توحيدي: از همه بالهاي سينما بايد بهره گرفت
سينما به سراغ ايدز ميرود
اعتماد| سال ۶۶، زماني كه ايران درگير جنگ با عراق و طبيعتا كمبود فرآوردههاي خوني بود، كودك هموفيلي شش سالهاي درگير چالش ديگري شد. در آن زمان هنوز خبري از اجراي سياست پالايش صد درصدي خون سالم توسط سازمان انتقال خون نبود و اين كودك با تزريق فرآوردههاي خوني وارداتي حاوي ويروس اچ آيوي، به اين ويروس مبتلا شد. اين كودك نخستين مورد شناسايي و ثبت شده اچآي وي در ايران بود، اما در همان زمان موارد ديگري از ابتلا به اچآي وي در ايران وجود داشت كه تا مدتها بعد شناسايي نشدند. از آن زمان تاكنون كه
دست كم ۳۰ هزار و ۱۸۳ نفر در خصوص ابتلا به اچآي وي شناسايي شدند، سياستهاي مواجهه و اطلاعرساني در مورد اين ويروس تغييرات چشمگيري داشته است.
تا مدتها بعد از مورد تلخ كودك شش ساله و ديگر كساني كه به خاطر خونهاي وارداتي به اچآي وي دچار شده بودند، گفتن و نوشتن و گزارش دادن در مورد اچآي وي، ممنوع بود و مسوولان سعي ميكردند با پاك كردن صورت مساله از زير ابعاد مختلف اجتماعي و فرهنگي و بهداشتي آن شانه خالي كنند. اما زماني كه زنگ خطر بيماري ايدز براي ايران به صدا در آمد، سياستها تا حدودي تغيير كرد تا جايي كه امروز ايران جزو بهترين كشورهاي خاورميانه در زمينه مقابله با شيوع اچآي وي است.
با اين وجود به گزارش دكتر سياري، معاون بهداشت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكي كشور در روز جهاني ايدز، تا نيمه امسال، هفت هزار و ٣٨٧ نفر جان خود را در اثر بيماري ايدز از دست دادهاند و ٩ هزار و ٣٩۴ نفر از بين ۳۰ هزار مبتلا به ويروس، نيز وارد مرحله ايدز (بيماري) شدهاند.
به گفته سياري از مجموع مبتلايان به اين بيماري ٨۵ درصد را مردان و ١۵ درصد را نيز زنان تشكيل ميدهند و ۵٢ درصد موارد ثبت شده اين بيماري در گروه سني ٢١ تا ٣۵ سال قرار دارند. اين آمارهاي ثبت شده اما فقط بخش اندكي از اچآي وي در ايران محسوب ميشوند و متخصصان بهداشت و درمان كشور تخمين ميزنند شمار بيشتري در ايران به اين ويروس مبتلا هستند و بيشترشان از ابتلا به ويروس مطلع نيستند. اين آمار را وقتي در ابعاد جهاني ببينيم نگرانكنندهتر هم ميشود. در حال حاضر نزديك به ٣٧ ميليون مبتلا به اچآي وي در دنيا وجود دارد كه ٢٢ ميليون نفر از آنها نيازمند درمان هستند و از اين بين ١٧ ميليون نفر نيز از بيماري خود اطلاع ندارند.
ويروس نقص ايمني از سه راه تزريق مشترك توسط سرنگ آلوده، رابطه جنسي محافظت نشده و مادر به جنين منتقل ميشود كه شايد همين دلايل ابتلا، انگ فراواني را بر مبتلايان به اين ويروس تحميل ميكند. انگي كه باعث ميشود افرادي كه رفتار پرخطر داشتهاند، از مراجعه به پزشك براي شناسايي وضعيت اچآي وي خود بهراسند و در اين ناآگاهي احتمال ابتلاي نزديكان خود به اچآي وي را بالا ببرند.
از همين روست كه سازمانهاي مرتبط با كنترل و مهار اچآي وي، يكي از كارآمدترين راهكارها براي موفقيت در اين كارزار را اطلاعرساني و آگاهسازي مردم ميدانند و رسانههاي مختلف را تشويق ميكنند در خصوص اين بيماري اطلاعرساني كنند.
حالا حدود سه دهه بعد از نخستين گزارش رسمي و ثبت شده اچآي وي در ايران، مدير هياتمديره انجمن مستندسازان يكي از برنامههاي امسال اين انجمن را «جريانسازي در خصوص اچآي وي» قرار داده است. او ميگويد: «با يك گل بهار نميشود» و ساختن يك فيلم در سال درباره اچآي وي كافي نيست بلكه بايد سالي چند فيلم در خصوص اين بيماري ساخته شود تا بتوان در خصوص اچآي وي جريانسازي كرد.
فرناز ميري/چندي پيش نخستين همايش «كودكان، سينما، اچآيوي، ايذر» از سوي انجمن مستندسازان سينماي ايران با همكاري خانه سينما، انجمن روابط عمومي ايران و انجمن همياري سلامت ايران (اهسا) در تالار زندهياد سيفالله داد خانه سينما، با حضور جمعي از مسوولان نهادهاي دستاندركار و برگزاركننده همايش، اعضاي شوراي سياستگذاري و هنرمندان سينما برگزار شد. رويكرد همايش كودكان و نقش سينما در ايجاد حساسيت نسبت به اين موضوع بود. هرچند بيماري ايدز هنوز هم در جامعه ناشناخته است اما آنچه از خلال اين همايش بر آن تاكيد شد اين بود كه كودكان مبتلا به ويروس اچآيوي نبايد زندگي متفاوتي داشته باشند. تحصيل و بازي كردن و ديگر مسائل آنها بايد شبيه ديگر كودكان باشد. تجربه افرادي كه در انجمن اهسا فعاليت ميكنند، نشان ميدهد گاهي كودكاني بودهاند كه به دليل ابتلا به اين بيماري و آگاهي كادر مدرسه از بيماري آنها در محيط تحصيل دچار مشكلاتي شدهاند. فراموش نكنيم از بين بردن چنين اثرگذاريهاي ناخوشايندي زمانبر است. از همين روي لزومي ندارد كودكان مبتلا به ايدز از بيماري خود اطلاع داشته باشند؛ چراكه درگير بايدها و نبايدها و محدوديت ميشوند. كودك مدام دور خودش حصاري را احساس ميكند و آن گونه كه بايد كودكي نميكند. همچنين خود مراقبتي يكي از مهمترين نكات است كه به عنوان يكي از دروس در دوره ابتدايي بايد آموزش داده شود. بررسيها نشان ميدهد دانشآموزان دبيرستان اطلاع كافي از اين موضوع ندارند اما متاسفانه در معرض خطر بوده و رفتار پرخطر داشتهاند. در همين راستا مهتاب كرامتي، بازيگر و سفير صلح كه در برپايي همايش و تهيه گفتوگو با دكتر آگاه، رييس مركز مديريت بيماريهاي واگير وزارت بهداشت همكاري داشته است، تاكيد داشت:
« از صفر تا 18 سال همه انسانها كودك محسوب ميشوند. اين موضوع را بايد در نظر بگيريم كه تمام كودكان صرفنظر از رنگ، نژاد، مذهب و اينكه دچار چه بيماري هستند با هم برابرند و بايد از امكانات ويژه و يكساني براي زندگي برخوردار باشند.»
در اين همايش چندين تيزر تبليغاتي در زمينه اطلاعرساني پيرامون بيماري ايدز، راههاي پيشگيري، نحوه برخورد با مبتلايان به اين بيماري، مشكلات آنها و معرفي انجمن اهسا نمايش داده شد. جاي خالي اين تيزرهاي آموزشي در صدا و سيما احساس ميشود. در حالي كه با نمايش چنين تيزرهاي آموزشي در رسانههاي عمومي آگاهيبخشي بيشتري نسبت به بيماري ميتواند صورت بگيرد. در همين راستا گفتوگويي با فرزاد توحيدي، مستندساز و دبير همايش «كودكان، سينما، اچآيوي، ايدز» داشتيم. او در پاسخ به اين پرسش كه آيا برگزاركنندگان همايش برنامهاي براي نمايش عمومي اين تيزرهاي تبليغاتي در سطح گسترده و در رسانهاي مانند صدا و سيما دارند، توضيح داد: «انگيزه اصلي ما همين بود. خود من در اين چند سال در بخش آسيبهاي اجتماعي به طور عمده فيلمهايي ساختهام كه در بخش عمومي كار نشده است. گاهي دوستان از من ميپرسند چرا فيلم مستند نميسازم. اين درحالي است كه من كار ميكنم اما مخاطب آنها محدود است. اغلب چند پليس يا قاضي، وزير و... مخاطب اين آثار هستند و ميخواهم تاثيرگذاري را روي آنها داشته باشم. البته سال گذشته فيلمي به نام «رازدار» ساخته بودم كه در تلويزيون چندينبار پخش شد. تقريبا هر چيزي را پيرامون بيماري ايدز بخواهيد بدانيد به صورت فشرده در آن فيلم ارايه شده است. كار با همكاري وزارت بهداشت و يونيسف ساخته شد و از پخش آن در تلويزيون خيلي خوشحال شدم.» هرچند نمايش چندباره يك چنين فيلمي در صدا و سيما اتفاقي مثبت است اما اين فقط يك روي سكه است. وقتي ميگوييم جاي خالي چنين تيزرهاي آموزشي در صدا و سيما احساس ميشود از اين روي است كه بايد در قالب تيزرها يا فيلمهاي آموزشي و غيره گروههاي مختلف از سوي رسانه ملي و تنها رسانه راديويي و تلويزيوني به عنوان گروه هدف در نظر گرفته بشوند و يكي از جنبههاي ابزار رسانهاي يعني آموزش را شاهد باشيم. توحيدي نيز با تكثر نگاه در اين زمينه موافق است و ميگويد: «شايد من چندين فيلم ديگر هم بتوانم در اين حوزه بسازم. اما مانند موضوع انشا كه افراد مختلف برخوردها و نگاههاي متفاوتي نسبت به موضوع دارند تكثر لازمه آن است. انجمن «اهسا» از من خواسته بود براي آنها فيلمي بسازم. فكر كردم تكثير آن به اين صورت و در قالب چند تيزر آموزشي بتواند تاثيرگذاري بيشتري داشته باشد. فكر ميكنم تا همينجاي كار بازخوردهاي خوبي داشتهايم. در همين چند هفته كه اخبار همايش رسانهاي شد، دوستان فيلمنامهنويس و كارگردان به اين موضوع علاقهمند شدند و با من صحبتهايي داشتهاند. اين مساله براي من به منزله ثمره اين كار است. اما بايد ادامه پيدا كند. بايد حساسيتها را نسبت به چنين موضوعي بيشتر كرد تا فيلمسازان بيشتر به سراغ آن بروند.»
در ميان تيزرهاي نمايش داده شده در همايش گفتوگوي مهتاب كرامتي با دكتر آگاه، رييس مركز مديريت بيماريهاي واگير وزارت بهداشت و همچنين گفتوگوي تصويري دكتر مينو محرز، رييس مركز تحقيقات ايدز و ارايه اطلاعات آماري از اين بيماري قابل توجه بود. توحيدي اشارهاي به صحبتهاي اين دو پزشك داشت و در پاسخ به اين پرسش كه كدام نهاد موثرترين راه را در مقابله با ايدز دارد، گفت: «به قول دكتر محرز و دكتر گويا سازمانهاي مردم نهاد و مردم ركن اصلي حل اين مشكل هستند. دولت اگر ميتوانست در اين زمينه كاري انجام دهد در اين 30 سال كاري ميكرد. اين به آن معني نيست كه دولت ما ناتوان است. بلكه در دنيا دولتها در اين زمينه كار موثري نميتوانند انجام دهند و NGOها هستند كه موثرند. اما دولت بايد اجازه بدهد NGOها كار كنند. هرگونه محدوديت در اين زمينه براي آنها به معني مختل كردن روند كار سازمانهاي مردم نهاد است. در اين همايش من انتظار چنين استقبالي را در نخستين دوره آن نداشتم. اما اين حركت مانند همان گوله برفي شد كه تا اينجا آمده است و معتقدم از اين بيشتر هم ميتواند برود اگر سر راه آن چيزي نگذاريم كه مانع غلتيدنش بشويم يا آن را متلاشي كنيم.»
شايد از نحوه برگزاري همايش ميشد چنين استنباط كرد كه مهمترين هدف برگزاركنندگان همايش جلبتوجه جامعه به اين بيماري، مبتلايان به آن و مشكلاتشان است. جلبتوجه جامعه به قشرهاي آسيبپذير اين روزها با گسترش شبكههاي اجتماعي و ارتباطي بيشتر از قبل صورت ميگيرد. اما جذب توجه افراد جامعه به معضلات اجتماعي گاهي در قالب روشهايي صورت ميگيرد كه موردپسند همگان نيست. از جمله همين «ديوار مهرباني» كه توحيدي نسبت به آن نقدهايي دارد و ميگويد: HIV و ايدز علاوه بر اينكه يك بيماري است معضل اجتماعي هم است. يك مقوله موثر در گسترش آن وجود دارد و آن اعتياد است. گاهي تبليغات «ديوار مهرباني» را كه ميبينم حس بدي به من ميدهد. چون در همين حوزه كار ميكنم. در دنيا مراكز گذري وجود دارد. در اين مراكز معتادان ميتوانند خدمات دريافت كنند و امكان دسترسي به سرنگ غيرآلوده را دارند. يا اگر در حال ترك اعتياد هستند متادون دريافت ميكنند. روانشناس براي ارايه مشاور حضور دارد و امكان استفاده از غذاي گرم و استحمام است. من اين مراكز را «خانههاي مهرباني» مينامم. اما اگر چنين مراكزي در هر محلهاي از تهران يا شهرستان ايجاد بود اهالي محل بلافاصله به شهرداري و بهزيستي براي تعطيل كردن اين مراكز مراجعه ميكنند؛ چراكه به قول خودشان نميخواهند فرزندانشان اين افراد را ببينند. در صورتيكه آن كار يك كنش هدفمند است. اما اين سوي قضيه در «ديوار مهرباني» شما كنش موثري نميبينيد. من بارها ديدهام شبها كنهفروشان لباسها را جمع ميكنند كه بفروشند. بايد هرچيزي سر جاي خودش باشد. متاسفانه هزارنوع تبليغ هم درباره «ديوار مهرباني» ميشود اما متاسفانه به خود مساله نميپردازد.»
همايش «كودكان، سينما، اچآيوي، ايدز» از رهگذر سينما و به ويژه سينماي مستند سعي دارد توجه جامعه را به ايدز و مبتلايان به اين بيماري جلب كند. از توحيدي پرسيدم به عنوان يك مستندساز باتوجه به اينكه هدفگذاري همايش هم سينماي مستند است فكر ميكنيد اين امكان وجود دارد در آينده سينماي داستاني هم براي آموزش پيرامون ايدز بهكار گرفته شود؟ توحيدي معتقد است كه «اصلا ظرفيت سينما را نبايد محدود كرد. هم سينماي داستاني و هم سينماي مستند ميتوانند وارد اين قضيه شوند. سينما بالهاي متعدد دارد. سينماي داستاني، مستند، انيميشن و فيلم كوتاه و... همه به نوبه خود در آن گرايش
چند صدايي ميتوانند كمك كنند. در همين مراسم خانم درخشنده حضور داشت كه عضو شوراي سياستگذاري ما هم بودند. مهتاب كرامتي هميشه در اين چند سال هر كمكي توانسته در اين زمينه انجام داده است. نرگس آبيار الان فعال شده است و فكر ميكنم به اين سمت و سو برود؛ چراكه سينماي داستاني و تلويزيون هم بايد به اين مقوله بپردازند.»
ابتلا به ايدز باهمه تلخيها بهويژه در جامعه ما كه از آن به عنوان نوعي انگزدن به افراد استفاده ميشود گاهي ميتواند جنبههاي ديگري هم داشته باشد كه ميتوان از آن به عنوان يك روزنه اميد ياد كرد. توحيدي در اين زمينه تاكيد كرد: «در ميان HIVمثبتها دوستي دارم كه آرزو دارم كاري درباره او بسازم و معتقدم موضوعي است كه ميتواند در خيلي از جوامع تاثير بگذارد چراكه من HIV را براي يك نفر نعمت ديدهام. بيماري كه همه با آن انگ ميزنند ميتواند زماني در سرنوشت ما گونه ديگري عمل كند. نوشتههاي زويا پيرزاد را خيلي دوست دارم. در يكي از كتابهايش ميگويد «فاصله خوبي و بدي يك قدم است»
هيچ چيزي در اين دنيا امر ثابت نيست، بلكه امر نسبي است. براي دوست من HIV با همه گرفتاريهايي كه برايش داشت او را به يك كنشگر اجتماعي و انساني تبديل كرد كه اكنون اطلاعرساني ميكند، روي زندگي افراد تاثير ميگذارد و به ديگران اميد ميبخشد. طي اين سالها كه با افراد مبتلا به HIV و ايدز در ارتباط بودم به من آموختند وقتي يك جمع همگن هستيد چقدر قدرت ميگيريد. جاي خالي اين مساله خيلي در جامعه احساس ميشود. انجمنهاي خانه سينما از مستندسازان تا 31 صنف ديگر چنين كنشگري را بلد نيستيم. چراكه گونهاي ديگري است. آنها ميتوانند از همديگر دفاع كنند يا به هم روحيه بدهند. بنابراين حتي ميبينيم در دل چنين چيزي يك قدم آنسوتر چيز خوبي را پيدا ميكنيم.» از خلال صحبتهاي توحيدي و ديگر حاضران در آن همايش ميتوان چنين برداشت كرد كه سينماي ما در همه ابعادش ظرفيت لازم براي پرداختن به موضوع ايدز را دارد. اما متاسفانه هنوز ميبينيم اين ظرفيت آن گونه كه بايد به كار گرفته نشده است. توحيدي براي اين مساله دو دليل را برميشمارد و توضيح ميدهد: «يكي محدوديتهايي كه سر راه فيلمسازان وجود دارد و ديگري ناآگاهي نسبت به اين مساله. ما در سينماي خودمان چه سريال تلويزيوني چه فيلم سينمايي آثاري داشتهايم كه به طور كامل يا در سكانسي به اين موضوع پرداختهاند. اما به جرات ميتوان گفت 80 درصد آن اشتباه بوده است و بيشتر آسيب ميزده است. براي مثال در فيلمي فرد بيمار را در زير چادر اكسيژن نشان ميدادند. عدهاي در كنار او داد و بيداد ميكردند و بعد متوجه ميشديد درباره HIV صحبت ميكند. چادر اكسيژن سالها است در علم پزشكي منسوخ شده است. وقتي به اين موضوع ميپردازيم يك كارگردان و فيلمنامهنويس بايد به خودش كمي زحمت بدهد و مستندساز هم در جاي خودش. اين مسائل، موضوعات روي لبه تيغ هستند. اگر يك قدم اينسو يا آنسو برويد موضوع را گم ميكنيد و به اصل موضوع آسيب ميزنيد. اگر قرار است اينچنين درباره بيماري ايدز فيلم ساخته بشود من ترجيح ميدهم فيلمي نسازند.»
مستندهاي جريانساز
ارد زند٭ / اعضاي انجمن مستندسازان به سراغ موضوعات مختلف ميروند. از حضور اعضاي اين انجمن در جشنوارهها و همايشهاي مختلف بسيار خرسندم. شركت كردن در جشنوارهها يا حمايت از برگزاري چنين همايشهايي جزو برنامههاي ما در بخش فرهنگي انجمن مستندسازان است. ما درصدد هستيم جرياني به وجود آوريم تا اين جريان بتواند به مسائلي مانند ايدز يا ديگر ناهنجاريهاي اجتماعي بپردازد و پرداختن به چنين موضوعاتي شتاب بگيرد. همچنين مستندسازان را براي كار در اين فضا ترغيب كنيم و براي آنها امكان كار كردن در چنين فضاهايي را ايجاد يا بودجه برايشان فراهم كنيم. معتقدم با يك گل بهار نميشود. اگر يك فيلم در سال درباره ايدز بسازيم جريان خاصي ايجاد نميشود. اما اگر چند فيلم در طول سال ساخته بشود تاثيرش بيشتر خواهد بود. اين كار جزو برنامههايي است كه انجمن امسال آغاز كرده است و اميدواريم سال آينده هم بتوانيم آن را ادامه دهيم تا در عرصه مستند و مستندسازي جريانساز باشيم و وارد حوزههايي بشويم كه توجه به آنها در جامع ضروري است.
٭مدير هياتمديره انجمن مستندسازان