جمشيد پرويزي در گفتوگو با «اعتماد» مطرح كرد:
نمايش عزم ايران براي گسترش گردشگري با صدور ويزاي فرودگاهي
گروه ديپلماسي| سيدعباس عراقچي، چند روز پيش در اصفهان از ارايه خدمات صدور ويزاي فرودگاهي 30 روزه به 180 كشور مختلف خبر داده بود. پس از اعلام اين مساله، خبرنگاران در نشست خبري حسين جابري انصاري از وي، مكانيزم اجرايي شدن اين موضوع را پرسيدند كه سخنگوي وزارت امور خارجه گفت: جمهوري اسلامي ايران بر اساس منافع خود و براي تسهيل حضور گردشگران در كشور با توجه به جاذبههاي گردشگري و توريستي فراواني كه در ايران وجود دارد اقدام به اتخاذ يك تصميم ملي كرده است كه بر اساس اين تصميم، اتباع همه كشورهاي جهان به استثناي 9 كشور در هنگام ورود به ايران ويزاي فرودگاهي دريافت ميكنند. اين تصميم بر اساس منافع ملي اتخاذ شده و اميدواريم كه مورد استقبال قرار بگيرد. وي با بيان اينكه برخي كشورها از اين موضوع استثنا هستند و درخواست صدور رواديد در مورد آنها بر اساس روالهاي عادي و عمومي انجام ميشود، خاطرنشان كرد: از جمله اين كشورها ميتوان به ايالات متحده و انگليس اشاره كرد. از سوي ديگر، به نظر ميآيد با اجرايي شدن برجام، محدوديتها براي ورود گردشگران به كشور نسبت به گذشته كمتر شده است. از ابتداي روي كار آمدن دولت تدبير و اميد هم حسن روحاني تاكيد خاصي بر گسترش صنعت توريسم كرده است. در خصوص تاثير اقدام ايران در صدور ويزاي فرودگاهي به 180 كشور، گفتوگويي با جمشيد پرويزي، مدير گروه مطالعات حقوقي و كنسولي مركز مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امور خارجه انجام دادهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
سخنگوي وزارت امور خارجه اعلام كرده است كه ايران براي تسهيل ورود گردشگران به كشور، براي اتباع 180 كشور ويزاي 30 روزه فرودگاهي صادر ميكند. اين اقدام تا چه اندازه ميتواند در توسعه صنعت گردشگري به كشور و افزايش گردشگران موثر باشد؟
ويزاي فرودگاهي، نوعي از خدمات كنسولي در ارايه ويزاست كه روند صدور رواديد را به مدت حداكثرچند ساعت تقليل ميدهد در حالي كه روند معمول صدور ويزا ممكن است همراه با بررسي سوابق درخواستكننده و انجام مصاحبه با وي و در يك روند با مدت زمان بيشتري همراه باشد. هدف صدور چنين ويزا و ارايه چنين تسهيلاتي را هم ميتوان در راستاي گسترش صنعت توريسم و تسهيل در ورود گردشگران به كشور عنوان كرد. بايد دانست ويزا و روند صدور آن، يكي از مهمترين مولفههاي ورود گردشگران به يك كشور محسوب ميشود و به همين خاطر، مسوولان كشور با ارايه چنين تسهيلاتي قصد شكوفايي صنعت توريسم در ايران را دارند. با اين حال، بايد دانست كه روند صدور ويزاي فرودگاهي، اقدام جديدي محسوب نميشود و ما از مدتها پيش تا به امروز در حال صدور چنين ويزاهايي هستيم. اين ويزا نيز براي بسياري از كشورها صادر ميشود كه با تصميمات اتخاذ شده، تعداد اين كشورها امروز به 180 كشور افزايش يافته است.
آيا اين ويزا، فقط در فرودگاهها صادر ميشود؟
خير. هماكنون 23 نقطه از كشور چنين تسهيلاتي را ارايه ميدهد. به عبارت ديگر، فرودگاههاي بينالمللي، نمايندگيهاي وزارت امور خارجه در استان، مبادي مرزي و همچنين برخي مناطق آزاد تجاري چنين خدماتي را ارايه ميدهند و همانگونه كه بيان شد، هدف از آن برداشته شدن يكي از موانع ورود گردشگران به كشور و راحتتر آمدن آنها به ايران است.
چه موانعي براي حضور گسترده گردشگران به كشور وجود دارد؟
يكي از موانع، مساله ويزاست كه با چنين تسهيلاتي تا حدي ميتوان انتظار افزايش گردشگر به كشور را داشت. ولي با اين حال، مسائلي چون نبود خدمات رفاهي و ارايه ضعيف تسهيلات در كشور در اين مساله موثر بوده است. از سوي ديگر، ما در ارايه و معرفي اماكن و مناظر جذاب براي گردشگران خارجي ضعيف عمل كردهايم. با اين حال، مهمترين مانع، ترسي است كه در ميان شهروندان خارجي وجود دارد. آنها فكر ميكنند در ايران امنيت ندارند.
با اجرايي شدن برجام، به چه ميزان فضا براي حضور گردشگران خارجي به ايران و فروپاشيدن فضاي ايرانهراسي فراهم شده است؟
در برجام به صورت مستقيم به اين مساله اشاره نشده است ولي يكي از تبعات و آثار سياسي توافق برجام، افزايش توريسم در كشور است. بيترديد برجام موجب توقف يا كاهش رفتارهاي خصمانه نسبت به ايران از سوي كشورهاي مختلف است. بخش عمدهاي از فضاي ترسي كه در ميان گردشگران خارجي وجود دارد نشأت گرفته از تبليغات سازماندهيشده رسانهها و نهادهاي غربي در ناامن جلوه دادن ايران است. با اين وجود، با اجرايي شدن برجام و نشان دادن پايبندي ايران به تعهداتش و همچنين اين مساله كه ايران به دنبال گفتوگو و صلح است، ميتواند بسياري از انگارههاي ناشي از ايرانهراسي را براي شهروندان كشورهاي خارجي از بين ببرد و از سوي ديگر، ما شاهد هستيم كه روند ايرانهراسي هم با برجام بسيار كاهش يافته است. رفتارهاي خصمانه بسياري از كشورها هم در حال تقليل است. به طور مثال، كشورهايي نظير استراليا، فرانسه و انگليس وضعيت هشدار سفر به ايران را لغو كردند و ديگر توصيهاي براي نرفتن به ايران به شهروندانشان ندارند. با اين نگاه، برجام براي توسعه روند گردشگري اهميت پيدا ميكند زيرا ميتواند موجب كاهش يا از بين رفتن تعمدها و توصيهها عليه ايران شود.
در ماههاي گذشته شاهد تصويب قانون محدوديت صدور ويزا براي شهروندان 38 كشور بوديم. اين قانون تا چه اندازه ميتواند مانع از گسترش گردشگري در ايران شود و يك فضاي رواني عليه سفر به ايران ايجاد كند؟
متاسفانه اين قانون در قالب بودجه امريكا آمد و توسط باراك اوباما، رييسجمهور امريكا هم امضا شد. اين اقدام بيترديد در عدم سفر گردشگران و سرمايهگذاران به خصوص اروپاييها به ايران موثر خواهد بود و تاثير منفي ميگذارد. دليل اين مساله هم آن است كه شهروند اروپايي با سفر به ايران يا آن چهار كشور ديگر مظنون به تروريسم ميشود و معافيتهاي رواديدي خود به امريكا را از دست ميدهد و هنگامي كه ميخواهد به امريكا سفر كند، اسم او به عنوان تهديدي براي امنيت امريكا درج ميشود. بسياري از شهروندان اروپايي به اين مساله علاقهاي ندارند و به همين خاطر ممكن است قيد حضور در ايران را بزنند.
ايران چه اقدامي ميتواند براي از بين بردن اين فضاي رواني انجام دهد؟
از منظر قانوني ما بايد ابتدا به كميسيون مشترك برجام شكايت كنيم و بگوييم اين اقدام امريكا، برخلاف تعهدات اين كشور در برجام است. هرچند كه دولت امريكا استثناهايي را براي اين قانون قايل شده اما به هر حال، اين قانون ترسي را در ميان اروپاييها ايجاد ميكند كه در نهايت موجب ميشود تا آنها قيد حضور در ايران را بزنند. من اعتقاد دارم اين مساله نه فقط در مساله گردشگري بلكه روابط ما با دنيا نيز لطمه ميزند و در روابط دوجانبه ما اخلال ايجاد ميكند. راهكار دومي كه بايد صورت بگيرد، اين است كه به موازات اقدامات ديگر، ما بايد به عاديسازي و گسترش روابط خود با كشورهاي اروپايي جدا از امريكا اقدام كنيم. ما بايد اروپاييها را متقاعد كنيم كه اقدام امريكا فقط به ضرر ايران نيست بلكه بيش از ايران، اروپا نسبت به آن ضربه ميخورد. ما بايد بگوييم كه در طول سالهاي گذشته، اين اروپا بوده كه از تحريمها ضربه خورده است و نه امريكا و چون امريكاييها به دليل باقي ماندن تحريمهاي اوليه امكان حضور گسترده در اقتصاد ايران را ندارند، ميخواهند با اين كار، مانع از ورود اروپا به بازار ايران و عادي شدن روابطشان با ايران شوند. همچنين تمامي دستگاههاي مختلف در كشور مانند نهادهاي فرهنگي فرادولتي مانند صداوسيما نيز بايد به كمك دولت بيايند تا با نشان دادن واقعيتها، ذهنيتهاي منفي را از بين برد. ما بايد جامعه هدفمان را انتخاب كنيم و متناسب با آنها برنامهريزي كنيم. من فكر ميكنم چنين اقداماتي ميتواند در شرايط كنوني اثرگذار باشند.
هماكنون خاورميانه در شرايط بحراني قرار دارد و بر اثر موج پناهندگان در ماههاي گذشته، بسياري از تروريستها به اروپا رفتهاند. فكر ميكنيد كه با ارايه گسترده خدمات كنسولي و ويزا، امكان حضور تروريستها و معاندان در كشور وجود دارد؟
متاسفانه ناامني و تروريسم، جزوي از ذات و هويت خاورميانه شده است و من فكر ميكنم بيثباتي، ناامني و بحرانهاي پي در پي خاورميانه اثراتش را گذاشته باشد و خاورميانه تا سالهاي بسيار روي آرامش به خود نبيند. ترديدي وجود ندارد كه يكي از عوامل افزايش اقدامات تروريستي در اروپا به دليل جابهجايي تروريست در پوشش موج پناهندگان است. امكان سوءاستفاده در قالب گردشگر هم هميشه وجود داشته است و ما هم از اين قاعده، مستثنا نيستيم. به هر حال در سالهاي گذشته، ايران يكي از هدفهاي سرويسهاي جاسوسي بوده است ولي بيترديد اين مساله نميتواند مانع از رويكرد ما براي تسهيل در ورود گردشگر به كشور باشد. ميتوان اين مساله را هم از عينك امنيتي و هم از عينك گردشگري ديد. با عينك بدبيني و امنيتي، براي عدم ورود جاسوس، تروريست و معاند به كشور بايد درب مبادي ورودي كشور را ببنديم و اجازه ورود و خروج به كسي ندهيم و از مزاياي توريسم چشمپوشي كنيم اما اگر با عينك خوشبيني و گردشگري به اين مساله نگريسته شود، هم ميتوان خود را نسبت به خطرات احتمالي آماده كرد و امنيت ايجاد كرد و هم ميتوان از مزاياي گردشگري و سود هنگفت آن استفاده كرد.