• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3584 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۵ مرداد

معاون تعاون و امور اجتماعي بنياد شهيد در پاسخ به «اعتماد»:

محيط‌بانان، شهيد محسوب مي‌شوند ولي آتش‌نشانان، خير

اعتماد| در حالي كه يكي از مهم‌ترين گلايه‌هاي ساكنان شهرهاي مرزي غرب كشور همچون سردشت، زرده، نسار ديره و مهران كه در هنگام جنگ 8 ساله در معرض بمباران شيميايي بودند اين است كه  امروز در دريافت درصد جانبازي يا شمول شهادت از كميسيون ماده 2 فرمانداري‌ها با مشكلاتي همچون تشكيل نشدن پرونده، تعلل اين كميسيون در تشكيل جلسات رسيدگي و تاييد نكردن گلايه اين شهروندان غير نظامي درباره مصدوميت شيميايي شان مواجه‌اند، مهدي ايزدي، معاون تعاون و امور اجتماعي بنياد شهيد در پاسخ به «اعتماد» درباره چگونگي حل مشكل اين شهروندان ساكن مناطق محروم گفت: «اين افراد اگر مدارك مويد مصدوميت داشته باشند تحت پوشش بنياد قرار مي‌گيرند اما ما هم قبول داريم كه براي اين افراد بعضا مشكلاتي ايجاد شده و پيشنهاد ما اين است كه مجلس اين قانون را اصلاح كرده و كميسيون ماده 2 بازهم به استانداري‌ها برگردد چون در سطح استانداري، هم دقت بيشتري صورت مي‌گيرد و هم رسيدگي به پرونده اين افراد تسريع مي‌شود.» سوال ديگر «اعتماد» درباره وضعيت مرزنشيناني بود كه به علت فقر مرتكب عبور غيرقانوني از مرز و حمل غيرمجاز بار مي‌شوند و در اثناي اين فعاليت بر اثر انفجار مين دچار مصدوميت شده يا حتي جان خود را از دست مي‌دهند اما اين افراد هيچگاه از سوي بنياد شهيد مشمول دريافت درصد جانبازي يا احراز مصاديق شهادت نمي‌شوند كه ايزدي در پاسخ به اين سوال «اعتماد» هم گفت: « اين افراد اگر ورود و خروج قانوني داشته باشند در صورت مشكلات معيشتي تحت پوشش كميته امداد قرار مي‌گيرند چون در آيين‌نامه احراز مصاديق ايثارگري، ورود و خروج غيرقانوني از مرز از جمله خطوط قرمز است. اين افراد هنجارشكني مي‌كنند و قوانين كشور را زير پا مي‌گذارند و فقر مجوز اعمال خلاف نيست. شايد در برخورد قضايي با اين افراد، فقر، موجب تخفيف جرم شود ولي تسهيلات تشويقي به اين افراد پرداخت نمي‌شود چون قطعا يك اقدام هنجارشكنانه و در برخي موارد مرتبط با فعاليت‌هاي ضد امنيت ملي كشور است و مشمول حمايت نخواهد شد چنانكه طبق همين آيين‌نامه، اگر يك ايثارگر مرتكب عمل يا اقدام عليه امنيت ملي شد بايد ايثارگري او را ابطال كنيم.» در حالي كه حدود يك ماه قبل و در پي تجمع برخي خانواده‌هاي شهدا در مقابل شوراي شهر تهران و اعتراض به نحوه ساماندهي گلزار شهدا به علت راضي نبودن خانواده‌ها و شكسته شدن برخي سنگ مزارها و جابه‌جايي مزارها، ساماندهي گلزار بهشت‌زهراي تهران متوقف شد، اما هفته گذشته مديرعامل بهشت‌زهراي تهران از اجراي مجدد عمليات ساماندهي، اين‌بار با جلب رضايت خانواده‌ها خبر داد كه روز گذشته هم «اعتماد» درباره علت اجراي دوباره ساماندهي پرسيد و ايزدي در پاسخ گفت: «بخشنامه‌اي از دوران مديريت‌هاي سابق بنياد شهيد درباره ساماندهي گلزارهاي شهدا به استان‌ها ابلاغ شد كه نخستين اقدام در مرمت گلزارها، كسب رضايت خانواده شهيد باشد و خانواده در جريان جزييات طرح قرار بگيرد و بعد از كسب نظر خانواده‌ها مناسب‌سازي انجام شود. بايد رضايت اكثريت مطلق خانواده‌ها جلب شود و هيچ گلزاري را به اجبار و بدون رضايت خانواده ساماندهي نكرديم چنانكه در موارد مخالفت خانواده، مثل بهشت زهراي تهران، امامزاده محمد كرج و شيخان قم، كار را متوقف كرده‌ايم اما بسياري از اين گلزارها قديمي و در حال تخريب هستند و شايد شهيد به شيوه سنتي دفن شده باشد و دقت اوليه در هنگام دفن اعمال نشده باشد و مزارها دچار پراكندگي باشد و حتي افراد عادي در گلزارها دفن شده باشند و تردد در بسياري از گلزارها براي خانواده شهدا سخت شده است. در اثناي جمع‌آوري مجدد سنگ‌ها و يكنواخت‌سازي منظم، شايد وقتي سنگ را‌برداريد امكان شكستگي وجود دارد چون سنگي كه سال‌ها قبل نصب شده شايد زيرساخت مناسبي نداشته باشد. البته پيش از برداشتن تمام سنگ‌ها نقشه‌برداري انجام مي‌شود تا زمان نصب دوباره، حداكثر دقت اعمال شود اما ممكن است پيمانكار دچار اشكالاتي شود در حالي كه تاكيد ما بر جلب رضايت خانواده شهيد و اعمال حداكثر دقت بوده تا اين گلزارها به صورت يك ميراث فرهنگي ماندگار باشند. ما هم در اجراي كار ناظر داريم و اين كار بايد با هماهنگي با بنياد شهيد انجام شود. مسوول ساماندهي گلزار شهدا، بنياد شهيد است اما وظيفه نگهداري گلزارها با شهرداري‌هاست.»
ايزدي در نشست خبري روز گذشته خود همچنين در پاسخ به «اعتماد» درباره علت احراز نشدن شهادت و جانبازي براي برخي اقشار همچون آتش‌نشانان كه در اثناي خدمت به كشور دچار مصدوميت شده يا كشته شده‌اند، گفت: «آيين‌نامه تعيين و احراز مصاديق ايثارگري، آخرين بار ارديبهشت 93 به پيشنهاد بنياد شهيد، وزارت دفاع و ستاد كل نيروهاي مسلح به دولت ارايه و پس از تاييد ابلاغ شد و فلسفه احراز اين مصاديق، شهادت يا مصدوميت بر اثر مقابله با دشمن و گروه‌هاي معارض است. در آيين‌نامه‌هاي قبلي، صرفا كساني كه در مناطق عملياتي و در دوران دفاع مقدس يا در اثناي درگيري با گروه‌هاي فعال در جريانات پيروزي انقلاب مصدوم يا كشته مي‌شدند مشمول اين آيين‌نامه‌ها بودند اما بعد از پذيرش قطعنامه و اجراي آتش‌بس با عراق، گسترش اين آيين‌نامه به مقولات خدمتي امكان‌پذير نبود. بسياري از كاركنان دولت داراي مشاغل سخت و خطرساز هستند از جمله آتش‌نشان‌ها و نيروهاي نيروگاه‌ها و دكل‌هاي فشار قوي برق يا پالايشگاه‌ها و كوره‌هاي بلند ذوب فلزات و معادن. به هر حال فردي كه براي اين خدمت پذيرش مي‌شود، با خطرات شغل خود آشناست و شغل او هم به عنوان شغل سخت و زيان‌آور از مزايايي برخوردار است و بنا نيست اگر فردي به واسطه شغل سخت خود دچار مصدوميت يا كشته شد، شهيد محسوب شود اما حتما به عنوان فوت حين خدمت محسوب خواهد شد. البته وضعيت آتش‌نشانان متفاوت‌تر بود و شوراي شهر تهران هم مصوب كرد كه آتش‌نشان‌هايي كه در اثناي اطفاي حريق مصدوم يا كشته شوند، همانند شهدا از خدمات برخوردار خواهند شد. اما محيط‌باناني كه در درگيري با گروه‌هاي معارض، مصدوم يا كشته مي‌شوند در بند 14 ماده 3 آيين‌نامه جديد و به عنوان حافظان منابع ملي و طبيعي مورد اشاره قرار گرفته‌اند مگر آن محيط‌بان‌هايي كه در اثر سانحه غير از تعارض، دچار مصدوميت يا فوت شده باشند. امروز تعدادي محيط‌بان و خانواده ايشان به عنوان شهيد يا جانباز تحت پوشش خدمات بنياد هستند و خانواده آن دسته از محيط‌‌بانان شهيد كه هنوز از خدمات بنياد بهره‌مند نشده‌اند هم مي‌توانند به بنياد شهيد مراجعه كنند و ما در اين موارد، پس از دريافت صورت سانحه و پرونده، جلسات مشتركي با سازمان تابعه خواهيم داشت.»
بيكاري و اشتغال جامعه ايثارگري سوال ديگر «اعتماد» بود كه ايزدي در پاسخ گفت: «متاسفانه كل كشور سال‌هاست كه با مشكل كاهش منابع ورودي و تحريم مواجه بوده و سوءمديريت‌هايي هم اتفاق افتاده كه مجموع اين دلايل، امروز باعث بيكاري بسياري از هموطنان ما است. طبق قانون 25 درصد از ظرفيت استخدامي بايد به ايثارگران اختصاص داده شود كه طي سال‌هاي گذشته بر اجراي اين قانون، تاكيد و به دقت نظارت و اجرا شده است. اما تعدادي از ايثارگران هم شرايط استخدام نداشته يا تمايل به استخدام در دواير دولتي نداشتند كه با تخصيص منابع خوداشتغالي به اين افراد سعي شده مشكل اشتغال آنها هم برطرف شود. طي سال‌هاي 93 و 94 در هر سال 20 هزار فرصت اشتغال يا خوداشتغالي ايجاد كرديم اما به هر اندازه كه سامانه ثبت‌نام اشتغال ما خالي شود مجددا پر مي‌شود چون يا افراد بيكار مي‌شوند يا فارغ‌التحصيل مي‌شوند يا به سن اشتغال مي‌رسند ضمن آنكه زيرساخت‌هاي اشتغال كشور دچار آسيب است. امروز در سامانه اشتغال ما 47هزار جانباز، فرزند جانباز، فرزند و همسر و خواهر و برادر شهيد به عنوان جوياي شغل ثبت شده‌اند.»
وي همچنين در پاسخ به «اعتماد» درباره وضعيت معيشت جامعه ايثارگري گفت: «بناي ما بوده كه دريافتي جامعه ايثارگري برابر با متوسط دريافتي كاركنان دولت باشد. پرداختي‌هاي ما حقوق يا مستمري است. پرداختي شهداي شاغل يا متاهل براساس حكم حقوقي منطبق با قانون مديريت خدمات كشوري يا ستاد كل نيروهاي مسلح است، جانبازان از‌كار‌افتاده حقوق حالت اشتغال مي‌گيرند و پرداختي آن دسته از والدين شهدا كه تحت‌تكفل شهيد نبودند هم 5/1برابر حداقل حقوق كاركنان دولت است. ميانگين حقوق جانبازان يك ميليون و 800 هزار تومان است اما تفاوت اصلي پرداخت‌هاي ما با دريافتي كاركنان دولت، محروميت خانواده ايثارگري از مزاياي شغلي و پاداش خدمتي است كه به كاركنان دولت پرداخت مي‌شود  و يك عضو از جامعه ايثارگري فقط رقم مطابق حكم حقوق دولتي را دريافت مي‌كند كه قطعا رقمي پايين‌تر خواهد بود.»
ايزدي در پاسخ به «اعتماد» درباره وضعيت مسكن خانواده ايثارگري هم گفت: «تسهيلاتي كه در مجلس يا قانون جامع خدمات ايثارگران تصويب شده بايد پرداخت شود و اين تسهيلات، يا به صورت زمين يا به صورت مسكن مهر يا به صورت پرداخت وام براي تبديل و ساخت است. مسكن برخي جانبازان يا والدين شهدا كه نيازمند مناسب‌سازي با شرايط جسمي اين عزيزان است هم مشمول وام مي‌شود و تا امروز اعطاي تسهيلات به 80 درصد جانبازان واجد شرايط و 80 درصد والدين و همسران شهدا انجام شده اما به دليل محدوديت اعتبارات براي پرداخت به آن 40 درصد باقي مانده، حدود دو سال عقب هستيم. ما دومين دستگاه بودجه‌گير جاري دولت بعد از وزارت آموزش‌و‌پرورش هستيم كه 75 درصد بودجه جاري بنياد براي پرداخت حقوق و مزاياي خانواده ايثارگري، 20درصد براي درمان و حق بيمه و 10درصد باقيمانده براي شهريه دانشجويان هزينه مي‌شود.»
فوت روزانه يك يا دو مادر و پدر شهيد دوران دفاع مقدس، غيرقابل‌گريز است. مادران و پدراني كه اگر هم در قيد حياتند امروز به سنين كهولت رسيده‌اند. ايزدي در پاسخ به «اعتماد» درباره فوت‌و‌حيات والدين شهدا گفت: «امروز 175 هزار مادر يا پدر شهيد در قيد حياتند. با فرض اينكه 40هزار مادر يا پدر شهيد، پيش از به شهادت رسيدن فرزندشان فوت كرده باشند بايد اين تعداد 400 هزار باشد چون 220 هزار شهيد داريم اما امروز فقط 108 هزار مادر شهيد و 67 هزار پدر شهيد زنده‌اند چون متوسط سن شان هم بالاست و ميانگين سني والدين شهدا 79 سال است كه سن كهولت است و سوانح و تصادفات و بيماري‌ها هم از ديگر دلايلي است كه باعث فوت والدين شهدا مي‌شود. اينها گنج‌هاي تكرارناشدني ما هستند و در صورتي كه وصيتي بر دفن در قطعات عادي نداشته باشند، در قطعه صالحين يا در جوار گلزار شهدا و در بعضي استان‌ها در قطعه مخصوص والدين شهدا دفن مي‌شوند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون