ضرورت آرامش در سياست
مردم سالاري ديني انتخابات و چرخش نخبگان و جابهجايي قدرت بين جناحها و ديدگاهها را به رسميت شناخته است. هر انتخاباتي برد و باخت دارد. در كشورهاي توسعهيافته شيوههاي انتخاباتي تناسبي وجود دارد و مناسب با رايي كه هر نماينده دارد در پارلمان حضور دارد. اينكه گروهي رياستجمهوري يا خبرگان و پارلمان را پيروز ميشود به اين معنا نيست كه گروهي كه پيروز نشده يا حداقل كرسيها را به دست آورده از صحنه سياست كشور به كلي حذف شود. اين گروه حداقلي هم حق دارد منويات خود را مطرح كند. تا جايي كه در تئوريهاي دنيا ديكتاتوري اكثريت مطرود خوانده شد. اينكه اقليت را فاقد هرگونه امكاناتي تصور كردن در دنيا نادرست شناخته ميشود. از اين رو هر دو جناح سياسي كشور بايد بتوانند در عرصه سياست كشور فعال باشند. آقاي رييسجمهور به خوبي اشاره كرد كه همدلي و تعامل بين نيروهاي سياسي دو جناح كشور بايد ايجاد شود. روشهاي حذفي پيشين ديگر جواب نخواهد داد. اين نگاه غيرمدني به فعاليتهاي سياسي است كه در گذشته در مورد اصلاحطلبان به كار گرفته ميشد. همه جناحهاي سياسي حق فعاليت داشته و حق دارند دولت را نقد كنند. در شرايطي كه انقلاب دارد 40ساله ميشود بايد روشهايي كه درگذشته به كشور آسيبهاي زيادي رسانده را كنار بگذاريم. بايد بزرگان و فعالان سياسي دو جناح براي دور همنشستن و گفتوگو عزم خود را جزم كنند. كشور داراي كاستيهاي مختلفي است و اتحاد بين نيروهاي سياسي امري كاملا ضروري است. به تعبير آقاي روحاني طرفي كه پيروز شده قهرمان است و طرفي كه پيروز نشده است منشي پهلوانانه داشته باشد. طرف قهرمان بايد شأن و جايگاه او را رعايت كند و او نيز فعالانه در عرصه سياست به حل مشكلات كشور ياري رساند.