اسلامگرايي و خاورميانه
سيستم توازن اروپا و پايان آن
هنري كيسينجر / مترجم: منصور بيطرف /
موضوع فلسطين و نظم بينالمللي
در ميان تمام اين تحولات در خاورميانه، فرآيند صلحي - گاهي اوقات غيرعادي و گهگاه هم شديد - پيش ميرود تا [شايد] به تضادهاي عرب - اسراييل كه دهها سال است آتش زير خاكستر است پايان بخشد. چهار جنگ رسمي و درگيريهاي بيشمار غيررسمي نظامي رخ داده است؛ هر گروه اسلامگرا و جهادي در ترغيب به اين درگيري مسلح شدهاند. در سراسر دنياي عرب احساس ميشود كه موجوديت اسراييل موجب حقارت [عربها] شده است. تعهدات دكترين عربها مبني بر اينكه هرگز خاك را تسليم نكنند [ قبول] همزيستي با اسراييل را از پذيرش يك واقعيت به انكار ايمان تبديل ميكند.
چندين سرفصل مانند آرزوي فلسطينيها براي خودمختاري و همسايگي حكومتهاي عرب كه به دنبال سياستي هستند كه با درك آنها از ضرورت تاريخي و دينيشان سازگار باشد، موجب القاي آرزوهاي بيشتري شده تا اينكه چگونه با خواسته اسراييل مبني بر امنيت و هويت مصالحه كنند. گروههايي كه درگير اين ماجرا شدهاند به يك جاده غمناك افتادهاند - از رد كردن و جنگ گرفته تا قبول نكردن همزيستي مصالحت آميز كه عمدتا بر مبناي متاركه جنگ قرار دارد - جادهيي كه به سمت آينده نامعلوم ميرود. تعداد كمي از موضوعات بينالمللي از قبيل همين موضوع هم موجب نگرانيهاي شديد در ايالات متحده شدهاند هم اينكه توجهات زيادي از رييسان جمهوري امريكا را به خود مشغول داشته است.
مجموعهيي از موضوعات با هم درگير هستند كه هر كدام از آنها ادبيات وسيع خودشان را توسعه دادهاند. گروههايي هم هستند كه در دهها سال مذاكرات غيرعادي اين ادبيات را بهكار گرفتهاند. اين بخش فقط با يك جنبه از آن سروكار دارد: مفاهيم متضاد نظم صلحآميز كه مذاكرهكنندگان آن را بيان ميكنند.
[اعتماد: انتشار مطلب زير به معناي تاييد نظر نويسنده نيست و در راستاي ادامه پاورقي منتشر ميشود.]