• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3604 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۳۰ مرداد

دانشگاه فرهنگيان دانشجو تربيت نمي‌كند!

سعيد عبيدي دانشجومعلم

دانشگاه فرهنگيان دانشگاهي است كه به هيچ‌وجه نمي‌شود به آن گفت دانشگاه، چراكه دانشگاه فرهنگيان يك مركز تربيتي است و فرق بين يك دانشجو با يك تربيت شونده بسيار زياد است. دانشجو بايد منتقد باشد، تفكر انتقادي داشته باشد و به هرآنچه نمي‌پسندد اعتراض كند و وضع موجود را به وضع مطلوب تغيير دهد و خروجي دانشگاه به هيچ‌وجه نبايد يك شكل باشد. يعني در نوع انديشه بايد تكثرگرايي حاصل يك دانشگاه باشد كه تكاپو و ديالوگ بين انديشه‌هاي مختلف به توليد علم و فرار از ساخت‌هاي موجود اجتماعي و ساخت الگوهاي جديد اجتماعي بينجامد.  دانشگاه محل بحث و آزاد انديشي است نه يك كارخانه توليد يك شكل محصول. دانشجويان دانشگاه فرهنگيان در ابتداي امر وقتي وارد دانشگاه مي‌شوند با آنها قرارداد
تركمانچاي مي‌بندند و به آنها حقوق ماهيانه مي‌دهند كه خودمرگ انديشه را نويد مي‌دهد و دايما در معرض يك ترس خود ساخته هستند. به ياد دارم روزي ماهنامه مهرنامه را در دست داشتم، عكسي از ماركس روي صفحه بود كه يكي از بچه‌ها به من گفت قايمش كن كه اگر بگيرنت اخراجي !  البته نه اخراجي در كار بود و نه كسي با شما كار داشت كه چه روزنامه يا كتابي مي‌خوانيد اما اين ترس در چهار ترم اول دانشگاه وجود دارد و اساتيد هم آن را بازتوليد مي‌كنند و وقتي ترس شما از انتقاد كردن نهادينه شد ديگر توان نقد نداريد، ديگر انگيزه كتاب خواندن نداريد، ديگر نمي‌توانيد يك دانشجوي واقعي علوم انساني باشيد. اما معضل بعدي در اين دانشگاه معضل اساتيد است و معضل مبارزه بين دو قطب كه بازهم تاوانش را دانشجو مي‌دهد. شما در دانشگاه فرهنگيان دونگاه كلي را مي‌توانيد مشاهده كنيد؛ اساتيد مدرن مدرنيته نشناخته و اساتيد و كارگزاران سنت‌گراي سنت نشناخته، اساتيد مدرن كه طالب انسان‌شناسي مدرن هستند آنچنان درگير پوزيتيويسم هستند. آنچنان به پراگماتيسم امريكايي باور دارند كه شخص ديويي هم آنقدر آن را باور نداشت؛ بدون اينكه لحظه‌اي راجع به ديويي انديشيده باشند يا نقاط ضعف اين نگاه تربيتي را دريافته باشند. فكر مي‌كنند هر آن چيز كه به‌خورد اين دانشجو‌ها مي‌دهند وحي منزل است و از درونش مدينه فاضله بيرون مي‌آيد. در قطب مخالف نگاه سنت گرايي است كه هيچ از سنت نمي‌داند و هيچ از انسان‌شناسي اسلامي نمي‌داند. يعني فارابي را درك نكرده، ابن سينا را نمي‌شناسد و فقط درگير يك بازگشت به خود مضحك است كه تعريفي از خود ندارد. اين دسته دوم عيارشان سنت است اما وسيله و ابزارشان ازعلوم غربي است كه التقاط عجيب به بار آورده است ودانشجويان در پايان فراغت از تحصيل چون حال كتاب خواندن را  ازدست داده‌اند، چون انگيزه دانستن را از دست مي‌دهند نمي‌داند چكار بايد بكنند. از او يا يك خشك مغز غرب زده عاشق غرب ساخته مي‌شود يا يك خشك مغز متحجر كه تاب شنيدن هيچ نقدي به سنت را ندارد. اين دودسته دانشجو در دانشگاه كه محل يادگيري ديالوگ است ديالوگ را ياد نمي‌گيرند توليد انديشه را نمي‌آموزند و تحمل منتقد را ندارند و در كلاس درس به دانش‌آموزان‌شان نه اجازه انديشيدن مي‌دهند و نه اجازه نقد دانشگاه فرهنگيان به آنها داده مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون