تهرون چرا پايتخت شد!
مجلس كه به تعبير امام خميني (ره) «عصاره فضايل ملت» نام گرفته بود در نبود نهادهاي ميانجي جامعه از جمله احزاب قدرتمند و متشكل، رسانههاي قوي و پايدار، نهادهاي مردم نهاد (NGO) و غيره و غيره درگير مسائل حاشيهيي ميشود. كمترين نتيجه اتمواره شدن افراد در جامعه در نتيجه شكل نگرفتن نهادهاي مدني ميانجي آن، تنها ماندن دولت در اجراي كليه امور مردم از سير تا پياز آن است. در چنين شرايطي ملت از دولت انتظار دارد به عنوان فعال مايشاء همه مشكلات را حل كند و مانعها را برطرف سازد. دولت نيز با كمال ميل دستكم در ظاهر بار همه مسووليتها را بر دوش ميگيرد و روز به روز بر حجم و وزن وظايف و ماموريتهايش افزوده ميشود، بدون اينكه كارايي و جسارت انجام همه امور را داشته باشد. و نتيجه محتوم آن بر زمين ماندن امور و مطالبات مردمي و سرگرداني و گرفتاري ملت در چنبره مشكلاتي است كه خود نيز در آن نقش داشته است.
قصد نگارنده از اين مقدمه نسبتا طولاني اشاره به پديده آلودگي هوا است كه هر سال در اين فصل و بلكه در سرتاسر سال گريبان مردم را از زن و مرد، پير و جوان و دارا تا ندار را گرفته و گلوي همه را ميفشارد. بدون اينكه بخواهم از نقش و مسووليت مجموعه حاكميت اعم از سازمان حفاظت محيط زيست، شهرداري، متوليان بخشهاي صنعتي و توليدي كارخانهها و خودروها و ساير نهادهاي مسوول در امر آلودگي هوا بكاهم، قصدم يادآوري مسووليت فردي در قبال سلامت زندگي شخصي افراد است.
كمتر كسي است كه ندانسته باشد كه بخش اعظم آلودگي هواي تهران (و بسياري از كلانشهرهاي آلوده كشور) در اثر آمدوشد خودروهاي شخصي است. اما بخش بسيار بزرگي از خودروهاي در حال تردد در شهر تهران و كلانشهرها را خودروهاي تكسرنشين اعم از خودروهاي مدل بالا و فرسوده، گرانبها و ارزانقيمت تشكيل ميدهند. واقعيت آزاردهنده اينجاست كه در بدترين حالت هيچ كسي خود را مقصر آلودگي خفهكننده هوا كه در اثر ترافيك سنگين تشديد ميشود، نميداند؟! و همه انگشت اتهام را متوجه دولت و مسوولان ميكنند. اين رويه غلط متاسفانه در جنبههاي ديگر زندگي ما نيز جريان دارد.
هر روز هزاران نفر در جادههاي غيراستاندارد ايران كشته ميشوند و اين وقايع همچنان در حال تكرار است. هر روز هزاران موتورسوار به علت عدم رعايت قوانين رانندگي در خيابانها كشته ميشوند و با وجود ميليونها تومان جريمه و توقيف موتور خاطيان هم چنان اين روند ادامه دارد. هر روز هزاران نفر از ما در اثر آلودگي هوا و سرطانهاي جانفرسا سر و كارمان به بيمارستانها و متاسفانه چندين نفر نيز به مردهشورها ميافتد و اين داستان همچنان ادامه دارد !!!
زندهياد مرتضي احمدي با چشماني اشكبار در يكي از آخرين گفتوگوهاي خود از مخاطبش پرسيد: چرا تهرون پايتخت شد؟ و پس از يك سكوت خودش پاسخ گفت: براي اينكه آب و هواي خوبي داشت. ولي ما با اين ميراث گرانبها چه كردهايم. بياييم اين ميراث را همانگونه كه بود به فرزندانمان تحويل دهيم!