• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3420 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۳۰ آذر

رييس مجلس براي انتخابات مجلس چه برنامه‌اي دارد؟

راهبرد دو لايه لاريجاني

مجتبي حسيني| علي لاريجاني، سياستمدار 58 ساله اصولگرا از همان روز كه پياده نظام بنيادگرايان در قم با كفش و مهر به استقبالش رفتند و نگذاشتند حرف‌هايش را تمام كند، فهميد كه عصر احتضار جناح راست فرا رسيده و همين بود كه رنگ اراده به نيتش پاشيد و سعي كرد آهسته و پيوسته خرجش را از سفره اصولگرايان جدا كند. او البته از انتخابات رياست‌جمهوري 84 به اين تحليل رسيده بود كه محافظه‌كاري در ايران با ظهور محمود احمدي‌نژاد شقه شقه مي‌شود و با همين ادراك براي ادامه همكاري با هم‌كيشان سياسي خويش، سياستِ دوري و دوستي را برگزيد. لاريجاني به چشم خود مي‌ديد كه وعظ و خطابه زعامت جناح راست ديگر در ميان راستانِ سياست‌پيشه خريداري ندارد و هر جماعتي، سبيل خود را دنبال مي‌كند. از همين رو در شلوغ بازار ولوله‌هايي كه محمود احمدي‌نژاد به پا كرده بود آرام آرام توانست موقعيت جدي و جديدي را نه تنها در جناح راست كه در نظام سياسي براي خود دست و پا كند. تكيه بر صندلي رياست مجلس شايد تحقق همه آرزوهاي علي لاريجاني در ميدان سياست ايران نبود و نباشد اما مستاجر همين صندلي سبز بزرگ، نمايه و نشانه‌اي مبرهن از فراز و فرود موقعيت چهره‌هاي سياسي است، چه آنكه لاريجاني با نشستنش روي صندلي رياست مجلس، غلامعلي حداد عادل را نه تنها از هيات رييسه مجلس كه از مركز قدرتِ مجلس دور كرد. او با هوشمندي تمام و در اوج قيل و قال‌هاي حمايتي اصولگرايان از احمدي‌نژاد با تكيه بر همين صندلي، يك‌تنه مقابل رييس دولت سابق ايستاد تا نشان دهد از محمود احمدي‌نژاد و رفتارهايش دل خوشي ندارد. روحاني كه آمد لاريجاني در بهارستان به حمايت از او قيام كرد. دفاعيات اين خطيب ماهر اصولگرا در ماجراي برجام نشان داد او آماده همكاري با حسن روحاني و حفظ صندلي رياست مجلس است. همه‌چيز مهياي تكرار رياست علي لاريجاني بود اما بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه رقابت سياسي و وضعيت اجتماعي آنان به مثابه متغيرهايي موثر، معادلات سياسي ايران و سياستمداران را برهم زده است.
علي لاريجاني به اين نتيجه رسيده بود كه براي رهبري يك جناح سياسي يا آمري موثر در سياست نياز به دو مولفه كاريزماتيك و تشكيلات دارد. همين بود كه به حاميانش در فراكسيون رهروان ولايت فرمان تاسيس حزب را صادر كرد. حزبي كه البته بر خلاف تصور رييس مجلس براي تولدش موقعيت سزارين هم فراهم نشد تا علي لاريجاني براي ورود به هماورد مهم مجلس دهم و اتخاذ راهبرد سياسي به يك دوراهي برسد؛ همراهي با شوراي ائتلاف انتخاباتي اصولگرايان يا حضور مستقل.
شايد «چيست ياران طريقت بعد از اين تدبير ما»ي لسان‌الغيب شيرازي اين روزها پرسشي باشد كه علي لاريجاني در گفت‌وگو با اعوان و انصارش از آنان مي‌پرسد تا به تصميم برسد كه بار و بنه سياست‌ورزي‌اش را روانه يكي از دو راه يمين و يسار امروز سياست كند. لاريجاني در يمينش اصولگراياني را مي‌بيند كه به انحاي مختلف سعي كرده‌اند تا او را براي انتخابات مجلس با خود همراه كنند، اصولگراياني كه البته علي لاريجاني هرگز با برخي‌شان از جمله پايداري‌ها ميانه خوبي ندارد. ماجرا اما در يسار لاريجاني كمي متفاوت است، چه آنكه حاميان دولت و اصلاح‌طلبان تعهدي براي شراكت با لاريجاني ندارند و تنها اعلام كردند به حضور اصولگراياني همچون او در سياست احتياج است.
با نگاهي منطقي شايد لاريجاني و رهروانش بايد نقد همراهي با اصولگرايان را بر نسيه ائتلاف با حاميان دولت ترجيح دهند اما انتخاب لاريجاني براي انتخاب ايستادن بر يك مختصات سياسي آنجايي مشكل مي‌شود كه او مي‌داند كه عصر احتضار راست با فصل احياي چپ همزمان شده و ادراكي دقيق و صحيح از محبوبيت و مغضوبيت جناحين كشور دارد. رييس فعلي مجلس هرچند از اصولگرايان فاصله گرفته اما نمي‌تواند يك‌باره به عقبه سياسي خود پشت كند و از اين سو هم براي تثبيت موقعيت اجتماعي و سياسي‌اش نياز دارد به رفتار اعتدالي‌اش ادامه دهد. با اين شرايط علي لاريجاني چه زمين بازي‌اي را انتخاب خواهد كرد؟اين شايد جدي‌ترين پرسشي باشد كه در هياهوي امروز پيشا انتخابات همه مي‌خواهند برايش پاسخي بيابند.
هر چند روز گذشته محمد نبي حبيبي، دبيركل حزب موتلفه اعلام كرده كه لاريجاني و پايداري‌ها قبول كرده‌اند تا در شوراي ائتلاف انتخاباتي اصولگرايان كنار هم بايستند اما به نظر مي‌رسد علي لاريجاني راه سومي را با عنوان «دوپا- دو جا» براي انتخابات مجلس انتخاب كرده است. لاريجاني به نظر مي‌آيد اراده كرده تا هم با اصولگرايان باشد و هم با اعتداليون و حاميان دولت. حضورش در ائتلافي كه پايداري‌ها حضور دارند نشان از آن دارد كه علي لاريجاني نمي‌خواهد گره جديدي بر كلاف پيچيده شرايط امروزش بزند. او مي‌داند همراهي اجباري با اصولگرايان مي‌تواند از وقوع تهاجمات جديد عليه وي از سوي برخي گروه‌هاي اصولگرا همچون پايداري‌ها جلوگيري كند. شايد موضوع همراهي او با ائتلاف اصولگرايان و نشستن پاي ميزي كه پايداري‌ها حضور دارند ريزش نيرو در حزب رهروان ولايت داشته باشد اما از مجموعه فعل و انفعالات موجود و اخباري كه از اردوگاه اصولگرايان به گوش مي‌رسد اين گمانه تقويت مي‌شود كه علي لاريجاني با آگاهي از همه اين مصايب به بررسي هزينه ها-فايده‌هاي ائتلاف موقت يا خداحافظي با ائتلاف اصولگرايان ترجيح داده تا به اصولگرايان «نه» نگويد و از جناح راست به نقطه‌اي ديگر هجرت نكند. بي‌ترديد انتخاب همين سياست دليل مصاحبه اخير غلامرضا مصباحي مقدم بود كه اعلام كرد: «آقاي لاريجاني همچنان بر عهد خود در پيوستن به شوراي ائتلاف اصولگرايان پايبند است.» هر چند همين نقل قول سخنگوي جامعه روحانيت مبارز باعث شد تا اختلافي جدي در ميان ياران لاريجاني در مجلس و فراكسيون رهروان ولايت ايجاد شود، تا جايي كه بر اساس گفته منصور حقيقت‌پور از اعضاي اين فراكسيون، در صورت همراهي لاريجاني با ائتلاف انتخاباتي اصولگرايان اكثر اعضاي فراكسيون رهروان ولايت به صورت مستقل در انتخابات شركت خواهند كرد.  نيم نگاهي به اصول سياسي لاريجاني از رياست بر سازمان صدا و سيما تا رياست بر مجلس نشان مي‌دهد كه او بيش از آنكه نگران سرنوشت فراكسيون رهروان ولايت باشد نگران آينده سياسي خود است. شايد علي لاريجاني امروز با شوراي ائتلاف انتخاباتي اصولگرايان همراهي كند اما به واقع پذيرش تن دادن او به ائتلاف قطعي با جبهه پايداري و رهپويان ولايت يعني همان‌هايي كه در ماجراي قم بر او تاختند و در مجلس ديكتاتور خطابش كردند كاري سخت است.
از همين‌رو مي‌شود اين گمانه را در نظر داشت كه رييس فعلي مجلس كج‌دار و مريز در جلسات انتخاباتي اصولگرايان حاضر خواهد شد اما دقيقه90 راهش را از آنان جدا خواهد كرد. از سوي ديگر نمي‌شود انتظار داشت كه علي لاريجاني مزد حمايت‌هاي خود از دولت در ماجراي برجام را از روحاني توقع نداشته باشد. اين همان دغدغه‌اي است كه يكي، دوماه پيش نشريه پنجره نزديك به عليرضا زاكاني از آن پرده برداشت و نوشت: «علي لاريجاني… در صورتي كه با نگاه كوتاه‌مدت به انتخابات مجلس آتي، از جريان اصولگرايي كوچ و به محفل ديگري رجوع كند، هرچند احتمال آن هست كه ثمره مثبتي در مجلس دهم براي خود دست و پا كند اما پس از گذشت مدت زماني نه چندان طولاني و با حذف بخش اعظم پايگاه اجتماعي خود در بدنه اصولگرايان به‌طور كلي از سطح سياست‌مداران درجه يك كشور حذف شده و به شخصيتي درجه دوم در سپهر سياست تبديل مي‌شود». هر چند اخبار غير‌رسمي ائتلاف لاريجاني-روحاني تا جايي پيش رفت كه برخي چهره‌هاي ارشد اصولگرايان همچون محمدرضا باهنر را هم نگران كرد تا او در مواضعي اعلام كند كه: اصلاح‌طلبان و اعتداليون تخم مرغ‌هاي‌شان را هرگز در سبد لاريجاني نخواهند گذاشت.»
با مشاهده مجموعه كنش و واكنش سياسي موجود به نظر مي‌آيد خاستگاه سياسي علي لاريجاني چيزي نيست جز «تقويت اعتدال‌گرايي و مقابله با افراطي‌گري.» براي تحقق اين هدف هم راهي به جز همراهي با روحاني ندارد.
علي لاريجاني در اين بازي دو لايه سعي خواهد كرد تا آينده سياسي‌اش را به اعتدال‌گرايي پيوند بزند و در بهترين شرايط نقش كاتاليزور را براي جناح راست ايفا كند. اما آيا لاريجاني مي‌تواند با اين راهبرد دولايه هم اصولگرايان را از شر افراطي‌ها خلاص و هم رياست بر مجلس دهم را تضمين كند؟اگر معادلات سياسي لاريجاني برهم خورد و نقشه‌هايش نقش برآب شد چه آينده سياسي‌اي پيش روي خواهد داشت؟ آيا فيلسوف اصولگرايان مي‌تواند ناجي جناح راست باشد، يا آنكه سرنوشتي مشابه شيخ علي اكبر ناطق نوري انتظارش را مي‌كشد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون