فهم مشترك، كليد طلايي مشكلات سينماست
محمدعلي زم *
فهم مشترك؛ نقطه كليدي و راهحل طلايي حل مشكلات مربوط به توقيفها و ديگر مشكلات ميان بخش خصوصي و دولتي سينماست. مديران سينمايي و يك فهم مشترك و سواد بصري همپايه با يكديگر درباره سينما برسند. اگر مديران بدانند كه سينما وسيلهاي براي پيشرفت و توسعه اجتماع است و سينماگران خطوط قرمز را به اندازه مديران بشناسند و درك كنند، تعارضات و تضادها ميان مديريت كلان سينما و احيانا برخي توليدكنندگان برطرف ميشود و طرفين در اصول، فهم حد و مرزها و همينطور خطوط مشترك با يكديگر به نقطه ثابتي ميرسند. براي حل مشكلات اين روزهاي سينما، براي اينكه هرچند وقت يكبار در مواجهه با خبرهاي مختلف توقيف، اصلاحيه و مشكلات اكران برنخوريم، بهترين راهحل همين رسيدن به نقطه مشترك است. نقطهاي كه در قدم اول تفاهم، در قدم دوم توافق و در قدم سوم تعامل ميان مديران دولتي و سينماگران را به وجود ميآورد و نه تنها مشكلات اين روزهاي سينما را حل ميكند كه باعث ميشود آينده سينماي ايران، از بحران و مشكلات مختلف رهايي پيدا كند. اتفاقي كه سالهاي سال است در سينماي جهان رخ داده و مشكلاتي نظير مشكلات اين روزهاي سينماي ايران، در كشورهاي ديگر ديده نميشود. براي رسيدن به چنين نقطه مشتركي هم، قدم اول بايد از سوي مديران دولتي باشد، چون وظيفه اصلي و تعريف شده آنها به حكم قانون و بيتالمالي كه براي مديريت سينما دريافت ميكنند، آنها را موظف به پيدا كردن راهحلهاي مناسب و حل مشكلات ميكند و قدم اول، رسيدن به نقطه مشترك وظيفه اين مديران است. مديران سينماي ايران بايد بدانند كه سهم سينماگران بخشهاي خصوصي از مشكلات سينما بسيار بيشتر از آنهاست و اگر آنها تازه به سينما رسيدند و تجربهاي كوتاهمدت در اين عرصه دارند، سينماگران و فيلمسازان سالهاي سال است كه با اين مشكلات دست و پنجه نرم ميكنند و خسته و زخمي از اين مشكلات تلنبار شده و به راهحل مناسب نرسيدهاند. سينماگران ايراني در سالهاي اخير با حجم عظيمي از مشكلات، محدوديتها و موانع روبهرو بودند و گذر سالها و اين درگيريها، آنها را آسيبديده، خسته و حتي بدبين كرده است. در دو سال اخير و با روي كار آمدن سازمان سينمايي، اتفاقهايي مبارك و ميمون رخ داده است، اما در برابر حجم خستگي و مشكلات سينماگران اين اتفاقها اندك و ناچيز به چشم ميآيد. همين است كه مديران سازمان سينمايي بايد همتي بلندتر و پشتكاري عظيمتر براي حل مشكلات داشته باشند و درك عميقي از سينماگران بخش خصوصي و مشكلاتشان. قدم اول با همين درك شروع ميشود و در قدمهاي بعدي سينماگران هم بايد حوصله كنند و به مديراني كه ميخواهند به سمت تفاهم و نقطه مشترك حركت كنند، فرصت بدهند. اينچنين است كه فهم مشترك ميان مديران دولتي و سينماگران كسب ميشود و مشكلاتي كه سالهاي سال است شبيه يك درد مزمن در سينماي ايران به جاي ماندهاند، آرام آرام حل ميشوند و از بين ميروند. اين اتفاق با يك خواست دوطرفه و تلاش مديران دولتي و صبوري سينماگران، اتفاقي دور از ذهن و محال نيست و تجربههاي سابق در مقاطع كوتاه ثابت كرده است كه فهم مشترك، بهترين راهحل است.
٭تهيهكننده و مدير سابق حوزه هنري