شاعران نميتوانند به پيامهاي سياسي بيتفاوت باشند
زينب كاظمخواه / افشين علا ءكارش را با «يك عالم پروانه» شروع كرد. سردبير و نويسنده در گروه كودك راديو، سردبير مجلات «هدف» و «گنبدكبود» بوده است و در حال حاضر سردبيري مجلات دوست كودك (خردسال) و «نوجوان» را بر عهده دارد. اين شاعر اين روزها بيشتر شعرهايش را در فضاي مجازي منتشر ميكند، چرا كه فكر ميكند اوضاع چاپ كتاب خوب نيست و انتشار هر كتاب شعري بايد براي شاعر يك «اتفاق» باشد، چيزي كه اين روزها براي كمتر شاعري اتفاق ميافتد. با او درباره كارهاي اخيرش و ارتباط شاعر با سياست صحبت كردهايم.
اين روزها مشغول چه كاري هستيد، آيا مجموعهاي براي چاپ آماده نكردهايد؟
مجموعهاي براي چاپ آماده نكردهام. اين روزها بيشتر شعرهايم را در فضاي مجازي منتشر ميكنم.
چرا ترجيح ميدهيد شعرها را در فضاي مجازي منتشر كنيد؟
سالهاست كه در اين فضا شعر منتشر ميكنم، زيرا چاپ كتاب ديگر راضيكننده نيست و از سوي ديگر نقد درستي در جامعه روي شعرها وجود ندارد. ناشران هم بيشتر به سمت سريدوزي تمايل پيدا كردهاند در نتيجه در اين كار شبهه و عدم دقت به وجود آمده است. يكي ديگر از مشكلات هم، تيراژ پايين كتاب است. از سويي فكر ميكنم كه چاپ هر مجموعه بايد اتفاقي براي شاعر باشد، كه اين روزها چاپ مجموعه شعر معمولا يك اتفاق براي شاعر نيست.
خب انتشار شعر در فضاي مجازي كه هيچ سود مالي براي شاعر ندارد، در حالي كه بخشي از چاپ كتاب به خاطر وجه مالياش است.
قاعدتا در فضاي امروزي چاپ مجموعه شعر هم به خاطر تيراژ كم و هم به خاطر ركودي كه در صحنه ادبي و در حوزه نشر حاكم است پشتوانه مالي در بر ندارد. به طور كلي نميتوانيم شعر و ادبيات را به عنوان پشتوانه اقتصادي در نظر بگيريم، اصلا يكي از آفات اين حوزه همين است. كتابهاي ادبي ضمن ارايه آثار يك شاعر و سطح او، بايد پشتوانه مالي هم برايش داشته باشند بنابراين شاعران نميتوانند به ادبيات به عنوان يك شغل نگاه كنند، معمولا آنها شغلهاي ديگري هم دارند.
شما بيشتر در حوزه ادبيات كودك و نوجوان كار ميكنيد، اما در اين سالها به سمت سياست گرايش يافتهايد و شعرهاي سياسي هم ميگوييد، به طور كلي به عنوان هنرمند چقدر گرايش هنرمندان به عرصههاي سياسي را روا ميدانيد؟
گرچه شروع شعر يك جوشش دروني است اما در واقع بيشتر، اوضاع و احوال پيراموني او خواهد بود كه ميتواند فضاهاي اجتماعي، سياسي و عاطفياش را انعكاس دهد. شايد در دورههايي قواعد سياست روتين باشد و شاعر احساس ورود به مضامين سياسي نكند، اما زماني كه سياست تعينكننده سرنوشت ملت است، شاعران هم شاخكهاي حساسي دارند كه در معرض دريافت پيامهاي اجتماعي هستند، آنها نميتوانند به پيامهاي سياسي بيتفاوت باشند؛ اما اين حكم نيست. كسي حق ندارد از شاعر سياسي انتقاد كند زيرا در برج عاج نشستن آسانتر است تا اينكه وارد عرصههاي سياسي شده و مورد نقد قرار گيرند. در ضمن هر كسي حق دارد كه مشي خود و گرايشهاي فكرياش را داشته باشد. نميتوان انتظار داشت كه ما گرايشهاي فكريمان را در آثارمان ارايه ندهيم. به خصوص شاعراني كه خود را متعهد ميدانند در اين مورد حساستر هستند. بعد از وقايع جامعه در 88 همه گروههاي اهل فكر از جمله شاعران بايد وارد ميدان ميشدند. دستگاههاي رسمي، مدتهاست كه شاعران را زينت مجالس ميدانند؛ در حالي كه شاعر هم ميتواند ايدههاي بديع و خلاق براي حل مشكلات كشور داشته باشد. شاعران با نگاه تيزبين و عميق و متفاوتي كه دارند به قضايا نگاه ميكنند و مخاطبان را براي روشن شدن زواياي تاريك آن قضاياي سياسي هدايت ميكنند.
بنابراين اين گرايش را ناشي از تعهد اجتماعي هنرمند ميدانيد و بايد اين نگاه وجود داشته باشد. به نظرتان شعرهايي كه به فراخور اوضاع سياسي سروده ميشوند شعرهاي ماندگاري هستند؟
گرايش به سياست، حقوق همه شهروندان است. سالهاست كه در حوزه شعر كودك و نوجوان كار ميكنم اما از ابتداي نوجواني به كار سياسي علاقهمند بودم و اين را در تضاد با كارم نميبينم. سياست با ادبيات گره خورده است، اما در بعضي دورهها پررنگ ميشود و در بعضي دورهها كمرنگ. در دوران مشروطه شاعران مستقيم وارد سياست شدند و شعرهايشان ماندگار شد. شعرهاي فرخي يزدي يا ميرزاده عشقي از آن جمله بودند كه امروز هم خوانده ميشود. ورود به سياست، خط قرمزي براي شعرا و هنرمندان نيست. احساس ميكنم فضا، فضايي است كه خودم را از فضاي سياسي جدا نميبينم.