• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3630 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۳۱ شهريور

طلايي و اشكاني به عنوان سرمربي جايگزين خادم و بنا شدند

تكامل

وحيد جعفري

 

تغييراتي كه مدت‌ها خانواده كشتي منتظرش بودند در فدراسيون و كشتي ايران انجام شد. رسول خادم رييس فدراسيون كشتي، حميد بني‌تميم، دبير فدراسيون كشتي را به عنوان نايب‌رييس و رضا لايق مربي تيم ملي كشتي آزاد را به عنوان دبير فدراسيون كشتي معرفي كرد. اين در حالي است كه طي روزهاي گذشته اعضاي جديد به شوراي فني كشتي فرنگي و آزاد نيز معرفي شدند. احد پازاج، عبدالله چمن گلي، حسين مرعشيان و حميد باوفا به عنوان اعضاي جديد شوراي فني كشتي فرنگي به جمع حسين ملاقاسمي، رحيم علي آبادي، محمد دليريان، بهرام مشتاقي و عليرضا لرستاني اعضاي پيشين اين شورا اضافه شدند. در كشتي آزاد هم اعضاي اين شورا با اضافه شدن مجيد خدايي، محمد حسين محبي، مجيد تركان، اميرتوكليان و حسن حميدي به گروه منصور برزگر، ابراهيم جوادي، علي بيات و عسگري محمديان به 9 نفر افزايش پيدا كرد. ضمن اينكه اسامي اعضاي شوراي فني كشتي‌هاي سنتي نيز معرفي شد. با معرفي اعضاي جديد شوراي فني تيم‌هاي ملي كشتي آزاد و فرنگي و البته نايب‌رييس و دبير جديد فدراسيون، خانواده كشتي در انتظار معرفي سرمربيان اين دو تيم و البته مديران تيم‌هاي ملي بودند تا ببينند اعضاي شوراي فني چه افرادي را براي اين پست‌ها در نظر گرفته‌اند؛ چهره‌هاي شناخته شده و عنوان‌دار يا مربيان زحمتكش و بي‌ادعا؟

تشكيلات كشتي «منم» بردار نيست
جايگاه‌ها و آنچه در خصوص پست و جايگاه افراد، در ساختارهاي مختلف يك جامعه تعريف مي‌شود، به صورت عجيب و وحشتناكي طبقه‌بندي شده است. به عنوان مثال هر فرد و مديري كه در راس طبقه خود قرار دارد، بي‌برو برگرد سقف جايگاه او كف جايگاه فرد طبقه بالايي است، بنابراين هر رييسي خود رييسي دارد اما با اين حال بايد ديد افراد چه نوع ديد و تفكري نسبت به اين امر دارند و ترجيح مي‌دهند «فرد شماره يك و بزرگ يك ساختار كوچك و معمولي باشند يا عضوي از يك تشكيلات عظيم»!
فدراسيون كشتي ايران دارد تبديل به يك تشكيلات بزرگ مي‌شود كه اگر اين‌طور نبود «نناد لالوويچ» رييس اتحاديه جهاني كشتي اعلام نمي‌كرد «حساب ويژه‌اي روي ايران باز كرده‌ايم و امروز فدراسيون كشتي ايران با رياست رسول خادم پناهگاه اتحاديه جهاني است. » حالا اين تشكيلات بزرگ نياز به يك سري آدم عاشق دارد كه بي‌منت و ادعا چرخ‌هاي اين مجموعه بزرگ را بچرخانند؛ مجموعه‌اي كه امروز علاوه بر كشتي آزاد و فرنگي كه در رده‌هاي نوگلان، نونهالان، نوجوانان، جوانان، بزرگسالان و پيشكسوتان فعاليت مي‌كند، در كشتي آليش و گراپلينگ مردان و زنان، كشتي‌هاي ساحلي، بومي و پهلواني نيز فعال بوده و موفق هم عمل كرده، براي همين هر كسي كه ديني از كشتي بر گردن خود مي‌بيند و احساس مي‌كند و كاري از دستانش برمي‌آيد، بايد بي‌كار نمانده و دست ياري دراز كرده و گوشه‌اي از اين كار بزرگ را بلند كند. البته نبايد فراموش كرد كه كار تشكيلاتي «منم» بردار نيست، بايد «ما» بود، ‌براي كارهاي اينچنيني بايد روحيه بسيج شدن و كار گروهي كردن داشت.

فلسفه استيو جابز در دستان كارگران چيني
يك سيستم مشخص و سالم كه از قوانين درست پيروي مي‌كند و فرمول درستي هم براي رسيدن به نتيجه دارد، به وسيله نقليه‌اي مي‌ماند كه تنها كافي است در آن بنشينيد و مراقب باشيد كه همه‌چيز سرجاي خودش باشد تا شما را به مقصد برساند و براي اينكار حتما نبايد فرد شناخته شده‌اي در اختيار باشد. به عنوان مثال گوشي‌هاي آيفون از بهترين گوشي‌هاي موبايل در دنيا هستند. اين برند امريكايي اين روزها در چين و به دست گروهي از كارگران ساده توليد مي‌شود؛ اما بهترين گوشي دنيا است و هيچ يك از خريداران به اين توجه ندارد كه اين گوشي به دست يك كارگر ساده چيني درست مي‌شود، بلكه به كيفيت بالاي اين گوشي‌ها كه توسط شركت «اپل» طراحي و توليد شده، توجه دارند. در واقع شركت اپل با فلسفه درستي كه از ابتدا به كار گرفته و اين تشكيلات را تاسيس كرده، به فرمول مشخصي دست يافته كه با توجه به آن مي‌تواند بهترين محصولات دنيا را توليد كند و براي اينكار نيازي به آدم‌هاي بزرگ ندارد، چرا كه يك بار در گذشته «استيو جابز» بزرگ، بناي اين كار را به درستي گذاشته تا حتي حالا كه در بين ما نيست ما شاهد توليد بهترين گوشي‌هاي دنيا توسط شركتي باشيم كه همه با فلسفه و تفكر استيو با آن آشنا شدند.
 براي همين علاوه بر كشتي ايران، ساير رشته‌ها نيز بايد ابتدا به فلسفه درستي برسند و به فرمول مناسبي براي رسيدن به موفقيت دست يابند و وقتي اين مهم حاصل شد، موفقيت سخت نخواهد بود، حتي با مهره‌هاي كوچك كه هر كدام جزيي از كل هستند و به كمك هم مي‌توانند از پس سخت‌ترين كارها برآمده و چرخ، بزرگ‌ترين تشكيلات را با كمترين هزينه به چرخش در آورند. كشتي ايران در چند سال گذشته تلاش كرده تا اين فلسفه را در ورزش ملي كشورمان نهادينه كند و با رسيدن به فرمولي مشخص به سمت موفقيت پيش برود، براي همين هم هر كس «منم» گفت و ادعاي سرداري كرد، نتوانست با تشكيلات كشتي همراه شود و خود متضرر شده و از كشتي فاصله گرفت، در حالي كه كشتي به مسير خود ادامه داد و به موفقيت هم رسيد و آخرين آن هم همين قهرماني كشتي فرنگي نوجوانان در جهان.
فدراسيون طي روزهاي گذشته سرمربيان تيم‌هاي ملي كشتي آزاد و فرنگي بزرگسالان را معرفي كرد؛ اما قبل از اينكه اين افراد را انتخاب و معرفي كند بايد به اين مهم توجه مي‌كرد كه افراد مورد نظر به اين موضوع توجه داشته باشند كه همچون يك سرباز وفادار و عاشق بايد عمل كند، چون لحظه‌اي كه از اين امر و باور غافل شود، خود متضرر شده و زير چرخ‌هاي فلسفه درست و منطق قوي‌اي -كه در كشتي بر اساس قوانين درست ايجاد شده، - خرد خواهد شد.

كشتي فرنگي به دنبال فرهنگ شريف
حالا نوبت اعضاي شوراي فني بود تا بهترين تصميم را در مورد سكانداران اين دو رشته بگيرند و افرادي را براي هدايت آزاد و فرنگي‌كاران برگزينند كه شرايط لازم و كافي را براي اين كار دارند. اعضاي شوراي فني به خصوص در رشته فرنگي نبايد در انتخاب خود تغييرات قوانين را ناديده مي‌گرفتند. اتحاديه جهاني به تازگي، دستور نشستن در خاك در مسابقات فرنگي بزرگسالان را نيز حذف كرد و اين يعني كار براي فرنگي كاران ايران سخت‌تر از گذشته هم شده است؛ اما خب چرا بايد ترسيد؟! آب كه از سر گذشت چه يك وجب چه صد وجب! كشتي فرنگي ايران، خيلي قبل‌تر از المپيك ريو سرش زير آب رفت، درست آن زماني كه قوانين كشتي تغيير كرد و نگاه‌ها تغيير نكرد و به تبع آن هم تمرينات و برنامه‌ها نيز همچون گذشته دنبال شد و پيش رفت. شهر بي‌قانوني شده بود كشتي فرنگي كه هر كس ساز خودش را در آن مي‌زد و هيچ‌كس هم به دليل فرهنگ غلطي كه در اين رشته حكم فرما شده بود، نمي‌توانست به كسي بگويد «بالاي چشمت ابروست». چه فرهنگ اشتباهي كه حتي اين امكان را پيدا كرد تا قوانين را ناديده بگيرد؛ فرهنگي كه در ايران وجود دارد و فرهنگ غالب است بر هر آنچه امروز در جامعه ايراني شاهد آن هستيم. فرهنگ شرقي و مختص ايران؛ فرهنگ «پدرسالار»، فرهنگي كه در آن هر چيزي و هر كاري كه قديمي‌ها بگويند و انجام دهند كوركورانه مهر تاييد رويش مي‌زند و حجت اعلامش مي‌كند؛ اما خب مثل روز روشن بود كه با بي‌فرهنگي به جايي نخواهيم رسيد؛ چرا كه فرهنگ، غالب بر هرچيز و هر‌كس است و تاثيرگذار‌ترين حوزه در ميان تمامي حوزه‌هايي كه جوامع امروزي روي آنها «بنا» شده‌اند. فرهنگ غلط همچون «بار كج به منزل نمي‌رسد» از همين رو براي موفقيت ابتدا بايد اصلاحات فرهنگي صورت گيرد و بعد به موفقيت انديشيد، نمي‌شود كه بدون ستون شروع به ساختن ساختماني بلند‌مرتبه كرد! كشتي فرنگي بايد با ناكامي در المپيك ريو اين بها را مي‌داد تا امروز با پوست‌اندازي و تولد چهره‌هاي جديد از دل خود، فرهنگ تازه‌اي را در اين رشته حكمفرما كند كه به قوانين احترام مي‌گذارد و جوانان آينده‌دار را قرباني پيشكسوتان خسته نمي‌كند. در فرهنگ جديد «قانون» شرط اول و آخر ما است.

طلايي و اشكاني بايد خادم كشتي باشند
حالا هم دير نشده و نبايد ترسيد؛ هرچند اگر از بعد از المپيك لندن كار فني شروع مي‌شد و احترام به قوانين در اولويت قرار مي‌گرفت؛ امروز كشتي فرنگي شرايط بهتري داشت؛ اما هنوز هم كشتي فرنگي ايران زنده است و تنها تبديل به غول خفته‌اي شده كه مي‌توان بيدارش كرد و باز با اين رشته در دنيا درخشيد.
هنوز هم جهان حساب ويژه‌اي روي كشتي‌فرنگي ايران باز مي‌كند و تنها بايد خودمان، خودمان را قبول داشته باشيم و خودباوري‌مان را از دست ندهيم. ما مي‌توانيم چرا كه جوانان مدعي بسياري هستند كه تشنه موفقيت‌اند و مي‌خواهند و مي‌توانند در ميادين بزرگ براي ايران كسب افتخار كنند، تنها بايد ساختاري منطبق با سيستم و قوانين جديد كشتي فرنگي ايجاد كنيم و براي اين‌كار قبل از هر‌چيز بايد فرهنگ كهن و غلط گذشته را كنار بگذاريم و در فرهنگ جديد و شريف كه به قوانين احترام مي‌گذارد، به سمت موفقيت پيش برويم. كشتي‌فرنگي ايران در اين راه احتياج به يك «نظام‌نامه» دارد و يك مرد كاربلد فني، براي نظارت بر عملكرد مربيان اين رشته، تا چون سيم دست «افشار» از اين رشته طلا بسازد!
كشتي آزاد هم نبايد اجازه دهد مردان فني خود از جمله رسول خادم از اين بخش دور شود. حالا كه خادم سرمربي نماند شوراي فني بايد تمام تلاش خود را به كار گيرد تا رسول به عنوان مدير، نظارت كامل فني بر كشتي آزاد ايران داشته باشد و خدمات فني خود به كشتي را قطع نكند به بهانه مديريت.
براي همين زياد مهم نبود سرمربيان چه كساني باشند؛ اما با توجه به سيستم درستي كه در كشتي ايجاد شده از قبل قابل پيش‌بيني بود كه چه افرادي بايد سرمربي شوند و چه بهتر كه محمد طلايي و علي اشكاني كه هر دو مربيان فني هستند جايگزين رسول خادم و محمد بنا شدند، دو چهره فني‌اي كه هم در دوران قهرماني موفق عمل كرده‌اند و هم در دوران مربيگري و حالا تنها بايد خادم كشتي باشند تا موفقيت‌ها ادامه داشته باشد. كشتي ايران روند تكاملي را پيش گرفته و با تكيه بر اين امر روز‌به‌روز به سمت جهاني‌تر شدن مي‌رود.

 

تيتربازي

علي اشكاني: از بزرگان رخصت مي‌طلبم/ تيم ملي بزرگسالان با رده‌هاي پايه متفاوت است/ خود را شاگرد محمد بنا مي‌دانم و در مسابقات جهاني 2005 بوداپست مجارستان نيز در كنار اين مربي بزرگ به مدال نقره جهان رسيدم
ابراهيم جوادي: اهالي كشتي از سرمربيگري طلايي در تيم ملي كشتي آزاد حمايت كنند/در بزرگسالان مدير تيم ملي نخواهيم داشت
حسين ملاقاسمي: رنگرز قبول نكرد، خيرآبادي جزو گزينه‌ها نبود/ خادم دوست داشت بنا كنار تيم باشد/با بررسي‌هاي كلي علي اشكاني را به عنوان سرمربي كشتي فرنگي انتخاب كرديم
بهرام مشتاقي: اشكاني به اتفاق آرا سرمربي تيم ملي فرنگي شد/ به دنبال نتيجه گرايي نيستيم/ نگاه‌مان به المپيك 2020 است
برزگر: خادم به خاطر مسووليتش در فيلا نمي‌توانست سرمربي باشد/ انتخاب طلايي نظر جمع بود/ زماني ما بوديم و خادم آمد و اين‌بار هم بايد به جوانان اعتماد كرد
ابراهيم جوادي: حكم طلايي در كادر فني كشتي آزاد يك ساله خواهد بود/ از خادم خواستيم نظارت داشته باشد

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون