وقتي آقاي وزير عصباني ميشود
خدمات درماني ربطي به سياست ندارد
اعتماد| اظهارات دو روز گذشته وزير بهداشت، بيش از آنكه سلامت محور باشد، رنگ سياسي داشت. غيرسياسيترين وزير كابينه يازدهم طي دو روز گذشته با حضور در شبكه اول سيما و در گفتوگو با ايرنا و همچنين در مراسم افتتاح مراكز درماني در تبريز، جهت نگاه خود را به سمتي تغيير داد كه بايد به حمايتهاي دوباره كلامي از دولت يازدهم تلقي شود.
سيد حسن قاضيزاده هاشمي در تبريز گفت: «خدمات درماني ربطي به سياست ندارد و در فرصت باقيمانده سعي خواهيم كرد كارهاي ناتمام را به نتيجه برسانيم و البته با اعتبارات محدودي كه در اختيار داريم نياز به همكاري همه است. اين حوزه نياز به همكاري دولتي و مردمي دارد و علاوه بر اينكه يك وظيفه است به عنوان كار خير در كارنامه اعمال نيز ثبت ميشود.» وزير بهداشت در گفتوگويي مفصل با ايرنا افزود: «عدهاي سازمان يافته دروغ ميگويند، دروغ، تهمت و غيبت براي كسب قدرت در جامعه رو به گسترش است، تشخيص راست و دروغ مشكل شده و اين آفتي است كه اگر از آن غفلت كنيم، همه ارزشها را از دست ميدهيم. شايعه در همه جاي دنيا هست، نگاه كنيد در اين سي و چند سال گذشته چقدر شايعه شنيديم، در حوزه سياسي مردم ياد گرفتهاند كه به اين شايعات اعتنا نكنند ولي در حوزه اجتماعي هنوز اين آگاهي شكل نگرفته كه البته به تدريج مردم ياد ميگيرند كه به شايعات اجتماعي هم توجه نكنند. راهحل اين است كه حتما هر مسالهاي وجود داشت در وهله اول مسوولان، خودشان آن را به مردم بگويند، يعني ما مسوولان بايد به مردم راست بگوييم، تا اينكه اجازه دهيم شايعهپردازي شود و بعد بخواهيم شايعات را خنثي كنيم. البته تشخيص حرفهاي راست و دروغ خيلي سخت است چون فتنههاي مختلفي در جامعه وجود دارد. فتنه اين است كه شما واقعا نتوانيد حقيقت را از غير حقيقت و واقعيت تشخيص دهيد. ما در يك جامعه اسلامي زندگي ميكنيم، اگر در اين جامعه خيلي از افراد دروغ بگويند يا حقيقت را به مردم نگويند، اين چه جامعه اسلامي است؟ اگر باور داشته باشيم كليد همه گناهان دروغ است، خيلي از مشكلات حل ميشود. اما برخي مسوولان و دستگاههاي متولي به اين امر باور ندارند، خيلي از مشكلات كشور به خاطر همين دروغها، غيبتها و تهمتهاست. تهمتها هم در كل كشور است، منظور من فقط دولت يا وزارت بهداشت نيست. عليه اشخاص مختلف از تريبونهاي رسمي حرفهايي زده ميشود و ادعاهايي ميشود كه در هيچ جايي ثابت نشده است و نميشود. خيلي از فتنههايي كه در كشور ايجاد شد به خاطر همين اتهام زنيها بود. اتهامهايي كه در هيچ محكمهاي ثابت نشد. بايد جلوي اين رفتارها را بگيريم. بالاخره اين كشور يك كشور اسلامي است، ما همانطور كه در زندگي شخصي يكسري اصول اخلاقي داريم بايد در جامعه هم داشته باشيم، در زندگي خصوصي ما اگر امانتداري، اعتماد و صداقت نباشد، زندگي از هم ميپاشد، جامعه هم بديلي از زندگي شخصي است، آنچه باعث غصه من است، اين است كه خيلي از دوستان ما كه ارزشي هستند، متاسفانه اين جوهر در رفتارشان فراموش شده است، از ديگران هيچ انتظاري ندارم، آنها را بايد به اخلاق دعوت كنيم. خود ماها كه بايد انقلاب را و دستاوردهاي آن را حفظ كنيم و تبليغ كنيم، نبايد دچار اين آلودگيها شويم اما روز به روز بيشتر ميبينيم كه اين بيماري و اين رفتارهاي غيرارزشي گسترش و تعميق پيدا ميكند. و چرا؟براي هيچ. واقعا براي هيچ. هيچ همان قدرت است، آنچه ماندگار است، قدرت خداوند است، به خاطر دنيا، دروغ ميگوييم، تهمت ميزنيم، به خاطر چي، حالا فردا قدرت دست ما بيفتد، مگر قبلا دست ما نبوده است، آن وقت چه كار كرديم.»قاضيزاده هاشمي همچنين در برنامه پايش سيما گفت: «نميتوان با الفاظ بازي كرد و منكر حاشيهنشيني شد، حاشيهنشيني يك واقعيت است و بايد دلايل آن را بررسي كرد و اينكه چه شد همه از روستاها به شهر آمدند و به خاطر فقر به خارج از بافت شهري رانده شدند. بيشترين مشكلات از نظر بهداشت و بار بيماريها از حاشيهنشيني است و در مقاطع مختلف دولتها و شهرداريها ترجيح دادند كه امكاناتي را براي اين افراد فراهم نكنند تا به زعم خود حاشيهنشيني گسترش نيابد. ما هيچوقت سراغ اين بحث نرفتيم كه چرا حاشيهنشيني به وجود آمد، درست است كه بخشي به خاطر جنگ بود، اما به جز آن بيتدبيري و سوء مديريت هم نقش مهمي در اين موضوع داشته كه مردم به حاشيه شهرها رانده شدهاند. اشتغال، مسائل فرهنگي، تحصيل، بهداشت، درمان، بيمارستان و پزشك مشكلاتي است كه حاشيهنشينان از آن زجر ميكشند. البته مردم هم در اين باره مقصرند. نميتوانيم كمد يا لاستيك را در رودخانه بيندازيم و انتظار داشته باشيم كه شهرداري يا دولت آن را جمع كند، بلكه خود مردم بايد همت داشته باشند. در برخي موارد خود مردم هم كمهمت هستند و اين به معناي فرافكني و سلب مسووليت از مسوولان نيست. دولت بخشي از مردم است و تا ميتوانيم بايد سرمايه اجتماعي خود را نگاه داريم، نه اينكه نماينده و وزير را محكوم به خلافگويي كنيم. هيچ نظام بهداشت و درماني در دنيا وجود ندارد كه مردم كاملا از آن راضي باشند. سه شب پيش بود كه يكي از عزيزان در تلويزيون گفت دريافتي پزشكان ايران هفت برابر امريكاست و كسي هم از او مدركي نخواست كه بر چه مبنايي اين رقم را اعلام ميكند. دليلش اين است كه ما نميخواهيم سرمايههاي اجتماعي خود را نگه داريم و قصد داريم همه را از بين ببريم. پزشكان مانند قضات، معلمان، بازاريها و ديگر اقشار سرمايههاي اجتماعي ما هستند. ما در ايران به تعداد انگشتان دو دست پزشكاني داريم كه بيش از 15 ميليون دريافتي دارند و جاهايي ميروند كه هيچكس حاضر نيست برود و شخصا به آنها افتخار ميكنم. همه اقدامات نياز به پول دارد و با دعا و انشاءالله گفتن كاري درست نخواهد نشد. به مناطق محروم بايد توجه ويژه شود، موضوع آب بسيار مهم است و خطر و تهديد بزرگي به حساب ميآيد. نبايد هيچ تفاوتي بين حاشيهنشينها و شخص اول و دوم كشور وجود داشته باشد. بر همين اساس هم نخستين هدفگذاري ما در وزارت بهداشت حاشيه شهرها بود، هر چند اعتبارات به موقع نيامد و درست تغذيه نشديم و كساني كه به ما قول داده بودند و ما را وسط ميدان فرستادند اما به قول خود عمل نكردند.»