با يك تير، سه نشان
سيد علي ميرفتاح
حالا كه «اپل» را جمع كردهايد، جان هركه دوست داريد سفت و سخت بايستيد كه فارسياش را هم درست كند و مستقلا و بيعيب و نقص، تحت نظارت فرهنگستان، يك كيبورد فارسي براي گوشيها و لبتابها و تبلتهايش طراحي كند. يعني با يك تير سه نشان بزنيد. هم به لحاظ سياسي موقعيتتان را به اين برندها يادآوري كنيد، هم به لحاظ اقتصادي ويرانههاي تحريم را از بين ببريد و هم به لحاظ فرهنگي سر و ساماني به اين بازار آشفته بدهيد. بازار ايران چيزي نيست كه اپل و سامسونگ و الجي و بقيه بخواهند از دستش بدهند. تا الان هم همگيشان خوب پول درآوردهاند و بيآنكه ذرهاي خدمات ارايه بدهند يا نسبت به محصولاتشان اندكي مسووليت داشته باشند، حسابي كاسبي كردهاند. ميآيند در ايران جنس خود را ميفروشند، منت هم ميگذارند، خدمات هم ارايه نميدهند يا اگر بدهند نصف و نيمه و غلط ارايه ميدهند. اين خيلي بد است كه ما با اين همه اهن و تلپ فرهنگي از كيبورد عربي به جاي فارسي استفاده كنيم. سالهاست زبان عربي را يك گچ و پژ اضافه ميكنند و به اسم فارسي به خلقالله مياندازند. نه فونت مناسبي نه رسمالخط مناسبي و نه حتي نيمفاصله. اين نيمفاصلههاي موجود همه هنرنمايي بچههايي است كه خودجوش و غيررسمي خواستهاند كمكي به زبان فارسي بكنند. در حالي كه اين شركتها موظفند برنامه تماما فارسي براي گوشيها و محصولاتشان بريزند. مگر ميشود شما يك بازار شصت ميليوني داشته باشيد بعد حتي به خود زحمت طراحي و چاپ يك بروشور فارسي هم ندهيد؟ اين فلانفلانشدهها طوري رفتار ميكنند كه انگار ما قاچاقي داريم از گوشي اپل استفاده ميكنيم. گفت با خودم قهر است با پولم آشتي. اينكه تريلي تريلي، بلكه كشتي، كشتي جنس بفروشند خوب است اما اينكه متعهد شوند و خدمات درست و حسابي ارايه دهند بد است. اپلاستور بايد درست شود و زبان فارسي در همه برنامههايي كه پولشان را ميدهيم، وارد شوند. فقط اپل نيست كه؛ سر ويندوز هم همين است. مايكروسافت هم بايد از اين وضعيت بلاتكليفي دربيايد. نميشود شما ويندوز اورژينال بخريد اما براي فارسيساز سراغ يكي ديگر برويد و براي نيمفاصله سراغ نفر سوم. بالاخره توي اين بازار هر كسي ميخواهد وارد شود بايد با شرايط ما كنار بيايد، كه اگر سفت بايستيم كنار هم ميآيند. اگر بياييد واقعيت را به مردم بگوييد مطمئن باشيد كه از كوچك و بزرگ همه ميآيند پشتتان و كمكتان ميكنند تا اين بازار بيدر و پيكر را ساماني بدهيد. من يك چيز ديگر به شما بگويم. يك مثال ساده و ظاهرا بيارزش بزنم. الان قلمهاي خوشنويسي عربي/ انگليسي را به اسامي مختلف توي بازار ايران ميفروشند، خوب هم سود ميكنند. چرا شما از صاحب اين شركتها نميخواهيد كه قلمي مناسب با نستعليق فارسي توليد كنند؟ حالا كه دارد ميفروشد، اقلا جنسي بفروشد كه متناسب با نياز ما باشد. ميتوانيد با نظارت انجمن خوشنويسان قلمي سفارش بدهيد كه متناسب با سنت خوشنويسي فارسي باشد. متاسفانه در اين سالها ما خودمان سطح خودمان را پايين آوردهايم و مازاد عربي را برداشتهايم و خرج فارسي كردهايم. از جمله همين كيبوردهاي عربي كه دستكاريشان ميكنيم و به اسم فارسي خرجشان ميكنيم. اين خيلي بد است. يك بار همان اوايل كه برجام منعقد شد، خواهش كردم از فرهنگستان كه وارد مناسبات بازار شود و به نفع زبان فارسي از اين نمد براي خودش كلاهي بدوزد. الان هم كه قصه اپل درست شده وقت مناسبي است كه زبان فارسي را در فهرست زبانهاي رسمي جا بيندازيم. خيلي حس بدي دارد كه بچهها در فهرستها اسم كشورهاي بندانگشتي و حتي زبانهاي رو به موت را ببينند اما اسم زبان فارسي را نبينند. اعتماد به نفس بچههاي مملكت مخدوش ميشود وقتي ببينند اسم تايي و سواحلي و سغدي هست اما فارسي نيست... در بازار خودرو، بازار لوازم خانگي، بازار لوازمالتحرير، بازار الكترونيك، بازار سرگرمي و از اين قبيل امروز اگر سفت باستيد ميتوانيد زبان فارسي را هم جا بيندازيد. كما اينكه تركها و عربها و تايلنديها و آفريقاييها جا انداختهاند. در اين روزگار حق هميشه با مشتري است و صاحب كالا موظف است اوردهاي مشتري را ولو اوردهاي ناشتاي مشتري را اطاعت كند. در همه جاي دنيا صاحبان كالا، جنس كه دست مشتري ميدهند، خود را به آب و آتش ميزنند تا از او پول بگيرند. ما خودمان را در اين سالها به خصوص در ايام تحريم دست كم گرفتهايم. وقتش رسيده كه قدري ناز كنيم تا حساب كار دست برندها بيايد.