هايدگر و فيلسوفان
كاري كه مارتين هايدگر با افلاطون و ارسطو و هگل و نيچه ميكند، به هيچوجه به معناي تفسير و شرح آثار ايشان نيست. هايدگر در متنهايي كه درباره اين فيلسوفان نگاشته يا در درسگفتارهايي كه درباب آنها ارايه كرده، كوشيده در فرآيند تفكر با اين متفكران سهيم شود. او تلاش كرده با بازگشت به سرآغازها و خاستگاه هاي تفكر، جايگاهي را بازسازي كند كه فيلسوفان پيش از خودش تفكر را از آنها آغاز ميكردند. سعي او مصروف آن بوده كه معضل ارسطو و نيچه را بيابد و گام به گام با آنها در حل اين معضل همراه شود. استفادهاي كه هايدگر آلماني قرن بيستمي از افلاطون يوناني در قرن چهارم پيش از ميلاد براي پرداختن به مساله حقيقت ميكند، به هيچوجه كليشهاي و قالبي نيست.