در ماهي كه گذشت، مقامات و مسوولان عالي ايران و سوريه، سفرهاي متعددي به تهران و دمشق داشتند. دليل افزايش رفت و آمدهاي ميان ايران و سوريه چيست؟ عملكرد دولت يازدهم در خصوص بحران سوريه چگونه بوده است؟ سرانجام كار استفان ديميستورا چه خواهد شد؟ حسين رويوران، استاد دانشگاه تهران و تحليلگر مسائل منطقهيي معتقد است كه سوريه و عراق بالاتر از مرحله شكست از تروريستها قرار گرفتهاند و ديگر همگان در خصوص مرحله پس از درگيريها رايزني ميكنند. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با حسين رويوران در ادامه ميآيد:
ارزيابيتان از رويكرد و عملكرد وزارت امور خارجه در دولت دولت تدبير و اميد درباره كشور سوريه چيست؟
معتقد هستم كه دولت يازدهم اعتقادي ندارد كه بحران سوريه فقط از طريق امنيتي و نظامي قابل حلو فصل است، بلكه هر چند مهار نيروهاي تكفيري لازم و ضروري است ولي افزايش مشاركت عمومي و گروههاي مردمي و همچنين ورود دولت سوريه به فرآيند گفتوگو با مخالفان غيرمسلح را يك ضرورت ميشمارد و به عبارت دقيقتر، ايران معتقد است در كنار راهحل امنيتي، يك راه سياسي نيز بايد وجود داشته باشد و به همين دليل، شاهد اين هستيم كه ايران و روسيه از دو ماه پيش تلاشهاي گستردهيي انجام دادهاند تا به راهحلي براي گفتوگو با مخالفان دولت سوريه و جذب آنها در ساختار رسمي و افزايش اجماع ملي در سوريه براي عبور از مرحله درگيري با نيروهاي تكفيري دست يابند.
شما در صحبتهايتان از تلاشهاي گسترده ايران و روسيه براي يك طرح سياسي براي حل بحران سوريه سخن گفتيد. دليل اينكه عدهيي ميگويند، دولت در خصوص بحران سوريه، استراتژياي جز حفظ بشار اسد ندارد، چيست؟
در وهله اول بايد بگويم كه ايران در خصوص سوريه فاقد استراتژي نيست، به اين دليل كه هرگونه ناامني در سوريه و عراق امنيت ملي ايران را نيز تهديد ميكند و به همين دليل، ايران نميتواند تحت هيچ شرايطي نسبت به حوادث عراق و سوريه بيتفاوت باشد. در خصوص سوريه، اينكه برخيها تصور ميكنند ايران داراي استراتژي نيست و فقط در چارچوب حفظ نظام فعلي و بشار اسد عمل ميكند با بسياري از دادههاي ميداني در تعارض است كه از جمله آن، فعاليتهايي است كه روسيه و ايران هماينك براي ارايه يك راهحل سياسي براي گذر از بحران و افزايش مشاركت مخالفان غيرمسلح در فرآيند سياسي نشان ميدهند، ايران بحث حفظ بشار اسد را دنبال نميكند. البته حفظ اسد از آنجا ضرورت دارد كه وي بعد از اصلاح قانون اساسي و برگزاري انتخابات، برنده انتخابات شد. از سوي ديگر، بدون بشار اسد احتمال اينكه سوريه درگير جنگ داخلي شده و تقسيم شود، وجود دارد بنابراين حضور بشار اسد نمادي از حفظ وحدت اين كشور است.
استفان ديميستورا، نماينده دبيركل سازمان ملل متحد در امور سوريه چندين سفر تاكنون به ايران و ديگر كشورهاي تاثيرگذار منطقه داشته است. عملكرد آقاي ديميستورا را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
تلاشها و پيشنهادي كه ديميستورا در خصوص حلب يعني برقراري آتش بس در اين شهر و ايجاد منطقه بدون درگيري به عنوان آغازي براي تعميم اين مساله در كل سوريه داشتهاند، به نتيجه نرسيده است. هرچند كه آقاي ديميستورا در جهتي حركت ميكند كه ايران و روسيه تا به امروز حركت كردهاند، ولي پيشنهاد ايشان درباره حلب و ايجاد منطقه آتش بس و بدون درگيري نتايجي نداشته و در حال حاضر كه دولت، حلب را در محاصره خويش قرار داده و از همه اطراف به غير از يك دريچه به عرض يك كيلومتر كه آن هم تحت آتش مستقيم نيروهاي دولتي است، قرار دارد و با اين شرايط جديد كه در منطقه حلب رخ داده است، تقريبا پيشنهاد ديميستورا قابل اجرا نيست.
فارغ از اين مساله، فكر ميكنيد تلاشهاي ديگر ديميستورا به نتيجهيي خواهد رسيد يا ديگر تلاشهايش مثل طرح حلب خواهد شد؟
تا الان سه نفر از سوي آقاي بان كي مون به عنوان نماينده دبيركل سازمان ملل در امور سوريه انتخاب شدهاند؛ نفر اول، كوفي عنان بود، نفر دوم، اخضر ابراهيمي و آقاي استفان ديميستورا آخرين نفري بوده كه در اين خصوص انتخاب شده است. بايد دانست كه نوع پيشنهاداتي كه سازمانهاي بينالمللي درباره بحران سوريه ميدهند فاقد شناخت كافي از اين بحران است و به عبارت ديگر، از آنجايي كه سازمان ملل متحد تحت سلطه و فشار قدرتهاي بزرگ بينالمللي است بنابراين كاركرد اين سازمان نيز در قبال مسائل مختلف متفاوت است و از آنجايي كه امريكا و غرب در تقابل كامل با رژيم فعلي سوريه هستند نبايد انتظار داشت كه فرستادگان سازمان ملل موافق كامل همه گروههاي درگير اين بحران باشند به همين دليل نميتوان موافقت بالاي اين فرستادگان را انتظار داشت.
در يك ماه اخير شاهد افزايش رفت و آمدها ميان مسوولان و مقامات ارشد دو كشور ايران و سوريه بودهايم. دليل افزايش اين رفت و آمدها چيست؟
در حال حاضر دولت عراق تقريبا در آستانه يكسرهسازي جنگ عليه تروريستهاست. بالطبع سوريه در شرايط بهتري براي پايان دادن به تروريستها قرار خواهد گرفت و به همين دليل، ايجاد زمينههاي سياسي لازم براي مرحله پس از پايان شكست داعش و ديگر گروههاي تكفيري ضروري است و عمده گفتوگوهايي كه امروز صورت ميگيرد، عطف به آينده است. شرايط در سوريه از مرحله سرنگوني نظام كاملا عبور كرده و شكست نيروهاي تفكيري به عنوان يك گزينه ممكن درآمده است و به اين دليل، همه در حال گفتوگو براي مرحله پس از شكست تروريستها هستند.
ميتوان درباره آينده پس از شكست تروريستهاي تفكيري بيشتر توضيح دهيد.
توطئه عليه سوريه و بعد عراق براي ضربه زدن به جبهه مقاومت است و موفقيت دولت عراق در بسياري از مناطق و همچنين موفقيت دولت سوريه براي عبور از مرحله سرنگوني نظام امكان پيروزي جديد براي جبهه مقاومت را متحمل ميسازد. يكي از دلايل اينكه عربستان وارد جنگ قيمت نفت شده است، به اين پيروزيهاي قابل تحقق و مشاهده در عراق و سوريه برميگردد و ميتواند جايگاه مقاومت را افزايش دهد و بنابراين با جنگ قيمت نفت ميكوشد ايران را وارد يك بحران اقتصادي كند تا اين پيروزي تبعات زيادي براي عربستان نداشته باشد در حالي كه ايران به دليل تحريمها و تبعيت از الگوي اقتصاد مقاومتي در وضعيتي قرار داشته كه وابستگي به نفت را به حداقل رسانيده و به اين دليل با اين ترفند جديد امكان ضربه زدن جدي به جبهه مقاومت وجود ندارد.