• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3642 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۱۴ مهر

گفت‌وگو با ورنر هرتزوگ

فقط به حماقت اعتقاد دارم

بهار سرلك

اغلب فيلم‌هاي بلند روايي هرتزوگ دربرگيرنده قهرماناني با روياهاي ناممكن، افرادي كه استعدادي خاص در زمينه‌هاي شناخته‌نشده دارند يا افرادي كه در تقابل با طبيعت قرار مي‌گيرند، است. پانزدهم آگوست و همزمان با انتشار فيلم مستند «اينك بنگر، خيال‌انديشي جهان متصل به هم را» ورنر هرتزوگ، در برنامه «WTF» در گاراژ معروف مارك مارون با او به مصاحبه نشست. اين مصاحبه كه به صورت پادكست در وب‌سايت اين برنامه منتشر شده، روشنگري، عجيب‌وغريبي و شوخ‌طبعي‌اي كه هرتزوگ از پس آن برمي‌آيد را به شنونده القا مي‌كند. در ادامه ترجمه بخشي از اين مصاحبه را مي‌خوانيد.

در فيلم جديدتان گاهي به نظر مي‌رسد روي آسيب‌پذيري انسان، نياز و ميل او كه سبب چنين آسيب‌پذيري‌اي مي‌شود، تمركز كرده‌ايد. بنابراين وقتي مي‌بينيد كسي دارد تاريخ را تغيير مي‌دهد، فكر مي‌كنيد چه چيزي باعث به وجود آمدن چنين اقدامي شده است؟ فكر مي‌كنيد اين كار را به خاطر تاريخ كرده است يا...
نه نه. تاريخ هميشه يكي از سوال‌هاي قوه ادراك بوده است. هر وقت تاريخ مي‌خوانيم، هر نوع تاريخي، هميشه پاي ادراك در ميان است. گرايشي وجود دارد كه نويسنده از آن خبر ندارد و بايد درباره شرايط و فضاي حاكم بر آن دوره بخوانيد و بايد بحث‌هاي موجود در اين ادوار را بدانيد، اين‌طوري است كه براي‌تان جذاب مي‌شود.
چون شما درباره تمام دنيا مي‌خوانيد، بايد ببينيد در اين دنيا چه اتفاقي افتاده بنابراين بايد فضاي كلي را بدانيد.
هرگز به فضاي كلي دسترسي نخواهيد داشت؛ اين يك توهم است. (مي‌خندد) فقط برش‌هايي از آن را مي‌توانيد داشته باشيد.
وقتي تازه‌ترين مستندتان «اينك بنگر...» را مي‌ديدم شب خوبي نداشتم. از فيلم لذت بردم اما خوب نخوابيدم. به دلايلي خواب عنكبوت ديدم. نمي‌دانم چرا اما آخر فيلم ترسيده بودم و فكر مي‌كردم بايد كاري كنم كه از خودم دربرابر چيزي محافظت كنم كه راه فراري از آن ندارم.
بله، البته كه اين‌طور است اما چرا اينقدر محكوم به فنا به نظر مي‌رسي؟ (مي‌خندد) عجيب است. مگر بعضي از شگفتي‌هاي اينترنت را نشان ندادم؟
بله، يكي از شگفتي‌هاي آن همين اشتياق دانشمندان و محققان و حتي تحليلگران امنيتي است كه مديريت اين هيولا را به چالش كشيدند يا نكته جالب – هر چند دوست نداريد آن را ببينيد- اين است كه انسان‌ها با كارشان سرپرستي اين هيولا را در دست دارند.
مي‌دانيد كه اينترنت اهريمن خوبي نيست. الكتريسيته هم همين‌طور. كيفيتي فراتر از كيفيت تكنيكي ندارند گرچه وقتي شما را روي صندلي الكتريكي بنشانيم و بخواهيم شما را اعدام كنيم بهتر است چند دقيقه قبل از اعدام عقايدتان را بسنجيد.
بنابراين مسير اين نيروي خارق‌العاده در دستان انسان‌هاست.
بله، خب انسان‌ها اهريمن‌هاي خوبي هستند و اغلب اوقات خيلي احمق هستند و خطرناك مي‌شوند. ببخشيد دوست دارم يكي از خواب‌هايم را براي‌تان تعريف كنم چون من به ندرت خواب مي‌بينم.
كي اين خواب را ديديد؟
مدت‌ها پيش. اما شايد سالي يك بار خواب ببينم. در خواب داشتم در خياباني در مكزيك مي‌دويدم و يك موجودي كه خدا مي‌داند چي بود دنبالم مي‌كرد. بعد در تقاطعي به الاغي كه بار داشت خوردم و نقش زمين شدم. كشيشي من را بلند كرد و تكانم داد و با فرياد پرسيد: «به نيروهاي شيطاني اعتقاد داري؟ ...» همان‌طور كه گيج و منگ بودم، گفتم: « ... فقط به حماقت اعتقاد دارم.»
شبيه به يك فيلم كوتاه است... چه زماني تفكر خلاقانه را شروع كرديد تا حرفه كارگرداني يا زندگي‌ هنري را پيش بگيريد؟
همان زمان كه دينم را به كاتوليك تغيير دادم پياده سفر كردن را آغاز كردم. همان زمان مي‌دانستم مي‌خواهم شاعر يا فيلمساز شوم. چهارده ساله بودم و فكر مي‌كنم در مدت زمان كوتاهي اين فكر در ذهنم شكل گرفت و فكر مي‌كنم تا به امروز با آن زندگي مي‌كنم.
وقتي مستند و بعضي از فيلم‌هاي بلندتان را مي‌ديدم، متوجه شدم آنها چالش‌برانگيزند چون انساني و جالبند اما گاهي آشكارا فضايي تيره هم دارند و گاهي هم آسيب‌پذيري در آن هست كه بيننده را اذيت مي‌كند. در فيلم‌هاي‌تان به كشف اين موضوع كه ما انسان‌ها آسيب‌پذيريم و گاهي كنترل زندگي از دست ما خارج مي‌شود و انسان شكننده است، پرداخته‌ايد.
بله و در عين حال كاري كه نبوغ انسان مي‌كند دستاوردي عظيم است و البته خطراتي هم در پي دارد. زماني كه دو كامپيوتر با يكديگر «صحبت مي‌كنند» انقلابي بزرگ صورت گرفت كه حتي از كشف آتش براي انسان‌هاي اوليه يا كشف الكتريسيته هم بزرگ‌تر است. حتي از صنعت چاپ كتاب و از كشف قاره امريكا هم باعظمت‌تر است.
در دهه گذشته فيلم‌هاي مستند زيادي ساختيد در اين سال‌ها فيلم‌هاي بلند هم ساختيد. براي ساخت كدام يك شور و اشتياق داشتيد، براي هر كدام رويكردي متفاوت داشتيد يا آنها را به يك نگاه مي‌ديديد؟
نه كمي رويكردم متفاوت بود گرچه فيلم‌ها همه‌چيز من هستند. حالا كه اين سوال را مطرح كرديد بهتر است پاسخي آماري به شما بدهم. در حال حاضر چهار فيلم تمام شده دارم كه همگي‌شان آماده اكران عمومي هستند. نوزدهم آگوست «اينك بنگر... » اكران مي‌شود و اوايل سپتامبر «به سوي دوزخ» تازه‌ترين مستندم درباره وولكانو در جشنواره تلوريد. فيلم بلند «نمك و آتش» و فيلم بلند ديگري هم به نام «ملكه صحرا» آماده اكران است كه سال گذشته در جشنواره‌هاي مختلف نمايش داده شد. دو فيلم مستند و دو فيلم بلند روايي آماده اكران دارم. پروژه‌هاي بعدي من همگي فيلم‌هاي بلند هستند اما آمار و ارقام مهم نيست.
نه فقط مي‌خواستم بدانم با توجه به رويكرد و چيزي كه از اثر خود مي‌خواهيد به دست مي‌آوريد، آيا فيلمنامه‌هاي فيلم‌هاي بلند را خودتان مي‌نويسيد؟
فيلمنامه‌هاي فيلم‌هاي بلند را هميشه خودم مي‌نويسم و به ندرت استثناهايي هم وجود دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون