تفاوتهاي دو جناح
در يك مناظره تلگرامي
سليمينمين: اصلاحطلبان مظلومنمايي ميكنند ناصري: ما پيروز رقابتهاي نابرابريم
«مرز بين شفافيت و افشاگري در فعاليتهاي سياسي و رسانهاي به ويژه در آستانه انتخابات» موضوع مناظره تلگرامي عباس سليمي نمين و عبدالله ناصري بود كه روزگذشته توسط خبرآنلاين برگزار شد. عبدالله ناصري در بخشي از اين مناظره تلگرامي گفت: به رسميت شناختن يكديگر هم ملزوماتي ميخواهد كه بخشي از آن، در توان گروههاي سياسي به معناي عام نيست، امروز يك واقعيت اين است كه در دو جناح اصلي، يك جناح ابزار قدرتمند در همه عرصهها را براي كنشگري خود در اختيار دارد اما جناح ديگر، جز محدودي از رسانهها كه با جامعه سخن بگويد ابزاري ندارد، يك جناح در بيان منويات خود از هر گونه آزادي بيان و پس از بيان برخوردار است اما جناح ديگر نه. پس بنابراين اين حكومت است كه بايد زمينهاي را براي اين به رسميت شناختن فراهم كند. زماني دو جناح متوازنا همديگر را به رسميت ميشناسند كه احساس كنند از قدرت مشروع مساوي در منظر حاكميت برخوردارند. پس ميتوان نتيجه گرفت كه دو عامل اصلي كه شما اشاره كرديد كاملا مورد توافق من هم هست اما براي تحقق آن سازوكارهايش را بايد در جاي ديگري جستوجو كرد. حادثه 88 بهترين مثال براي اين واقعيت است . سليمي نمين در واكنش به اين بخش از اظهارات ناصري عنوان كرد: فرض ميكنم فرمايش آقاي ناصري درست باشد يعني مظلوم نمايي كه همواره يك جريان از خود عرضه ميكند درست باشد كه يك جريان در كشور حداقل امكانات را دارد و يك جريان در كشور حداكثر امكانات را دارد؛ حتي اين مفروض را اگر درست بدانيم آيا اين ميتواند توجيهي بر اين باشد كه ما دايره رقابت را در داخل كشور نبنديم؟ رويكرد برخي نيروهاي يك جريان سياسي كه در مقام مظلوم نمايي برميآيند ناشي از اين نگاه است و اين ميتواند هم در دشمن فرض كردن رقيب عامل موثري باشد و هم در دوست پنداشتن دشمنان بيروني كه سابقه بسيار تيره و تاريكي در تاريخ ما دارند. وي ادامه داد: بر تاييد اين فرضم پيوند بسياري از روزنامهنگاراني از يك طيف با رسانههاي وابسته به بيگانه را مثال ميآورم. اين به آن معناست كه بههمريختگي در زمينه تشخيص دوست و دشمن با مشكل جدي مواجه هستيم. پس اجازه دهيد فاصله بگيريم از اين مظلوم نمايي كه توجيهگر مخدوش كردن رقابت سالم است. ما گاهي شاهد بوديم كه يك جريان سياسي بر هر سه ركن كشور حاكم بوده اين نبايد توجيه باشد براي نيروي رقيب كه دست به سوي بيگانه دراز كند. امروز اگر يك جريان سياسي احساس كند كه در برابر رقيب از امكانات كمتري برخوردار است اين هرگز توجيه مناسبي نخواهد بود براي اين ساختارشكني. ناصري در ادامه در پاسخ به سليمي نمين گفت: من حتما با شما موافقم كه تحت هيچ شرايطي ساختار شكني نبايد صورت بگيرد و به صراحت اعلام ميكنم از ناحيه اصلاحطلبان اين ساختار شكني صورت نگرفته است و دايره رقابت را بدون ترديد نبايد بست. اما يك واقعيت تاريخي در اين كشور وجود دارد، از راس تا قاعده جامعه كه به علت عدم فرهنگسازي صحيح و عدم توليد ادبيات سياسي و فرهنگي مقبول، مطابق با باورها و هنجارها و ارزشها و مطابق با روح كلي قانون اساسي، ما در عوض آن دچار يك بيماري مزمن توهم افزاي دشمنساز شدهايم. ناصري همچنين به كنايه تلويحي سليمي نمين كه از مظلوم نمايي اصلاحطلبان گفت، اينگونه پاسخ داد: ما هيچگاه از مظلوم نمايي خود نه نمايش اجرا كرديم و نه تئاتر. باور دارم كه مظلوم نمايي مشكلي را براي تنوير افكار عمومي حل نميكند، اصلاحطلبان يك شعار ويژه دارند و آن شعار پيروز ميدان رقابتهاي نابرابر است. بنابراين با علم به اين واقعيت هميشه در همه شرايط با هر پرداخت هزينهاي همسو با كليت نظام در همه انتخاباتها شركت كردهاند. ادبيات تحريم را كه جرياني سالها به آن دامن ميزد اصلاحطلبان موفق شدند براي هميشه اين ادبيات را منسوخ كنند.