فوتبال با سس اضافي
رضا سالار
1- بليت هزار توماني و ماجراي خارجيها. در انگليس بزرگترين هديه يك پدر در سال نو اهداي يك بليت ديدار خيلي معمولي تيم محبوب پسر است. هزينه بالا و خدمات متنوع داخل مجموعه و آرامش هوادار، نكته مهم ديدار ليگهاي خارجي است. از رفت و آمد بگير تا استقرار و البته تماشاي يك ديدار جذاب كه همگي خيلي مهمتر از رايگان كردن و بليت ارزان دادن است. اين رويه را همين الان تعطيل كنيد، بهتر از فرداست!
2- راهآهن سورينت... راهآهن يزدان و تيمهايي كه هر روز يك نام و يك اسپانسر دارند. اينكه اسپانسرها تاكيد دارند نام و برند خود را روي تيم بگذارند، شايد تنها در ايران رواج دارد. اسپانسر، انبوهي موقعيت تبليغاتي مانند روي پيراهن و دور زمين و كنفرانسهاي مطبوعاتي دارد كه نام تيم، چيپترين كار است. اين رويه ادامه خواهد داشت تا با تيمهايي روبهرو شويم كه نامشان را نميتوان تصور كرد. سال آينده «خونه به خونه» را در صورت صعود، كجاي دلمان بگذاريم؟
3- اينكه مدير عامل پرسپوليس وعده ساندويچ به تماشاگران تيمش داده باشد يا نه، اصلا مهم نيست. مهم جوي است كه رايگان كردن بليت و خدمات جانبي آن به راه انداخته. هفته پيش گفتيم كه اگر اين رويه ادامه پيدا كند، انتهاي آن را نميشود پيشبيني كرد و ديديم كه وعده ساندويچ چه جو فكاهي به راه انداخت و تاييد و تكذيب آن هم هيچ دردي دوا نكرد. واقعا ايده بليت رايگان اينقدر جذاب بود؟
4- اينكه آقاي هدايتي يك هفته در بين سطور روزنامهها نباشد، تقريبا بعيد است. بعد از وعده ورود مجدد فوتبال و فوتسال و تكذيب آن، حالا نوبت تيم يتيم نفت تهران است كه اگر از اراك رفتن در امان ماند، به چاله مانور تبليغاتي آقاي هدايتي و دوستان رسانهاي افتاده. شايد آقاي هدايتي گمان كرده نام اين تيم نفت است و طلاي سياه و ميتوان از آن گره گرفت. اما استاد! اين تيم از نفت فقط يك چاله در اعماق دريا دارد كه تا نفتش استخراج شود، دل دايه آب شود. آقاي هدايتي، لطفا عرصه ديگر را امتحان بفرماييد.
۵- درگيري و حاشيه جزو لاينفك ورزش ما شده. فرقي هم نميكند چه رشتهاي... از ورزش خوشنام بسكتبال گرفته تا واليبال كه روزگاري ورود بانوان در آن آزاد بود و نهايت فوتبال كه ديگر نااميدكننده شده. تا به حال هم تنها حربه كميتههاي انضباطي محروم كردن تماشاگران بوده كه اثر نكرده و روال همان است كه بود. اين رويه بد ما را به جايي خواهد رساند كه اعتراف كنيم نبود تماشاگر بهتر از تماشاگر بد. . .
6- نظرسنجي نود در ايام گذشته يك آمار جالب از نظرات مردمي بود. تا جايي كه به كريخواني دو تيم استقلال و پرسپوليس بدل شد و حالا به جايي رسيده كه در انتخاب مرد سال فوتبال ايران بيشتر از لياقت، تعداد هوادار، گزينه برتر را مشخص ميكند و اين يعني اعتبار يك برنامه استاندارد، رو به زوال است. آقاي فردوسيپور، قسم و آيه تو هم افاقه نكرد كه فوتباليها عادل باشند، پس رويه را تغيير بده.