• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3475 -
  • ۱۳۹۴ پنج شنبه ۶ اسفند

اگر دستگير نمي‌شدم باز هم پيرزن‌ها را مي‌كشتم

شناسايي قاتل سريالي بعد از قتل دو پيرزن

اعتماد| روز پنجشنبه بود. نزديكي‌هاي ظهر مرد ميانسال براي ديدن مادر (سروناز) و برادر معلولش به خانه آنها رفت. اما هر چه در زد سروناز خانم در خانه را باز نكرد. مرد به خيال اينكه مادر و برادرش براي كاري به بيرون از خانه رفته‌اند به خانه‌اش برگشت و چند ساعت بعد دوباره برگشت. اما باز هم كسي در خانه را باز نكرد. مرد از دوست و آشنا هم خبر گرفت اما كسي مادر و برادرش را نديده بود. اين ماجرا ادامه داشت تا اينكه مرد در روز جمعه به كلانتري ابركوه رفت و خبر مفقود شدن مادر 71 ساله‌اش را به پليس داد. او به پليس گفت: مادر و برادرم از ظهر پنجشنبه به طور مرموزي ناپديد شده‌اند. همزمان با اعلام خبر مفقودي پيرزن 71 ساله ماموران پليس شهرستان تفت جسد پيرزني را در قبرستان اين شهر پيدا كردند. تيم جنايي پليس تفت بعد از بررسي، هويت پيرزن مقتول را شناسايي كرد. اوهمان پيرزني بود كه پسرش روز پنجشنبه خبر مفقودي‌اش را به كلانتري يزد اعلام كرده بود. قاتل سروناز را كشته بود و جسدش را در قبرستان تفت انداخته بود. پزشك‌جنايي بعد از معاينه جسد علت مرگ او را خفگي اعلام كرد. ماموران پليس آگاهي ابركوه و كارآگاهان جست‌وجوهاي محلي‌شان را براي پيدا كردن علت قتل پيرزن آغاز كردند. سه روز بعد از كشف جسد اهالي محل به پليس اطلاع دادند كه سروناز را آخرين‌بار سوار بر خودروي نيسان يكي از اهالي محل به نام حسن ديده‌اند. پليس ابركوه خيلي زود و در يك جست‌وجوي ساده توانست هويت حسن كه مردي ميانسال بود را شناسايي كند. او سارق سابقه‌داري بود كه در پرونده‌اش چندين سابقه سرقت وجود داشت. حسن در بازجويي‌هاي پليس به قتل سروناز 71 ساله اعتراف كرد و گفت: من مشكلات مالي زيادي داشتم و به دنبال راهي بودم تا بتوانم مشكلاتم را برطرف كنم. بعد از مدتي به اين نتيجه رسيدم كه از پيرزن‌هاي شهر سرقت كنم و بعد آنها را به قتل برسانم. در روز جنايت مقتول (سروناز) را سوار خودروي نيسانم كردم، در شهر چرخيديم و بعد از اينكه به يك جاي خلوت رسيديم، چادر سروناز را دور گردنش پيچيدم و او را خفه كردم. بعد طلاهايش را برداشتم. نمي‌دانستم بايد جسدش را كجا بيندازم. وقتي به قبرستان شهر تفت رسيدم جسد مقتول را از خودرويم بيرون آوردم و نزديك قبرستان رها كردم. با اعترافات مرد سابقه‌دار به قتل پيرزن
71 ساله، ماموران در بررسي پرونده‌هاي جنايي متوجه قتل پيرزن ديگري در شهر ابركوه شدند. بررسي‌ها نشان مي‌داد 45 روز قبل زن 69 ساله‌اي كه به همراه همسرش، سرايدار يك خانه ويلايي بودند قرباني سرقت طلا شده است. در اين پرونده همسر مقتول وقتي از چراي گوسفندان به خانه مي‌آيد با جسد غرق در خون همسرش در اتاقك سرايداري، روبه‌رو مي‌شود؛ ماموران كه احتمال مي‌دادند اين قتل نيز كار حسن باشد، به تحقيق از او پرداختند و مرد ميانسال به قتل زن سرايدار اعتراف كرد و مدعي شد علاوه بر اين دو‌نفر قصد داشتم براي به دست آوردن طلاي پيرزنان، چند قتل ديگر نيز انجام دهم. اما پس از دومين جنايت شناسايي و دستگير شدم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون