گفتوگو با امراله فرهادي، مجيد عباسي، عليرضا مصطفيزاده و كاردار فرهنگي سفارت لهستان در تهران
لهستان در اصفهان
برگزاري نمايشگاه آثار هنرمندان پوستر لهستاني در اصفهان
ميداد مرنجي، عليرضا پويا نصب/ اصفهان و لهستان ارتباط تاريخي تنگاتنگي دارند. زماني كه اين كشور درگير جنگ جهاني دوم بوده بيش از 150 هزارنفر از مردم لهستان به دليل بيطرفي ايران، براي دوري از جنگ به ايران مهاجرت ميكنند. بخش عمدهاي از آنها در اصفهان ساكن ميشوند، ازدواج ميكنند و زندگيشان را در آنجا ادامه ميدهند. بسياري از لهستانيها اصفهان را به عنوان شهري از كشورشان، اما بيرون از آن ميشناسند و از آن به نيكي ياد ميكنند. پنجشنبه، اول بهمنماه پس از مدتها به همت مهدي حسيني و پيكآرت و با حمايت مدرسه گرافيك ويژه، بنياد مميز، گالري ديد و سفارت لهستان در تهران، نمايشگاهي از آثار هنرمندان بنام پوستر لهستان در گالري اكنون اصفهان برگزار شد كه تا 14 بهمن ادامه دارد. در نشست خبري افتتاحيه اين نمايشگاه با امراله فرهادي (مدير مدرسه ويژه)، مجيد عباسي (طراح گرافيك)، عليرضا مصطفيزاده (مدرس دانشگاه) و رادوسلاو سادوفسكي (كاردار فرهنگي سفارت لهستان در تهران) گفتوگويي انجام شده است.
آيا برگزاري چنين نمايشگاههايي ميتواند در معرفي فرهنگ كشور مبدا تاثير داشته باشد؟
فرهادي: اينكه بگوييم معرفي فرهنگ يك مملكت به يك مملكت ديگر با يك نمايشگاه، حرف خيلي بزرگي است و اتفاق نميافتد. اما اگر مخاطب ما جستوجوگر باشد، از طريق چنين نمايشگاهي احتمالا شروع به جستوجو ميكند. نمايشگاه اينچنيني يك نمايشگاه تخصصي طراحي گرافيك است. بههمين خاطر مخاطب خاص خودش را دارد. دانشجوي رشته گرافيك كه علاقه دارد با بزرگترين، معتبرترين و با سابقهترين مكاتب هنري گرافيك جهان، آشنا شود بايد بيايد و اين پوسترها را از نزديك ببيند و آنها را لمس كند. چنين نمايشگاهي ميتواند در سواد بصري، تكنيك و خلاقيتهاي دانشجو بسيار اثرگذار باشد و البته يقينا تاثيرات فرهنگي هم خواهد گذاشت.
سادوفسكي: چيزي كه در اينجا خيلي مهم است تبادلات فرهنگي در سطح دانشجويان و ديگر سطوح است كه چنين رويدادهايي اثر مثبتي در اين روند ميگذارند.
مصطفيزاده: وقتي كه قرار است هركسي در هر زمينهاي كه به صورت حرفهاي كار و تحصيل ميكند، اطلاعاتي داشته باشد، منابع اهميت زيادي پيدا ميكنند. بنابراين برگزاري چنين نمايشگاههايي ميتواند براي دانشجوي گرافيك كه بايد از تاريخ طراحي گرافيك دنيا و كشورش اطلاع داشته باشد، بسيار مفيد باشد.
آثاري كه در اين نمايشگاه نمايش داده شدهاند از نظر اهميت در چه سطحي هستند؟
عباسي: ميتوانم بگويم مجموعهاي كه ارايه شده، بهترين انتخاب از نمايندگان معاصر طراحان لهستاني است كه وجود دارد. اين نمايشگاه از دو بخش تشكيل شده كه بخش اول شامل 40 اثر و بخش دوم شامل 9 اثر هستند. در بخش اول قسمتي از نمايشگاه مربوط به آثار بيينال ورشو و بخشي ديگر مربوط به بيينال شوپن (آهنگساز بزرگ لهستاني) است كه هر دو از مهمترين بيينالهاي كشور لهستان هستند و داراي بار آموزشي بيشتري براي طراحان گرافيك جوان هستند. بخش دوم هم آثار پيشكسوتان و اساتيد پوستر لهستاني است كه مربوط به 40 تا 60 سال پيش است.
مطالعه آثار پوسترهاي لهستان چگونه و چه تاثيري روي طراحيهاي طراحان ما خواهد گذاشت؟
مصطفيزاده: هر هنرمندي در زمينه فعاليت خود بايد داراي وسعت ديد باشد. به عنوان مثال اگر كار موسيقي ميكنيد بايد موسيقي بشنويد، اگر فيلم ميسازيد بايد فيلم ببينيد. ديدن مجموعه فيلمهاي يك استاد سينما الزاما به اين معني نيست كه از آن استاد الهام بگيريد. بلكه اين كار به شما وسعت ديدي ميبخشد كه در كار خودتان به شكلهاي ديگر استفاده كنيد. در مواردي هم ممكن است الهام اتفاق بيفتد، ولي موضوع بيشتر افزايش وسعت ديد است كه يك ضرورت است. نكته مهم ديگري كه در مورد اين نمايشگاهها وجود دارد، حساسيتي است كه ايجاد ميكند. به اين معنا كه بازديد از چنين نمايشگاهي باعث شروع يك حساسيت و توجه بيشتر به آثاري ميشود كه هنرمندان جوان بعدا ميبينند يا آثاري كه خودشان توليد ميكنند.
تاثير مكتب لهستان روي طراحي گرافيك ايران و تفاوت پوستر با نقاشي چيست؟
عباسي: برخلاف نقاشي كه سفارشدهنده ندارد، تصويرسازي سفارشدهنده دارد و براي موضوع خاصي مثل كتاب، روزنامه، پوستر و... كار ميشود. مسلما بخش مهمي از تاريخ هنر قرن بيستم، پوستر لهستان است. مكتب لهستان در ايران نيز تاثيرگذار بوده است؛ به خصوص بخشي از كارهاي طراحان گرافيك ايراني مثل مرتضي مميز و فرشيد مثقالي، به نحوي الهام گرفته از روشهاي آنهاست. همانطور كه آقاي مصطفيزاده گفتند: وقتي يك هنرمند بصري كاري از هر مليتي و گرايشي ميبيند خودبهخود از آن تاثير ميگيرد و آن را به زبان خودش ترجمه ميكند و بافرهنگ و روش خودش به جامعه پس ميدهد. البته روش فقط به معناي تكنيك و مهارت نيست. روش به معناي نوع تفكر است. گرافيك ديزاين تقريبا با مدرسه آكادمي ورشو و با توماشفسكي داراي فكر ميشود. اگر به عنوان مثال پوستر امريكا... امريكا! را ببينيد، در حالت عادي دو دست است كه باهم دست دادهاند، ولي يك نقطه از اين پوستر تمام اطلاعات را به شما ميرساند، آنجايي كه يكي دارد دست ديگر را فشار ميدهد، ولي معناي مرگ و نيستي در آن ميآيد. همين المان بسيار ساده است كه نوع تفكر مكتب لهستان را روشن ميكند كه بعدها در بسياري كشورهاي ديگر مثل آلمان، فرانسه و امريكا هم راجع بهآن كار ميشود و به سادهسازي و انتقال بيشتر مفهوم در گرافيك ديزاين توجه ميشود. ولي ماجرا اين است كه گرافيك ديزاين به عنوان يك ابزار ارتباطات بصري، هر چه سادهتر و سهلالوصولتر و درعينحال عميقتر باشد، موفقتر است. لهستانيها هم در دهه 60 كارشان چنين خاصيتي داشته است.
مصطفيزاده: اجازه بدهيد مثالي بزنم، در لهستان پوستر كاربري زيادي دارد. خيلي از پوسترهاي سينما را در مكتب لهستان ميبينيم كه براي فيلمهاي امريكايي و حتي هاليوودي ساخته شده است. مثلا پوستر فيلم «اينك آخرزمان» ساخته كاپولا. اگر نمونه هاليوودي و لهستاني آن را با هم مقايسه كنيد ميبينيد كه در نسخه هاليوودي فقط يكلايه سطحي فيلم در پوستر نمايش داده شده كه مانند ديگر نمونهها عكس بزرگ هنرپيشه در جلوي كار و ديگر المانهاي سطحي فيلم در كنار آن ديده ميشود؛ اما در مكتب لهستان به يك لايه درونيتر وارد ميشويد. اينيك نوع نگرش است كه در طراحان گرافيك دهه 40 ايران، كه اوج طراحي گرافيكي ايران است هم ديده ميشود. آنها هم از نگاه قشري عبور ميكنند و به عمق ميروند. اين مفاهيم مهم است، نه تكنيكها. اينكه اگر با بررسي تصويرسازيهاي ديگران، تصويرسازي كنيم الهام گرفتن نيست. چيزي كه مهم است نوع نگاه به يك اثر ديزاين گرافيك است.
آيا تفاوت زبان مادري هنرمندان لهستاني با زبان انگليسي كه زبان بسياري از آثار مثل فيلمهاي هاليوودي است، فاصلهاي بين مكتب لهستان و آثار هنري ايجاد كرده است؟
عباسي: مكتب پوستر لهستاني اصولا استوار بر تصوير و تصويرسازي است. به همين خاطر نوشته اولويت دوم را دارد. برخلاف امريكا، انگلستان يا حتي آلمان كه تايپوگرافي اهميت زيادي دارد. لهستانيها معمولا پوسترهايشان را مثل يك تابلوي نقاشي ميساختند و در انتها به آن نوشته اضافه ميكردند؛ البته، طراح لهستاني به نام راديسلاو پلوتا هم داريم كه تمامي كارهايش تايپ است. مثلا يك پوستر براي شيمانوفسكي آهنگساز لهستاني دارد كه همه آن را تايپ كار كرده است؛ اما همچنان در آن تصوير ميبينيد، تصوير يك بلوك ساختماني عظيم بتوني كه نشاندهنده عظمت و ريشه شيمانوفسكي در موزيك لهستان است. پلوتا مربوط به طرحهاي نسل مياني است؛ اما جوانهاي ديگري كه تايپ كاركردند مربوط به نسل فعلي هستند. نسل قديم تمام روي تصويرسازي كار ميكردند.
سفارت لهستان جزو حاميان اين نمايشگاه بوده است. تعاملات اخير و آينده اين سفارتخانه در تهران به چه شكل بوده و خواهد بود؟
سادوفسكي: سفارت لهستان برنامههاي مختلفي در تهران داشته است. مثلا ماه پيش نخستين جشنواره تئاتر لهستان را برگزار كرديم. همينطور كنسرت موزيك كلاسيك لهستان و كنسرت فيلارمونيك در تهران برگزار شد. همچنين در حال تلاش براي راهاندازي جشنواره سينمايي جديد كه جزو مهمترين همكاريهاي فرهنگي است، هستيم. برگزاري كلاسهاي زبان لهستاني نيز از جمله فعاليتهاي فرهنگي است كه از سال آينده شمسي شروع خواهد شد.
فرهادي: سفارت لهستان جزو معدود سفارتهاي فعال در حوزه فرهنگ و هنر است. البته از آلمان، فرانسه و سوييس هم به خوبي ياد ميكنيم كه در اين سالها با مجموعه طراحان گرافيك و انجمن همكاري داشتهاند و البته از بخش خصوصي و دوستاني مانند آقاي حسيني و گالري اكنون كه چنين همتي را براي اتفاقاتي بزرگ مثل نمايشگاه «لهستان در اصفهان» داشتهاند تشكر ميكنيم و آن را به فال نيك ميگيريم و اميدواريم كه بتوانيم بهزودي با حضور ايشان يا افرادي ديگر در شهرهاي ديگري هم فعاليتهاي مشابه داشته باشيم.