• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3611 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۷ شهريور

روش كره‌اي

سيد علي ميرفتاح

لابد شنيده‌ايد كه رهبر كره شمالي كاروان المپيك‌شان را به يك جور اردوگاه كار اجباري فرستاده و آنها را به كار سخت و صعب در معدن واداشته. او از ورزشكارانش خواسته بوده كه 19مدال با خود برگردانند اما آنها خيلي كمتر از اين عدد، خيلي خيلي كمتر از اين عدد را با خود برگردانده‌اند. ايشان هم عصباني شده‌اند و آنها را به اين شكل تنبيه كرده‌اند. اكثر رفقايي كه اين خبر را برايم فرستاده‌اند به نوعي قصه را طنز ديده‌اند و به حالت جوك و مسخره با آن برخورد كرده‌اند و كره شمالي را دست انداخته‌اند. يعني فكر كرده‌اند اين نشاني از ندانم‌كاري و اشتباه رهبر جوان كره است و بايد به ريشش خنديد. براي همين پايين خبر از اين شكلك‌هاي خنده رديف كرده‌اند. شايد جاي خنده هم داشته باشد. البته از زاويه ديد ورزشكاران ببينيد قصه گريه‌دار است اما از زاويه ما كه چندين هزار كيلومتر از معركه دوريم حالت جوك و خنده دارد. اين رهبر جوان بعضي كار و كردارش عجيب و غريب است و ظاهرا بدش نمي‌آيد كه سوژه رسانه‌هاي خبري بشود. او قبلا هم با كشتن شوهر عمه‌اش به تيتر خبري شگفت‌انگيز بدل شده بود. يادتان هست با توپ و خمپاره شوهر عمه‌اش را كشته بود؟ قصه را از زاويه شوهر‌عمه ببينيد دلهره‌آورترين قصه دنياست. در همان چندثانيه لابد او جانش از ترس از بدنش فرار كرده اما قبول كنيد كه كار عجيب و غريبي است. او ظاهرا اين عجيب و غريب بودن را دوست دارد و هر‌از چندگاه به كارهاي شاذ و نادر ادامه مي‌دهد تا خبرش در جهان بپيچد و هموطنانش ماست‌ها را كيسه كنند و حساب كار دست‌شان بيايد. تا مي‌آيد قضايا عادي شود او يك برگي از آستين درمي‌آورد و به همه اعلام مي‌كند كه مواظب گفتار و رفتار خود باشند و جلو جلو دستش را نخوانند... حالا هم در برخورد با ورزشكاران نه فقط كاري كرده كه كره‌اي‌ها جا بخورند بلكه باعث شده ما هم جا بخوريم و عقب بنشينيم. به اين شوخي‌ها و خنده‌ها اعتنا نكنيد. او در دل همه رعب و وحشتي ايجاد كرده كه هر‌كس كلاهش هم به آن ناحيه بيفتد مي‌ترسد كه برود و بردارد. او به جاي تشويق ورزشكاران توبيخ‌شان كرده و به معدن‌شان فرستاده. به نظر احمقانه مي‌آيد و مي‌شود عين جوك تعريفش كرد و به آن خنديد اما به نظرم خيلي هم نبايد فكر كنيم روشش احمقانه است. لااقل در فرهنگ كره‌شمالي به نظر مي‌رسد كه كار غيرعادي و احمقانه‌اي نكرده، مردمش هم اعتراضي ندارند. (آن بيچاره‌ها جرات اعتراض ندارند) فكر كنم چند دوره قبل هم كاروان ورزشي را تنبيه كرده بود و كتك‌شان زده و دعواي‌شان كرده بود. يعني كه اين كار خيلي هم بي‌سابقه نيست؛ پدر بزرگوار ايشان هم‌چنين كارهايي كم نكرده‌اند. اين دستورالعمل مختص كره‌شمالي است و كسي نمي‌تواند آن را تقلذ كند. يعني حتي اگر ما از آن خوش‌مان آمده باشد درست نيست، تقليد كنيم و ورزشكاران‌مان را سرزنش و تنبيه‌شان كنيم. ما روحيه‌هايي داريم كه حتي بازنده‌ها را ستايش مي‌كنيم و دلداري‌شان مي‌دهيم كه يك‌وقت اعصاب‌شان خرد و حال‌شان گرفته نشود. ما چه ربطي داريم به كره شمالي؟ اما با همه اين حرف‌ها فكر كنم خيلي هم بد نباشد كه روساي فدراسيون‌هاي شكست‌خورده را بازخواست كنيم و عنداللزوم توبيخ‌شان كنيم و اگر به معدن‌شان نمي‌فرستيم لااقل از كار بركنارشان كنيم. بالاخره بايد بين فدراسيوني كه زحمت مي‌كشد با فدراسيوني كه دست به سياه و سفيد نمي‌زند يك فرقي باشد. اينكه نمي‌شود ما براي هر ورزشكار صدها ميليون هزينه كنيم و آخرش هم هيچ. بالاخره اين زحمات بايد نتيجه بدهد يا نه. اين هزينه‌ها آيا بايد به نتيجه‌اي برسند يا نه؟ ورزشكارجماعت را بايد همواره نوازش كنيم و بر صدر بنشانيم و قدر بنهيم. اينها هنرمنداني هستند كه براي كشور افتخار مي‌آورند. يك وقت هم هست كه طفلي‌ها بدبياري مي‌آورند نمي‌توانند موفق شوند. فشاري كه روي ورزشكاران هست روي هيچ‌كس ديگري نيست. شأن ورزشكاران اجل از اين است كه كسي به آنها چپ نگاه كند يا توبيخ‌شان كند. اما بعضي رييس فدراسيون‌ها به نظرم شايسته تنبيه و توبيخند. بايد به شكل اداري و رسمي بيايند و جواب بدهند كه چرا باعث آبروريزي شدند و در اين مدت كاري نكردند كه لااقل ورزشكار ما كم نياورد و از دور مسابقه عقب نماند. من نمي‌گويم اردوگاه كار اجباري. نمي‌گويم معدن. بگويم هم كسي به عرضم اعتنا نمي‌كند. اما مي‌گويم كه بالاخره يك حساب و كتابي بايد در كار باشد و يك نظم و نسقي باشد كه رييس فدراسيون نتواند اسم مربي را خط بزند و خودش به ريو برود. خود وزارت ورزش هم البته شايسته تنبيه و توبيخ است كه بماند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون