شرط بقاي پرويز؛ ماموريت غيرممكن
فاصله شكست تا پيروزي؛ غم و شادي؛ براي پرويز مظلومي؛ خيلي نزديك نبود. كسي كه در ابتداي فصل با مخالفتهاي زيادي سكان رهبري استقلال را به عهده گرفت. اما چند هفته گذشت و روز به روز شرايط بهتري پيدا كرد. نيم فصل اول يك رويا بود كه پرويز مظلومي احتمالا در خواب هم نميديد. جوانهايش نتيجه گرفته بودند و رقبايش بيرون از گود. منصوريان در نفت نتيجه نگرفته بود وقلعهنوعي هم شرايط خوبي براي بازگشت نداشت. پس خواب قهرماني را زودتر از موعد ديد و در همين خواب بود كه كابوسش تعبير شد. 11 هفته زمان برد و هر چه تيمهاي رقبا نتيجه گرفتند تا استقلال فاصلهاش را زياد كند؛ اما استقلال مساوي گرفت و باخت تا تيمي كه بيشترين هفته را در صدر جدول بود، در سختترين و شايد غيرممكنترين حالت قرار بگيرد. آنچه پيش روي پرويز مظلومي است، ماموريت غيرممكن است. شايد عصر جمعه، عصر خوشبختي پرويز مظلومي باشد. كسي كه اعتراف كرد تنهاست و اين واقعيت فصل استقلال بود. كسي كه سكو ندارد و فقط با برد ميتواند حمايت آنها را داشته باشد. عصر جمعه دو حالت براي مظلومي وجود دارد؛ اگر معجزه رخ دهد و قهرمان او شود - كه كمترين احتمال ممكن را دارد - ميتواند سال آينده را هم از آن خود كند. اگر عصر جمعه به نحوي شود كه نهايت سهميه مستقيم بگيرد – يعني عنوان دوم را كسب كند – ميتواند 10 خرداد؛ هنوز به عنوان سرمربي استقلال مشغول به كار باشد. يك حالت ميانه هم دارد واينكه با نتيجه خيلي خوبي صبا را ببرد تا حداقل آبرو كسب كند و در نهايت همان عنوان سوم را كه شكست هم محسوب ميشود براي استقلال ثبت كند. در اين شرايط شايد 10خرداد را هم به او مهلت بدهند.
اما اگر روز جمعه نتيجه خوبي نگيرد، احتمال اينكه 10 خرداد را هنوز سرمربي استقلال باشد، تقريبا غير ممكن است. در اين حالت آمادهترين فرد براي هدايت استقلال علي منصوريان است كه ديگر بازيهاي نفت هم تمام شده و مسووليتي ندارد. حالا يك معجزه ميتواند عصر جمعه را به نام پرويز مظلومي كند. كسي كه تنهاست و خوب ميداند كه حتي قهرماني جام حذفي هم ماندگاري او را تضمين نميكند.