بيمارياي به نام پلاستيك
رييس كميته ايمني و مديريت بحران شوراي اسلامي شهر تهران
معصومه آباد
امروزه بلاي توليد پلاستيك در جهان از خط بحران هم فراتر رفته و به يك فاجعه جبرانناپذير تبديل شده است. بلايي كه همه مردم از توليد، عرضه و مصرفكنندگان گرفته تا متوليان امر برنامهريزي و قانونگذاري كشور در آن به يك اندازه شريكند. آوازه حركت جهاني به سوي كاهش مصرف پلاستيك سالهاست كه در گوشمان ميپيچد اما هنوز هم هيچ عزم ملي براي هم صدا شدن با دنيا در حفاظت از خود، محيط زندگي خود و نسلهاي آينده مان نكردهايم.
«آلودگي سفيد» نامي است كه اين روزها بر روي پلاستيك گذاشتهاند. بيمارياي كه نه تنها محيط زيست بلكه سلامت انسانها و حتي حيوانات را هم متاثر از خود ساخته است. موادي كه در مجاورت دماهاي بالا و حتي در دماهاي زير صفر از كيسههاي پلاستيكي ساطع ميشود، ميتواند موجب آزادسازي مواد سمي شود كه سرطان زايي آنها در جهان به اثبات رسيده است. انستيتوي سرطان فرانسه در خصوص سنجش ميزان سرطانزايي، ظروف پلاستيكي پلياستايرني را از مواد خطرناك اعلام كرده است.
قريب به 20 سال است كه در كشورهاي مختلف جهان با تكيه بر برنامههاي هدفمند و سياستهاي كنترلي نظير ممنوعيت توليد و مصرف، ممنوعيت عرضه رايگان پلاستيك، تعيين ماليات و حتي اخذ جريمه از مصرفكنندگان، توانستهاند به ميزان قابل ملاحظهاي توليد و مصرف پلاستيك را كاهش دهند. بهطور مثال كشورهاي ايتاليا، ايرلند و بلژيك توانستند به دنبال وضع ماليات، استفاده از كيسههاي پلاستيكي را 94درصد كاهش دهند. با توجه به اهميت سلامت بشر و محيط زيست و همچنين حفظ و استفاده بهينه از ذخاير نفتي بحث ممنوعيت استفاده از كيسههاي پلاستيكي به يك موج هماهنگ جهاني تبديل شده است.
اين مهم شايد يكي از معدود تصميمات جهاني باشد كه در رئوس آن تنها نام كشورهاي توسعه يافته به چشم نميخورد. كشور جهان سومياي مانند بنگلادش نخستين كشور بزرگي بود كه در سال 2002 در پي متحمل شدن خسارات زيادي از سيل ويرانگر سال 1988 ميلادي به دليل انسداد راه فاضلاب با كيسههاي پلاستيكي، استفاده از كيسههاي پلاستيكي را ممنوع كرد. كشور ديگري نظير بوتان كه جزو فقيرترين كشورهاي جهان است با ميانگين سطح سواد 15درصد، از سال 2007 در راستاي سياستهاي مبني بر افزايش نشاط ملي، فروش كيسههاي پلاستيكي، تنباكو و تبليغات خياباني را ممنوع كرد. مرور اين تصميمات كلان در دورافتادهترين كشورها در مقايسه با جامعه متمدن مسلمان ايراني تكاندهنده است.
در اصل پنجاهم قانون اساسي كشور ما هرگونه فعاليتهاي اقتصادي و غير آن كه باعث آلودگي محيط زيست يا تخريب غيرقابل جبران آن شود را ممنوع كرده است. 7 سال پيش در شوراي شهر نيز مصوبهاي مبني بر الزام شهرداري به تغيير الگو و كاهش مصرف كيسهها، ظروف و محصولات يكبار مصرف پلاستيكي به تصويب رسيد كه در آن تنها واحدهاي تحت پوشش شهرداري متعهد به كاهش مصرف پلاستيك و جايگزيني آن با مواد قابل بازيافت غير پلاستيكي شدهاند. اين در حالي است كه بسياري ديگر از فروشگاهها، مراكز تجاري، صنايع و اصناف همچنان بلاتكليف مانده است.
نكته قابل توجه اين است كه حتي كيسههاي سازگار با محيط زيست ساخته شده نيز تنها در صورت قرار گرفتن در معرض تابش نور خورشيد ميتوانند تجزيه ميشوند. در حالي كه در حال حاضر از روش دفن براي دفع ضايعات پلاستيكي استفاده ميشود و عملا همين كيسههاي سازگار با محيط زيست نيز در زير خروارها خاك و به دور از دريافت نور خورشيد به مثابه همان آلودگيهاي سفيد عمل ميكنند. بنابراين هيچ درماني بهتر از درپيش گرفتن سياست كاهش مصرف چارهساز نخواهد بود. بهطوريكه ميتوان تنها با مصرف نكردن يك كيسه پلاستيكي در هفته، سالانه از ورود بيش از 800 ميليون كيسه پلاستيكي به محيط زيست جلوگيري كرد.
ازين رو لازم است تا اين موضوع در سطح كلان توسط متوليان قانونگذاري به ويژه سازمان حفاظت محيط زيست مورد پيگيري و براي تدوين برنامههاي كنترلي كاهنده در دستور كار قرار گيرد. در شهر تهران روز 21 تيرماه را روز بدون پلاستيك خواندهاند كه فراخواني است براي «نه» گفتن به كيسههاي پلاستيكي. موجي است كه از چندين سال پيش توسط شهرداري براي دعوت مسوولان امر به داشتن نگاهي عميقتر به موضوع طراحي شده است. اميد است تا دريابيم «اكنون ديگر زمان تنها براي يك تصميم باقي مانده است و يك اقدام مجاهدانه.»