همچنان به دنبال صيد مدخل
عبدالكريم رشيديان/ تشكر ميكنم از جناب دكتر عليا و نوذري كه در اين مدت كوتاه كتاب را بررسي كردند و پيشنهاداتشان را ارايه دادند. در رابطه با مقدمه بايد عنوان كنم كه من خيلي مقدمه نميتوانم بنويسم و اگر حرفي براي گفتن داشته باشم در خود كتاب بيان ميكنم. شايد بعدها در اين زمينه عقيدهام عوض شود اما فعلا اگر كاري ميخواستم انجام دهم سعي كردم كه در خلال كتاب باشد. در رابطه با جاي خالي بعضي از مدخلها كاملا فرمايشات هردو بزرگوار درست است. اما همان طور كه در مقدمه ذكر كردم، نوشتن اين كتابها كار يك نفر نيست. يك فرد همه سوادها را ندارد و من هم مطلقا ندارم. اگر بنا باشد كه ياد بگيرم به زمان نياز است. همان طور كه 10 سال طول كشيد تا آنقدر ياد بگيرم. من اگر آموزش ببينم يا دوستان مدخلهاي جديدي معرفي كنند، حتما در چاپ بعدي از آن استفاده خواهم كرد. عجالتا بيش از اين توان و فرصتش را نداشتم. همين الان هم كه اين كتاب هم چاپ شده است، شروع كردم به مدخل جمع كردن. نه تنها از ليست دانشمندان درجه يك اين حوزه، بلكه حتي از كارهاي دانشجويان خودم. به عنوان مثال ديروز پروپوزال يكي از دانشجويان به دست من رسيد، ديدم موضوع وي ظرفيت مدخل شدن را دارد و من نخستين صيد را كردم. همان طور كه آقاي عليا بيان كردند اين كتاب براي من كتابي در فرآيند است و اگر عمري باقي باشد و دوستان ياري كنند اين كتاب به جاي 800 صفحه ميتواند هشتهزار صفحه شود چرا كه اين كتاب، كتابي پايه است و ما تا آنجايي كه بخواهيم ميتوانيم آن را بسط دهيم. سعي من بر اين بود كه اين دايرهالمعارف، پاسخي باشد به يكسري سوال مشخص. پرسشهايي كه در دانشجويان وجود دارد و من مدام با اينها در ارتباط هستم. به اين دليل بسياري از فيلسوفاني مانند هايدگر را من آگاهانه كنار گذاشتم چرا كه اگر كسي در اين باب سوالي داشته باشد ميتواند به منابع بيشماري كه وجود دارد رجوع كند. يا مثلا كانت هم ميتواند به نوعي با پست مدرن ربط پيدا كند، اما در اينجا مدخل ندارد. من ناچار بودم كه در گزينشهاي خودم به گزينش حداقلي دست بزنم و مدخلها و اشخاصي را انتخاب كنم كه با پستمدرن ربط مستقيم دارند. فيلسوفان بزرگي هستند كه من براي آنها دوصفحه مدخل نوشتم، اما براي يك فمينيست ناآشنا پنج صفحه مدخل دارد چرا كه اين نسبت بيشتري با پستمدرن داشته است. همچنين من سعي كردهام مفاهيم كلي را بيان نكنم و آن مفهوم را در خاستگاه خودش مطرح كنم. در رابطه با اين نكته كه بيان كردند بعضي جاها معلوم نيست كه اين نوشته من است يا سخن انديشمند يا كسي ديگر است بايد عرض كنم كه چنين وضعيتي در دايرهالمعارفها طبيعي است. ولي بايد عرض كنم كه من خيلي در اين كتاب حضور فيزيكي ندارم و از ذهن خودم كمتر نوشتهام. مثلا براي مدخل «پارادوكس» من در حدود 30 منبع ديدم و هركدام از منابع به قول معروف پيچي را براي من باز ميكرد. به هر حال ظرفيتهاي علمي كشور ما همين قدر است. من اگر اطمينان داشتم كه متخصصي مثلا در رابطه با دريدا وجود دارد، مدخل دريدا را خودم نمينوشتم. اما به دليل كمبود در اين زمينه و همچنين وسواسهاي كه دارم اين كار امكانپذير نبود.