آزمون فرضيه اعدام
همين طوري نميتوان يكي از دو نظر را بر ديگري ترجيح داد.
راه دوم اين است كه با جوامع ديگر مقايسه كنيم، مثلا در كشورهايي كه براي اين جرم اعدام وجود ندارد، آيا مواد مخدر در عطاريهاي آنها مبادله ميشود؟ آيا در آنجا معتاد و مصرفكنندگان مواد مخدر بيش از ايران هستند، به علاوه آيا در كشورهاي ديگر كه قبلا اعدام بوده ولي بعدا حذف يا تعديل شده مصرف و توزيع مواد مخدر گسترش يافته است؟ دستيابي به پاسخ پرسش فوق از اين طريق سادهتر است. هيچ شاهدي در تاييد ادعاي مذكور وجود ندارد. يا حداقل اينكه نويسنده تاكنون با آن مواجه نشده است. كافي است ميزان معتادان ايران را با تمام كشورهايي كه مجازات قاچاق مواد مخدر اعدام نيست مقايسه كنيم تا معلوم شود قضيه كاملا برعكس است.
ولي بياييد فرض كنيم گزاره مذكور صحيح است و اگر اعدام نبود، مواد مخدر در عطاريها توزيع ميشد. خب اين به چه معناست؟ جز اينكه طرف تقاضا در جامعه ايران بسيار فعال است و ممكن است در غياب مجازات، تعداد معتادان چندين برابر رقم فعلي شود؟ اگر چنين است، آيا اين نوعي توصيف و اقرار به وضعيت بسيار بد از جامعه ايران نيست؟ در اين صورت آيا از ما نخواهند پرسيد كه شما چهار دهه پس از انقلاب، چرا نتوانستهايد تقاضاي مردم ايران را براي مواد مخدر كم كنيد؟ براي اين پرسش چه پاسخي بايد داد كه مخاطب قانع شود؟
مساله اساسي اين است كه اعدام قاچاقچيان از نظر عدهاي نه تنها رفع مشكل نميكند، بلكه مشكل را تشديد هم ميكند. به قول معروف حتي اگر بتوان مشكل حكمي را در اصل وجود اعدام براي اين جرم حل كرد و حقانيت اعدام را در اين مورد پذيرفت، منتقدان از منظر موضوعي نسبت به اجراي آن اشكال دارند و معتقد نيستند كه اعدام منجر به نتيجه مورد نظر ميشود. از اين رو بهتر است براي حل مساله اين مشكل موضوعي را به كارشناسان و آزمون علمي آن ارجاع داد.