حسين شيخالاسلام در گفتوگو با «اعتماد»:
كمكهاي ايران و روسيه موجب تغيير صحنه ميداني در سوريه شد
عربستان خود را در برابر ايران، شكستخورده ميداند
گروه ديپلماسي| كلاف هزار سر مذاكره در خصوص وضعيت سياسي و امنيتي سوريه هر روز پيچيدهتر از ديروز ميشود. در شرايطي كه بازيگران منطقهاي و فرامنطقهاي در نشستهاي وين و نيويورك به نقشه راهي براي از بن بست خارج كردن وضعيت سوريه دست يافتهاند به نظر ميرسد كه نيروهاي اپوزيسيون در داخل سوريه هنوز نتوانستهاند به اجماعي براي نشستن مقابل نماينده دولت در ژنو 3 دست پيدا كنند. حسين اميرعبداللهيان، معاون عربي و افريقاي وزارت امور خارجه آخر هفته براي چندمين بار در ماههاي اخير راهي روسيه شد و در مسكو با معاون وزير امور خارجه اين كشور در خصوص نشست ژنو و آينده سوريه گفتوگوهايي داشت. به گفته اميرعبداللهيان هنوز اصليترين مانع بر سر راه آغاز رسمي و مثمرثمر گفتوگوهاي سوري – سوري عدم تميز شدن ليست جريان معارضه است. ليستي كه ايران برخي از گروههاي جا داده شده در آن را تروريست ميداند و عربستان سعودي و برخي ديگر از بازيگران منطقهاي بر حضور آنها در ليست اصرار دارند. با حسين شيخالاسلام، سفير اسبق ايران در سوريه و مشاور بينالملل رييس مجلس شوراي اسلامي گفتوگويي در خصوص رابطه ايران و روسيه با معارضه سوريه و نقش اين دو كشور در پايان دادن به بحران در اين كشور داشتيم كه به شرح زير است:
برگزاري نشست ژنو 3 ميان دولت و معارضان سوري با اما و اگرهاي بسيار همراه شده است. به نظر ميرسد كه ايران و روسيه مواضع يكساني در قبال سوريه دارند و در اين ميان روسها چندين بار با جريان معارضه در سوريه ارتباط گرفتهاند. آيا روسيه ميتواند بر جريان معارضه براي رسيدن به يك تركيب نهايي تاثيرگذار باشد؟
نكته نخستي كه بايد اشاره كنم، شكست دولتهاي غربي و شاهنشاهيهاي مرتجع عربي درباره سوريه است. آنها تا كمتر از يك سال پيش از رفتن بشار اسد و تغيير نظام سوريه حرف ميزدند و به گفتوگو با دولت سوريه تن نميدادند اما اينكه آنها امروز حاضر به گفتوگو با دولت سوريه شدهاند و ميگويند كه بشار اسد ميتواند در آينده سوريه حضور داشته باشد و نقشآفريني كند، يعني آنها در سياستهايشان تجديدنظر كردهاند. البته اين تجديدنظر در سياستها و روشها نيز به دليل تغييرات ميداني صورت گرفته در سوريه است. هماكنون وضعيت ميداني در سوريه به نفع دولت و ملت سوريه شده است كه در اين راه، ايران و روسيه كمكهاي بسياري به آنها كردهاند. غربيها هماكنون از راهحل سياسي ميگويند و اين همان حرفي است كه از ابتدا ايران بيان ميكرد در حالي كه بر اساس طرح مارتين ايندك، سفير يهودي اسبق امريكا در اسراييل كه فرد بسيار متنفذي هم است، امريكا و كشورهاي عربي به دنبال تجزيه سوريه و لبنان و ايجاد جنگهاي فرقهاي شيعه و سني بودند. ماموريت اجراي اين توطئه هم برعهده عربستان سعودي گذاشته شده بود. با اين حال، هم جمهوري اسلامي ايران و هم روسيه از ابتداي بحران سوريه تلاشي بسيار براي حل بحران سوريه از طريق كمك و تسهيل در روند آشتي ملي و مردمسالاري داشتهاند. در اين راستا نيز تلاش شده است تا با جريان معارضه گفتوگوهايي صورت بگيرد و روسها در مقاطعي با جريان معارض گفتوگوهايي داشتهاند. سعي شده است كه اين معارضان هم معارضان واقعي باشند. بههرحال روسها يك قدرت جهاني هستند و در گفتوگوها و رايزنيهايي كه با آنها داشتهايم يك فهرست 15 نفره تهيه شده است.
ايران هم با اين معارضين در ارتباط بوده است؟ آيا ما قايل به گفتوگو و مذاكره با آنها بودهايم؟
بله. ما هم با اين معارضين در ارتباط بودهايم و با آنها هم گفتوگوهايي داشتهايم.
به تهران هم آمدهاند؟
در گذشته بله.
چند نفرشان را ميتوانيد نام ببريد؟
آقاي قدري جميل كه قبلا هم در سوريه سمت داشته است. در اين خصوص به آقاي هيثم مناع و اعضاي جبهه دمكراتيك كردستان سوريه هم ميتوان اشاره كرد.
مهمترين ويژگي اين دسته از معارضين چيست؟
آنها معارضه غيرمسلح هستند و از ابتدا با جنگ و بحران داخلي در سوريه مخالف بودند. آنها كساني بودند كه خواستار بهبود و گسترش دموكراسي در سوريه بودند و با دخالت خارجي در كشورشان هم مخالف بودند. در واقع، مهمترين ويژگي جريان معارضه در عملكردشان است. كسي كه تروريست است را نميتوان معارضه ناميد.
آقاي حسين اميرعبداللهيان تاكيد كردهاند كه برخي كشورها سعي دارند تا در مذاكرات سوري بهجاي معارضان، تروريستها را پشت ميز مذاكره بنشانند. چرا سازمان ملل تاكنون نتوانسته با استفاده از اطلاعات در اختيار اين تمايز را قايل شده و تركيب معارضه را مشخص كند؟
منظور آقاي اميرعبداللهيان، تلاشهاي عربستان است. متاسفانه سازمان ملل متحد درباره سوريه و ديگر بحرانهاي منطقهاي عملكرد درست و مناسبي نداشته است و به آلت دست قدرتهاي غربي و شاهنشاهيهاي عربي تبديل شده است. آنها در اين مدت اقدامات يكجانبه و همراه با تبعيض بسياري درباره ملتهاي مستقل منطقه و دنيا انجام دادهاند. اگر اكنون هم در ژنو، وين و نيويورك هم مذاكراتي در حال انجام است و چشماندازي براي آينده سوريه براي خروج از بحران پديدار شده، اين مساله به دليل شكستهاي پي در پي غرب و مرتجعان منطقه و عزتمندي ايران و روسيه و تغييرات صحنه ميداني است، مگرنه در سالهاي قبل آنها درباره سكوت كردهاند. اگر هم مساله سوريه به سمت حل و فصل حركت ميكند، به دليل نقشآفريني ايران و روسها است اگر نه شما به مذاكرات ژنو1 و ژنو2 نگاه كنيد كه ايران و دولت سوريه در آن نبودند و بينتيجه هم به پايان رسيد.
تا چه اندازه تنش ميان تهران و رياض بر عدم تعيين ليست نهايي جريان معارضه اثرگذار بوده است؟
مشخصا بايد بگويم كه عربستان نميتواند درباره ليست گروههاي معارضه اظهارنظري بكند چراكه عربستان خود بزرگترين حامي جريانهاي تروريستي نه تنها در سوريه بلكه در دنيا است. آنها بودند كه طرح سقوط بشار اسد و تجزيه سوريه را اجرا كردند. در اين مدت هم در رياض كنفرانسهايي را برگزار كردند كه فقط تروريستها در آن حاضر بودند. چگونه ميتوان به ليستي كه عربستان داده است، اعتماد داشت؟ آنها با وجود مذاكرات چندگانه درباره سوريه و تاكيد قدرتهاي جهاني بر حل و فصل بحران سوريه از طريق سياسي، باز به روشهاي نظامي تاكيد دارند و براي سوريها تعيين تكليف ميكنند. همانطور كه آقاي اميرعبداللهيان اين كشور قصد دارد تا تروريستها را بهجاي معارضين پشت ميز مذاكره قرار دهد. البته سعوديها از طريق همپيمانانشان مانند اردن سعي ميكنند تا تروريستها را وارد ليست معارضين كنند يا آنكه برخي جريانهاي معارضه را حذف كنند در حالي كه ايران درباره ليست معارضه اعتقاد دارد، تنها كساني ميتوانند در مذاكرات سوريه حضور يابند و در ليست گروههاي معارضه باشند كه دستشان به خون ملت سوريه آلوده نباشد و به روشهاي نظامي هم اعتقاد نداشته باشند. ما همچنين به فراگير بودن هيات مذاكره معارضه اعتقاد داريم. با اين حال بايد دانست كه قدرت ايران است كه تعيينكننده است. اكنون ايران و روسيه در صحنه ميداني سوريه حضور دارند و كمكهايشان موجب تغيير صحنه ميداني سوريه هم شده است و اين تغييرات ميداني در سوريه در برگزاري مذاكرات بسيار موثر بوده است.
در ديدار اميرعبداللهيان با ميخاييل بوگدانف، معاون وزير خارجه روسيه در خصوص رابطه رياض و تهران هم صحبت شده است. آيا مسكو ميتواند نقشي در كاهش اين تنش بازي كند؟
من فكر نميكنم كه روسها با توجه به شرايط كنوني بتوانند در اين باره نقش موثري را ايفا كنند. دليل عدم موفقيت هم به روسيه باز نميگردد بلكه به دليل نقشي است كه طرف مقابل يعني شاهنشاهي سعودي ايفا ميكنند. آنها به صورت متعمدانهاي سياست تنشزايي عليه ايران را در منطقه و دنيا دنبال ميكنند وگرنه ايران حرفي ندارد. اين رياض بوده كه به صورت يكجانبه روابط خود را با تهران قطع كرده است. شما نگاه كنيد. در يك ماه گذشته، نواز شريف، نخستوزير پاكستان و وزير امور خارجه اندونزي براي ميانجيگري ميان ايران و عربستان به تهران و رياض آمدهاند ولي اين عربستان بوده كه آن تلاشها را ناكام گذاشته است. عربستان خود را در برابر ايران، شكستخورده و ناموفق ميداند و چون احساس شكست ميكند خود را به هر دري ميزند تا از اين طريق بتواند نتيجه شكست را تغيير دهد، در حالي كه اين تلاشها نتيجهاي هم نخواهد داد. شما نگاه كنيد، آنها ميگفتند بشار اسد بايد برود ولي نه تنها رييسجمهوري سوريه نرفته بلكه از مشاركت او در آينده سوريه حرف زده ميشود. آنها فكر ميكردند دو، سه ماهه سوريه را فتح ميكنند و از آن ماجرا نزديك به پنج سال ميگذرد. در لبنان با آنكه سمير جعجع نامزد انتخاباتي طيف حامي عربستان يعني سعد حريري بود، جعجع از ميشل عون حمايت كرد. آنها در سالهاي گذشته هر كاري در عراق كردند تا دموكراسي در اين كشور پا نگيرد ولي موفق نشدند و در آخر مجبور شدند تا بعد از 25 سال سفارتخانهشان را باز كنند. آنها به همراه امارات در آخرين اقدام تلاش بسياري كردند تا نشست بينالمجالس كشورهاي اسلامي در بغداد برگزار نشود ولي اين كنفرانس به خوبي برگزار شد و همين موجب عصبانيت سفير عربستان شد كه آقاي العبادي در آخر مجبور به برخورد با او شد.