دانشگاه فرهنگيان عضو پيوندي نظام تربيت معلم
ابراهيم اصابت طبري
عضو هيات علمي دانشگاه فرهنگيان
برنامهريزان تعليم و تربيت كشور با هماهنگي وزارت علوم، بر روي درخت سالمند تربيت معلم كه قدمتي حدود يكصدساله داشت، جوانه دانشگاه فرهنگيان را بر آن پيوند زدند تا مطابق سند ملي آموزش و پرورش عمل كرده باشند. اكنون پس از چهار سال از فعاليت دانشگاه فرهنگيان شواهد امر نشان ميدهد كه اين پيوند مشكلاتي را براي تامين نيروي انساني آموزشوپرورش ايجاد كرده است. بهزعم برخي كارشناسان دستگاه تربيت معلم، علت عدم تحقق كامل اهداف دانشگاه را ميتوان به استفاده از مديران و كارشناسان غير بومي و به تعبير ديگر وارداتي نسبت داد.
اين مديران كه از دستگاههاي ديگر و عمدتا از وزارت علوم به دانشگاه فرهنگيان جهت باغباني و تيمار اين نونهال پيوندي منتقل شدهاند، كارخودرا با بياعتمادي نسبت به مدرسان و مديران تربيت معلم شروع كردند، مديران و مدرساني كه طي دست كم 30 سال سابقه مديريت و تدريس از زمان شروع به كار مراكز و دانشسراهاي تربيت معلم در سال 61، ضمن تربيت نيروي انساني مورد نياز آموزش و پرورش با حداقل امكانات وبه نيكوترين وجه، به كمك دانشگاهها و دستگاههاي ديگر نيزشتافته بودند. صرفنظر از توانمنديهاي سرپرستهاي انتصابي، حضور مديران غير بومي در سازمان مركزي، تاثيرات مختلفي بر تحقق برنامههاي دانشگاه فرهنگيان داشت كه مهمترين آن به شرح زير است:
استمرار وضعيت سرپرستي: با گذشت بيش از سه سال از انتصاب سرپرست فعلي دانشگاه فرهنگيان، متاسفانه اقدام لازم براي تغيير وضعيت سرپرستي به رياست از سوي نمايندگان منتخب شوراي عالي انقلاب فرهنگي صورت نپذيرفته است. اين موضوع ممكن است براي سرپرست محترم فعلي چندان حايز اهميت نباشد لكن كليه فعاليتهاي اداري و آموزشي را تحتالشعاع خود قرار داده است .
تمركز در برنامهريزي و ساختار ستادي متراكم: تمايل به تمركزگرايي در مديريت دستگاهها ميتواند ناشي از مديريت محافظهكارانه باشد و آن نيز نتيجه بياعتمادي به حوزه صف است. در 30 سالي كه مراكز تربيت معلم با رونقي بيش از وضع كنوني با تعداد دانشجويان و مراكز آموزشي بيشتر به تربيت نيروي انساني مورد نياز آموزش و پرورش مشغول بودند در اداره كل آموزش و پرورش هر استان، تعدادي كمتر از پنج نفر به پشتيباني مراكز تربيت معلم اشتغال داشتند و ستاد مركزي در كشور تنها بخش كوچكي از معاونت نيروي انساني وزارت را اختيار داشت و به جرات ميتوان گفت خروجي آموزشي و فرهنگي اين مراكز بسيار كيفيتر از وضعيت فعلي بود اما امروزه با تعداد دانشجويان بسيار كمتر و مراكزي كه اغلب تعطيل شدند، تعداد نيروهاي ستادي جهت پشتيباني حوزه صف حدود نيمي از كل پرسنل دانشگاه فرهنگيان را تشكيل ميدهد و نسبت دانشجو به حوزه ستاد از توازن منطقي برخوردار نيست.
آزمايش و خطا در برنامهريزيهاي آموزشي و فرهنگي: مديران اعزامي از ساير دستگاهها به دليل نا آشنا بودن با موقعيت سنتي نظام تربيت معلم كشور به تغييرات گسترده در سرفصلها و برنامههاي درسي تربيت روي آوردند و بدون پيش بيني عوارض اجراي برنامه در برخي رشتهها مانند علوم تربيتي، در نيمه اجراي دوره، سرفصلها را تغيير دادند و مراكز را ملزم به اجراي آن كردند كه مشكلات عديدهاي را در تطبيقسازيها موجب شدند.
برنامهريزان بيگانه درس كارورزي با الهام از برنامه كاربيني در ساير دانشگاهها در جلسات توجيهي برنامه كارورزي، رسما اعلام كردند كه نيازي به حضور مستمر اساتيد كارورزي در مدارس نيست و برنامههايي را در مدارس پيش بيني كرده بودند كه نشان ميداد آنان حتي يك بار از نزديك اين مدارس را نديده بودند.
ناديده گرفتن حقوق مدرسان: مديران وارداتي كه اساسا اعتقادي به توانمنديهاي دانشي و مهارتي مدرسان قديمي تربيت معلم نداشتد، با دانشگاه شدن اين مراكز جهت حفظ ظاهرامر در تامين اعضاي هيات علمي، بهجاي تلاش در جهت تبديل وضعيت مدرسان به هيات علمي وطي كردن فرآيند تعريف شده وزارت علوم، به تطبيق وضعيت آنان با اعضاي هيات علمي ساير دانشگاهها رضايت دادند، اما اين تطبيق صرفا در احكام صورت پذيرفت و مطابقت مالي و حقوقي را در پي نداشت. اين سادهترين راه براي كسب رضايت نسبي مدرسان در كوتاهمدت بود. يك مدير با تجربه ميداند كه رضايت كوتاهمدت، توقعات عميق و دامنه داري را در پي خواهد آورد، تجربهاي كه مديران تازه از راه رسيده ازآن بينصيب هستند.
اقدام براي زدودن آخرين نسل از مدرسان قديمي در دانشگاه: اكنون كه جوانه پيوندي دانشگاه بر پايه قديمي نظام تربيت معلم پاگرفته است، باغبانهاي تازه از راه رسيده طبق سنت هميشگي خود آماده قطع سرشاخههاي ميزبان هستند لكن براي پرهيز از تنش، تصميم به صبر گرفتهاند، چون نيك ميدانند كه عمر سازماني بيش از 90 درصد از اين مدرسان تا پنج سال آينده به سر ميرسد و آنان ميتوانند بدون دغدغه به جداسازي شاخههاي خشك شده از درخت نورسته اقدام كنند. يكي از برنامهريزان تازه از راه رسيده دانشگاه در جلسهاي خودماني اظهار داشت تا اين مدرسان قديمي حضور دارند دانشگاه فرهنگيان، دانشگاه نميشود. با اين وجود برخي مدرسان قديمي با تدابير خود و فشار تشكلهاي صنفي تا معاونت دانشگاه و بيشتر تا مديركلي برخي معاونتها پيش رفتهاند اما چون رفتارها و برنامههاي مديريت حاكم رابرنتابيدند، به جايگاه تدريس بازگشتهاند و باغبان همچنان تبر در دست در انتظار است.