محمدصالح صدقيان
در گفتوگو با «اعتماد»:
ايران نميخواهد اقداماتش در عراق شايبه دخالت داشته باشد
گروه ديپلماسي
نخستين نشست كميته سياسي مشترك ايران و عراق به رياست نزار خيرالله، معاون سياسي وزير امور خارجه عراق و حسين اميرعبداللهيان، معاون وزارت امور خارجه كشورمان چندي پيش در تهران برگزار شد. طرفين در دو دور مذاكره، موضوعات سياسي دوجانبه، مباحث حقوقي، اقتصادي و مبارزه با تروريسم را مورد بحث و تبادل نظر قرار دادند. از سوي ديگر، فواد معصوم رييسجمهور عراق در گفتوگويي با بيبيسي عربي در خصوص روابط كشورش با ايران سخن گفت و تاكيد كرد: روابط خوبي با ايران داريم و ميخواهيم همين روابط را با همه كشورها به ويژه كشورهاي عربي داشته باشيم. برخي كشورها ممكن است اختلافاتي با ايران داشته باشند اما ما روابط خوبي با اين كشور داريم و ميتوانيم در نزديك كردن ديدگاههاي اين كشورها با ايران نقش داشته باشيم. در خصوص روابط تهران و بغداد گفتوگويي با محمدصالح صدقيان، كارشناس مسائل منطقه و رييس مركز عربي مطالعات ايران داشتهايم كه مشروح آن در ادامه ميآيد.
نخستين نشست كميته سياسي مشترك ايران و عراق روز گذشته در تهران برگزار شد. اين نشستها به چه منظوري تشكيل ميشوند و چه موضوعاتي مورد بررسي قرار ميگيرند؟
بعد از سقوط رژيم صدام در سال 2003 و شكلگيري حكومت جديد در عراق، ما شاهد برقراري يك روابط نزديك و راهبردي ميان تهران و بغداد هستيم. با توجه به اين روابط من فكر ميكنم كه چنين نشستي بسيار دير تشكيل شده است. شما در طول 13 سال گذشته شاهد همكاريهاي گسترده ميان تهران و بغداد و نقش تاثيرگذار ايران در عراق هستيد اما متاسفانه برخي امور عادي در حالت تعليق قرار گرفته و حالتي چارچوبدار و مدون به خود نگرفتهاند. به طور مثال، يكي از موضوعاتي كه ايران و عراق بايد در خصوص آن گفتوگوهايشان را شروع كنند، در خصوص مشخص كردن خطوط مرزي در اروندرود و اجرايي ساختن قرارداد 1975 الجزاير است. از طرفي با وجود آنكه روابط سياسي، همكاريهاي اقتصادي و امنيتي و مناسبات تجاري ميان ايران و عراق در دولتهاي مالكي و عبادي پيشرفت داشته است اما اين روابط و همكاريها هنوز حالتي مدون و چارچوبدار به خود نگرفتهاند و دو كشور نقشهراهي براي همكاريهايشان ندارند. با آنكه اين كميته دير تشكيل شده است اما ميتواند زمينههاي لازم براي چارچوبدار كردن همكاريهاي سياسي، اقتصادي، امنيتي و... ميان دو كشور و تدوين نقشهراه را فراهم كند.
هماكنون جايگاه و وزن سياسي عراق در مجمعهاي عربي همانند اتحاديه عربي به چه اندازه است؟
صدام حسين جايگاه ويژهاي در نظامهاي عربي داشت. به عبارتي، در تعريف كشورهاي عربي صدام حافظ منافع اعراب و مدافع مرزهاي شرقي جهان عرب محسوب ميشد. با سقوط او در سال 2003، اين جايگاه براي عراق در ميان كشورهاي عربي از بين رفت و مشاهده ميكنيم كه خلئي در روابط عراق با بسياري از كشورهاي عربي ايجاد شد. اگر بغداد با تهران رابطه قوياي دارد، اين مساله نه به خاطر دخالت در امور داخلي اين كشور بلكه به خاطر عدم حضور كشورهاي عربي و پر كردن اين خلأ توسط ايران است. در خصوص اتحاديه عرب هم بايد گفت كه اين اتحاديه ديگر از توان و نقش چنداني در تحولات منطقهاي برخوردار نيست. شما به بحرانهاي منطقه مانند سوريه، يمن، ليبي و مصر نگاه كنيد. در هيچ كدام از اين مسائل، اتحاديه عرب نتوانسته است نقش مهمي را در تغيير معادلات ايفا كند. از سويي، در غياب قدرتهاي مهمي چون سوريه، عراق و مصر، عربستان همه كاره اين اتحاديه شده است.
فواد معصوم در گفتوگو با بيبيسي عربي از آمادگي كشورش براي بهبود بخشيدن روابط ايران با كشورهاي عربي سخن گفته است. آيا عراق از اين توان برخوردار است؟
من فكر نميكنم. كشورهاي عربي پس از سقوط صدام احساس كردند كه موازنه منطقه به نفع ايران در حال تغيير يافتن است. از سويي، از نظام جديد در اين كشور و رشد دموكراسي و فدراليزه شدن عراق احساس ترس پيدا كردهاند. همه اين مسائل موجب شده تا آنها از عراق دوري كنند و خلأ در روابط ايجاد شود. عراق از سال 2003 به سمت گسترش روابط با اتحاديه عرب، مصر و ديگر كشورها رفت ولي طرف مقابل گام مثبتي برنداشت و استقبالي نكرد. برخي از آنها حاضر نشدند تا سفارتخانهشان را بازگشايي كنند. از طرفي، شرايط كنوني عراق موجب ميشود تا زمينههاي مساعد براي گسترش روابط با اعراب پيش نيايد.
عربستان پس از سالها سفارتخانهاش را در بغداد افتتاح كرده است. آيا اين اتفاق ميتواند نخستين گام براي بهبود مناسبات با عراق از سوي اعراب باشد؟
عربستان سالها در عراق نبوده است. اكنون هم تنها كاري كه در عراق انجام ميدهد، بدگويي از ايران و دخالت در امور داخلي اين كشور است كه با واكنشهايي روبهرو شده است. در اين يكسالي كه آنها آمدهاند، روابط قابل ذكري ميان بغداد و رياض صورت نگرفته و پيشرفتي در مناسبات را مشاهده نكرديم.
فواد معصوم گفته است عراق تجزيه نخواهد شد. روند كنوني عراق به سمت و سوي تجزيه خواهد رفت؟ واكنش كشورهاي منطقه از جمله ايران به مساله چيست؟
مساله فدراليسم در قانون اساسي عراق آمده است ولي فهم سياسي در اين باره چه در عراق و چه در كشورهاي منطقه حاصل نشده و از سويي، مساله فدراليسم در عراق به خوبي اجرا نشده است. هماكنون اين عدم فهم درست موجب شده تا فهم درستي از چارچوبهاي سياسي عراق به وجود نيايد و شاهد آن باشيم كه عراق به سمت تجزيه حركت كند تا وحدت. اين مساله خطرناكي است. با اين حال، ايران نسبت به اين مساله موافق نيست و همواره بر تماميت ارضي عراق و عدم تجزيه اين كشور تاكيد كرده است.
در ماههاي اخير شاهد نوعي ركود در ارتباطات ميان مقامات ايراني و عراقي بوديم. به گونهاي كه سفر آقاي روحاني به عراق در اوايل امسال هم لغو شد و برنامهريزي جدي هم براي انجام آن صورت نگرفته است. تا چه اندازه تشكيل اين كميته ميتواند زمينهساز افزايش رفت و آمدها و مناسبات سياسي ميان دو كشور شود؟
با آنكه ميزان رفت و آمدها ميان مقامات دو كشور، شاخصه مهمي در روابط سياسي است و در اين مدت هم رفت و آمدها كاهش يافته، من فكر نميكنم كه مانعي موجب عدم اين رفت و آمدها شده باشد. شايد وضعيت داخلي عراق مانند وضعيت امنيتي اين كشور و همچنين وضعيت حساس عراق موجب شده تا اين رفت و آمدها كاهش پيدا كند. هماينك دولت عبادي با مشكلات بسياري اعم از اختلاف با گروههاي سياسي، اختلاف ميان دولت و مجلس، مبارزه با داعش و ديگر گروهها روبهرو است و از طرفي، برخي از قدرتهاي منطقهاي دايما ايران را به دخالت در امور اين كشور متهم ميكنند. اين مسائل محدوديتهايي را براي هر دو طرف ايجاد كرده ولي با اين حال، شاهد هستيم كه همچنان مستشاران ايراني در عراق حضور دارند و به دولت، ارتش و نيروهاي حشدالعشبي كمك ميكنند.
ايران در سالهاي كنوني نقش سازندهاي در مقاطع بحراني اين كشور ايفا كرده است. در شرايط كنوني ايران چه نقشي را ميتواند ايفا كند؟
ايران يكي از قدرتمندترين بازيگراني است كه در عراق از نفوذ بسياري برخوردار است. اين نفوذ هم به خاطر دلار نيست بلكه به دليل كمكهايي است كه به دولت عراق براي استقرار آرامش و ايجاد صلح از سال 2004 تا به امروز انجام داده است. وقتي ايران ميگويد، امنيت عراق را امنيت خود ميداند، اين سخن ريشه از دكترين امنيت ملي ايران است. ايران يكي از مهمترين كشورها در سالهاي اخير در جهت توسعه، امنيت پايدار و عدم تجزيه عراق بوده است. در اين مدت هم ايران هيچ كوتاهي نكرده است. با اين حال، هماينك مهمترين نياز عراق امنيت و مهمترين مشكلش مبارزه با تروريسم است كه در اين راستا، نخستين كشوري كه به داد عراق در مبارزه با تروريسم داعش شتافت و مانع از سقوط بغداد شد، ايران بود. هماينك نيز نيروهاي مستشاري ايران به درخواست دولت عراق در اين كشور حضور دارند. با اين حال، عراق مشكلات سياسي هم دارد. ايران ارتباطات خوبي با گروههاي شيعي و كردي دارد و در اين جهت ميتواند اقدام كند. با اين حال، ايران در صورتي اين كارها را ميكند كه دولت عراق به صورت رسمي از ايران بخواهد. ايران نميخواهد اقداماتش در عراق به گونهاي باشد كه با شايبه دخالت همراه باشد و عامل تفرقه شود. در صورت درخواست از ايران، بيترديد ايران ميتواند در تحقق آشتي ملي نقشآفرين باشد.
مردم عراق اقدامات ايران را دخالت در امور كشورشان ميدانند؟
اكثريت مردم عراق اتهام دخالت ايران در امور داخلي كشورشان را رد ميكنند.
ولي برخي معتقدند كه ناآراميهاي اخير عراق نشانگر كاهش نفوذ ايران در اين كشور است. چقدر ميتوان اين گزاره را درست دانست؟
متاسفانه به دليل سلطه 35 ساله حزب بعث در عراق، فرهنگ تقابل ميان عراق و ايران يا شيعه و سني در ميان برخي از قبايل عراقي حاكم شده است. در اين راستا شاهديم كه گروهها براي خارج كردن رقيب از گردونه رقابت، طرف شيعي را متهم به ايراني يا صفوي بودن ميكنند. اين فرهنگي است كه به ضرر عراق است تا ايران. با اين وجود همانطور كه گفتم اكثريت مردم عراق چه شيعه و چه كردها و حتي بسياري از اهل سنت ميدانند كه اگر ايران نبود، تحت سلطه داعش بودند.
عربستان تا چه اندازه ميتواند دولت عراق را از ايران دور كند؟ آيا افزايش انتقادات به ايران ميتواند منجر به دور شدن تهران و بغداد تحت قدرتها و بازيگران منطقهاي شود؟
در عراق سه بازيگر مهم وجود دارد. نخستين بازيگر، امريكا است. در شرايط كنوني امريكا نميخواهد بيثباتي در عراق وجود داشته باشد. از طرفي امريكاييها ميبينند كه ايران ميتواند در تحقق اين هدف كمك كند. بازيگر دوم، ايران است كه پايگاه قدرتمندي در عراق دارد. سومين بازيگر عربستان است كه تازه به اين ميدان آمده است. عربستان و برخي از كشورهاي عربي نزديكي تهران و بغداد را به نفع خود نميبينند. تلاشهاي بسياري براي دور كردن ميان اين كشور كردند ولي حاضر به كمك كردن به عراق هم نيستند و نميتوانند هم كاري كنند. روابط ايران و عراق آنقدر راهبردي است و نيازهاي بغداد نسبت به تهران آنقدر هست كه موجب نشود كه چنين انتقادي موجب دور شدن ايران و عراق شود.