رييس مركز ميراث ناملموس:
ثبت يك اثر در فهرست ملي يا جهاني پايان كار نيست
«كرفس كوهي ثبت ملي شد»، «دنده كباب كرمانشاه ثبت ملي ميشود»، «پسته رفسنجان ثبت ملي شد» انتشار اين اخبار و افزايش خبرهاي مشابه درخصوص ثبت ملي ميراث ناملموس اخيرا انتقاد برخي كارشناسان و فعالان ميراث را به دنبال داشت و بسياري معتقد بودند اگر قرار به ثبت ميراث در فهرست ناملموس كشور باشد، اولويت با موارد ديگري است و اولويتبندي ميراث فرهنگي و مركز ميراث ناملموس در اين زمينه از شفافيت كافي برخوردار نيست و محل بحث است. روز گذشته يدالله پرمون، رييس مركز ميراث ناملموس تهران و محمد حسن طالبيان معاون ميراث فرهنگي در نشستي پاسخ خود را در خصوص اين ابهامات مطرح كردند. در اين نشست يدالله پرمون ضمن ارايه گزارشي از فعاليتهاي اين مركز در سال گذشته اعلام كرد: «در نشست تخصصي ميراث ناملموس كه چندي پيش در جزيره قشم برگزار شد، مركز ميراث ناملموس تهران پيشنهاد «عموزادگي» آيينهايي كه با شيوهاي مشابه در كشورهاي منطقه برگزار ميشوند را با شوراي حكام مطرح كرد.» پرمون در خصوص اين پيشنهاد گفت: «همانطور كه تا به حال در سطح جهان براي بعضي شهرها روابط خواهر خواندگي تعريف ميشد، ما با توجه به اشتراكاتي كه برخي آيينها در كشورهاي منطقه دارند اين پيشنهاد را با هدف ايجاد رابطه بين آيينهاي مشترك مناطق مختلف كشورهاي حوزه منطقهاي ميراث ناملموس مطرح كرديم و شوراي حكام هم آن را تاييد كرد.» يدالله پرمون در ادامه در خصوص اهميت ثبت ميراث ناملموس و پاسداري از اين ميراث گفت: «ثبت در عين اينكه اتفاق خوبي محسوب ميشود و بيشتر جنبه ترغيبي دارد و به دنبال اين است كه نظر سياستگذاران را به موضوعي جلب كند، آفتهايي هم در پي دارد. بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه ثبت يك اثر در فهرست ملي يا جهاني پايان كار نيست، بلكه مقدمهاي است براي ترويج. از جمله آفتهاي ثبت در بعد بينالمللي، مديريت آن است، به همين دليل است كه كشورها ملزم هستند زماني كه پرونده ثبت يك اثر را ارايه ميكنند، يك پلان مديريتي هم تهيه كنند، كه مقوله ثبت به عاملي براي تجارت مبدل نشود و يك اثر ثبت شده در فهرست ميراث ناملموس، از بافت طبيعي و اصيل خود خارج نشود. از سويي ما به بهانه حفاظت از يك ميراث، اجازه نداريم به اقوامي كه آيين آنها در فهرست ميراث ناملموس ثبت ميشود ديكته كنيم كه آيين خود را بدون تغيير اجرا كنند. جوامع محلي بايد آموزشهاي لازم را ببينند تا بتوانند از ميراث خود محافظت كنند. اما محافظت به معناي فريز كردن نيست، ميراث ناملموس مثل زبان، سيال است و در زمان تغيير ميكند. بهطور مثال يك زماني در تعزيه تنها از دهل و سرنا براي اجراي بخش موسيقايي استفاده ميشد، اما امروز ما در تعزيه ني و ترومپت و طبل ميبينيم. از آنجا كه اين تغيير با اراده خود مردم بوده ما اجازه اينكه مانع اين تغييرات در طول زمان شويم، نداريم. وظيفه ما اين است كه كمك كنيم اين ميراث طوري به نسلهاي بعدي منتقل شود كه حافظه نسل بعدي در انتخاب ابزار ارايه يك آيين دچار اخلال شود و اين ميراث بهطور كلي تغييرات ريشهاي نكند. اما تغيير در صورت و جزييات يك آيين امري طبيعي است.»
در اين برنامه همچنين محمدحسن طالبيان در خصوص پروندههايي كه اخيرا به ثبت رسيدهاند و انتقاد برخي كارشناسان را به دنبال داشتند، گفت: «در برخي از اين پروندهها اشتباهاتي در اطلاعرساني وجود دارد، در مورد كرفس كوهي و ثبت آن در فهرست ميراث ملي، ما رويشگاه كرفس كوهي را ثبت ملي كردهايم، نه گياه كرفس كوهي را. كارشناسان حوزه محيط زيست به ما گفتند رويشگاه كرفس بين آثار طبيعي ملي ما منحصربهفرد است و بهتر است ثبت شود. يا در مورد پسته رفسنجان ما دانش حفاظت و كاشت درخت پسته را ثبت كردهايم. يا در مورد كبابهايي كه خبر ثبت آنها منتشر ميشود ما دانش آشپزي غذاهاي خاص مناطق مختلف را در ميراث ناملموس ملي ثبت ميكنيم، اين اشتباه اگر برطرف شود، ضرورت ثبت اين موارد در فهرست ملي هم درك ميشود.»