محمدصالح صدقيان
در گفتوگو با «اعتماد»:
اظهارات كري درباره بشاراسد براي به دست آوردن دل عربستان است
گروه ديپلماسي| اين روزها سوريه، ايام پر فراز و نشيب و سرشار از تبوتاب را دنبال ميكند. در حالي كه آتشبس در برخي مناطق سوريه در جريان است، روزهاي گذشته حلب، ايام خونيني را پشت سر گذاشته است. شبيخون روزهاي گذشته به مقر نيروهاي مستشاري ايران در سوريه توسط جبهه النصره و برخي ديگر از گروههاي تروريستي هم رنگ جديدي به آن بخشيده و موجب شده تا آتشبس بيش از هر زمان ديگري شكننده به نظر آيد. از سوي ديگر، مذاكرات ميان دولت بشار اسد و جريان معارضه در سوريه به كندي در حال پيش رفتن است. در ديگر سو، رايزنيهاي مسكو و واشنگتن درباره سوريه به سرعت در حال پيش رفتن است و بسياري اعتقاد دارند امريكا و روسيه صحنهگردان كنوني سوريه هستند. اظهارات اخير سرگئي لاوروف و جان كري درباره بشار اسد نيز سوالات را بيش از پيش كرده است. در خصوص آخرين شرايط سوريه و نقشآفريني ايران، گفتوگويي با محمدصالح صدقيان، رييس مركز عربي مطالعات ايران داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
جان كري، وزير امور خارجه امريكا گفته است كه بشار اسد تا ماه آگوست بايد از سمت خويش كنارهگيري كند و سرگئيلاوروف نيز چند روز پيش گفت كه بشاراسد متحد روسيه نيست. آيا اين سخنان به معناي تفاهم امريكا و روسيه درباره آينده بشار اسد است؟
در مساله توافق امريكا و روسيه درباره حل و فصل بحران سوريه نبايد هيچ ترديدي داشت. اين توافق ميان مسكو و واشنگتن براي حل و فصل مساله سوريه را امر جديد و مربوط به يكي، دو ماه گذشته نميدانم بلكه اعتقاد دارم كه روسها و امريكاييها از مدتها پيش با يكديگر براي حل بحران سوريه به تفاهم رسيدند و حتي ورود نظامي روسيه به سوريه و انجام عملياتهاي نظامي در اين كشور نيز با نظر مثبت اوليه امريكا صورت گرفت. هماينك نيز نقشه راهي ميان مسكو و واشنگتن در دست اجراست و ما شاهد رويكرد تقريبا نزديك اين دو كشور درباره سوريه هستيم. در حال حاضر نيز اين توافق به صورت گام به گام در حال اجرا شدن است. مسائلي نظير مذاكرات بينالمللي سوريه در وين، صدور قطعنامه 2254 شوراي امنيت سازمان ملل و ايجاد آتشبس
از جمله مسائل مورد توافق اين دو قدرت جهاني بودند وگرنه بدون نظر مثبت امريكا و روسيه، بحران سوريه حل و فصل نخواهد شد و به همين خاطر هم هنگامي كه مذاكرات سوريه يا روند آشتي در اين كشور به خطر ميافتد، استفان ديميستورا از امريكا و روسيه ميخواهد تا اعمال فشار كنند. با اين حال، آينده بشار اسد از جمله مسائلي است كه روسيه و امريكا نظر كاملا منطبقي درخصوص آن با يكديگر ندارند هرچند كه بشار اسد هم براي روسها اهميت زيادي ندارد. آنها بيش از هر چيز ميخواهند كه شاكله نظام سوريه حفظ شود و در اين رهگذر اگر فردي پيدا شود كه بتواند اين كار را انجام دهد، بيميل نخواهند بود تا هرچه زودتر با تفاهم امريكا، به اين غائله سروسامان بدهند.
تا پيش از اين شاهد موضعگيري جان كري درباره تعيين زمان براي رفتن بشار اسد نبوديم. چه اتفاقي افتاده است كه امريكا حداقل از نظر شفاهي اين موضعگيري را انجام ميدهد؟
من اين اظهارنظر امريكا درباره بشار اسد و تعيين زمان براي رفتن او را بيشتر يك تاكتيك براي اعمال فشار بيشتر بر روسيه جهت اخذ امتيازات بيشتر و به دست آوردن دل مخالفان بشار اسد مانند عربستان و تركيه ميدانم. به عبارت ديگر، من فكر ميكنم اين اظهارات واقعي نيستند. البته نبايد ترديد داشت كه امريكا واقعا ميخواهد بشار اسد بركنار شود ولي آنها و همچنين اروپاييها از مدتها قبل به اين مهم رسيدهاند كه در شرايط كنوني، تنها جايگزين بشار اسد گروههاي تروريستي نظير داعش و جبههالنصره خواهند بود. امريكا در شرايط كنوني خواستار آن نيست كه در كوتاهمدت رييسجمهور سوريه از قدرت كنارهگيري كند. روسها نيز به اين نكته اعتقاد دارند و همنظر با امريكا هستند. روسها به هيچوجه نميخواهند شاكله سوريه از بين رود و به همين خاطر، من اظهارات جان كري را بيشتر يك راه فرار از فشارهاي بازيگران منطقهاي از جمله عربستان ميدانم.
مذاكرات دولت و جريان معارضه هماينك رويه بسيار كندي به خود گرفته است. در اين شرايط چقدر شانس رسيدن به توافقي ملموس وجود دارد؟
من تصور نميكنم كه مساله سوريه با ديگر پروندههاي منطقهاي بيارتباط باشد؛ به عبارت ديگر، پرونده مذاكرات سوريه با مذاكرات يمن در كويت، وضعيت بحراني عراق، وضعيت لبنان و تنش تهران و رياض در ارتباط است. اين پروندهها در ارتباط هستند و نقطه اشتراك همه آنها را ميتوان در نقشآفريني عربستان ديد. با آنكه امريكا و روسيه تمايل بسياري براي حل بحران سوريه دارند و ميخواهند مذاكرات سوري – سوري به نتيجه برسد، اما عربستان علاقهاي براي حل آن ندارد و براي همين با روشهاي مختلف جريان معارضه را تحريك ميكند تا مذاكرات سوريه شكست بخورد. آنها تمام تلاش خويش را ميكنند تا مساله سوريه تا قبل از انتخابات ماه نوامبر رياستجمهوري امريكا به سرانجامي نرسد تا از اين طريق و به اميد رييسجمهور شدن فرد دلخواه خود بتوانند سياستهايشان را دنبال كنند و براي همين نيز سياست تخريب زمين بازي را دنبال ميكنند تا از اين طريق در دستيابي به توافق، تاخير ايجاد كنند. اما نوع واكنش امريكا و روسيه نيز به اين اقدامات تخريبي سعودي مهم است و بايد ديد كه آنها چه زماني ميخواهند جلوي رياض را بگيرند؛ فعلا چنين عزمي را حداقل من مشاهده نميكنم و همين موجب ميشود تا جمهوري اسلامي ايران سنجيدهتر و حساستر از گذشته پرونده سوريه را دنبال كند.
برخي معتقدند كه جايگزين كنارهگيري بشار اسد در شرايط كنوني، داعش خواهد بود. كنارهگيري بشار اسد از قدرت تا چه اندازه ميتواند موجب فروپاشي شاكله نظام سياسي سوريه شود؟
شك و ترديدي در اين باره وجود ندارد. قطعا كنارهگيري ناگهاني بشار اسد از قدرت موجب فروپاشي نظام سياسي سوريه و منحل شدن ارتش اين كشور خواهد شد. آنچه تا امروز موجب ترديد امريكا و منجر شده تا اين كشور در نوعي سردرگمي قرار بگيرد، ترسشان از تكرار ماجرا و وضعيت ليبي براي سوريه است. البته اسراييل از اين وضعيت براي سوريه بدش نميآيد و ميخواهد نظام سوريه از بين برود تا حاشيه امنيت بيشتري را داشته باشد. آنها خواستار منحل شدن ارتش سوريه و تجزيه اين كشور هستند. عربستان نيز همين مساله را دنبال ميكند اما تركيه تجزيه سوريه را نميخواهد چراكه با تجزيه سوريه، كشور كردستان سوريه شكل ميگيرد و همين موجب تشديد درگيريها در اين كشور ميشود.
هماينك وضعيت شكنندهاي درباره آتشبس در سوريه برقرار است. اين آتشبس تا چه زماني قابليت تداوم دارد؟
طرفين آتشبس در سوريه، از يك سو دولت سوريه و از سوي ديگر جريان معارضه هستند. البته در جريان قطعنامه 2254 آمده كه جنگ عليه داعش و جبهه النصره ادامه مييابد ولي اين دو گروه بيشترين استفاده از آتشبس را كردهاند چراكه آنها در بخشهاي مختلف سوريه نفوذ كرده و از اين فرصت براي بازيابي خود استفاده كردهاند. با اين حال، امريكا و روسيه به نوعي جريانهاي سوري را نمايندگي ميكنند يعني دولت روسيه نماينده دولت سوريه و امريكا نماينده جريانهاي معارضه است. من فكر ميكنم تا زماني كه امريكا و روسيه با يكديگر تفاهم دارند، آتشبس در سوريه نيز تداوم خواهد داشت هرچند كه امريكا از اين شرايط سوءاستفاده ميكند و من فكر ميكنم امريكا از اتفاقات رخ داده اخير در حلب نيز آگاهي داشته است.
ايران از ابتداي بحران سوريه، خدمات مستشاري خود را به دولت و ملت سوريه ارايه داده است اما در مدت اخير، حضور نظامي ايران در سوريه پررنگتر شده و اين مساله از آمار شهدا مشهود است. چه اتفاقات ميداني باعث پررنگتر شدن حضور نظامي ايران شده است؟
سوريه براي ايران يك مساله حياتي است. به عبارت ديگر، سوريه در نقطه كانوني جريان مقاومت قرار دارد. مسوولان ايران هم به درستي براي مبارزه با تروريسم در سوريه حضور دارند چراكه اگر در سوريه با تروريستها نميجنگيدند، ايران مجبور بود امروز در مرزهايش با آنها بجنگد. به عبارت ديگر، موضع كنوني ايران براي كمك به دولت بشار اسد و مبارزه با تروريسم مطابق با امنيت ملي است. اما اينكه چرا آمار شهدا امروز افزايش يافته است را بايد در تشديد سياستهاي عربستان در سوريه جستوجو كرد. عربستان ميداند كه فروپاشي بشار اسد ضربه محكم به جريان مقاومت، ايران و حزبالله است و با تشديد درگيريهايشان با ايران در چند ماه اخير نيز به اين سياست شدت بخشيدهاند و براي همين ما شاهد افزايش درگيريها هستيم.