوردي كه در اين دو نمايشگاه قبلي از برخورد مخاطبان و استقبال از آثارتان گرفتيد چطور بود؟
همهچيز خوب بود. در مورد فروش آثار هم اين توضيح را بايد اضافه كنم كه من درآمدم از اين نمايشگاهها را خرج نمايشگاههاي بعدي ميكنم.
خب، اين هم يكي از خصوصيات هنرمند حرفهاي است و جز اين هم نميتوان انتظار ديگري داشت.
براي مثال در نمايشگاه قبلي چيزي حدود 10 ميليون تومان براي چاپ و آمادهسازي و قاب كردن كارها هزينه شد. برگزاري نمايشگاه هر چند در كل لذتبخش است و در نهايت هم ممكن است مبلغ كمي بعد از كم كردن هزينهها براي خود هنرمند باقي بماند، اما همه اينها به اين صورت نيست كه آدم با خودش بگويد من از اين كار درآمد دارم و بر فرض ميليونر شدهام. ولي حتي با اين شرايط هم توضيح دادم باز بهشخصه خيلي راضي هستم.
صحبت ديگري باقي مانده كه خواسته باشيد در مورد اين نمايشگاه و پيش از ديدن آن براي مخاطبان داشته باشيد؟
اين نمايشگاه كه قرار است در گالري سيحون برگزار شود به گمان خودم بسيار جالب و جذاب خواهد بود. خصوصيت اصلي اين نمايشگاه هم اين است كه آثار آن خيلي ايراني هستند و همين مساله باعث ميشود كارها بسيار متمايز باشند. متاسفانه اين روزها به هر گالرياي برويد اين تصور ايجاد ميشود كه انگار وارد يك گالري در اروپا شدهايد. اينكه اين نمايشگاه يك نمايشگاه ايراني است به عقيده من جالب است و همين باعث تفاوت اين نمايشگاه ميشود.