بدرقه با افتخار و غرور
نازنين متيننيا
زنجيره انساني ما مطبوعاتيها، زنجيره كوچك و به يكديگر پيوستهاي است. قديميترها هميشه توصيه ميكنند كه در تحريريه مراقب رفتارهايت باش. حواست باشد كه با آدمها چطور رفتار ميكني و چه چيزي از خودت به جا ميگذاري. رفتار حرفهاي براي نسل قديمي مهم است و تا آنجايي كه توانستند و فرصت داشتند، آن را به نسلهاي بعد خود ياد دادند. حسين قندي، فريدون صديقي، علياكبر قاضيزاده و همه آنهايي كه پاي تخته آموزش روزنامهنگاري ايستادهاند اين را به شاگردها يادآوري كردند و به همان اندازه كه پاي آموزش فنون مصاحبه، تيترزني، گفتوگو، خبرنويسي، گزارش و... ايستادند، پاي آموزش رفتار حرفهاي و منش و اخلاق هم ايستادند. چرا؟! چون معتقدند كه جامعه مطبوعاتي ايران كوچك است و به همان اندازه يك روزنامهنگار از نظر تكنيك حرفهاي بايد كامل باشد. از نظر اخلاق و منش هم بايد درست و صحيح رفتار كند تا نامش در اين زنجيره كوچك انساني، نامي ناخوشايند و بياخلاق نباشد. در چنين جامعه كوچكي، ممكن است سالهاي سال كار كنيم، ممكن است هميشه در تحريريههايي ثابت با آدمهاي ثابت باشيم و با جمع كوچكي مدام رودررو باشيم، اما قاعدتا از يكديگر خبر داريم و به نام همديگر را ميشناسيم و ميدانيم هركدام از ما چه نقطه قوتي دارد و چه نقطه ضعفي. در اين جامعه كوچك، هيچ باقي نميماند جز نام نيك و كار حرفهاي. تنها اتفاقي كه تو را به عنوان روزنامهنگار به ياد ميآورند و باعث ميشود تا سالهاي سال، همه آن تلاشها و همه آن حضور در رسانه معنا پيدا كند. نام نيكي كه تو را خاص ميكند و امضاي شخصي ميشود كه حتي مرگ هم نميتواند باعث فراموشي آن شود.
شامگاه روز چهارشنبه يك روزنامهنگار به نام محمدرضا رستمي در بيمارستان شهداي تجريش درگذشت. روزنامهنگار حوزه فرهنگ و هنر كه در دوران بيكاري به سر ميبرد و شبيه همه ما روزنامهنگارها نه امنيت شغلي داشت و نه آينده شغلي مطمئن. اما از شامگاه چهارشنبه، خاطرهها و روايتهاي جامعه كوچك ما، به نيكي و خوبي از او ياد ميكند و با چنين پاياني، هرچقدر دلخراش و دردناك، رستمي شاگرد برحق نسلهاي قديمي روزنامهنگاري بود و ميشود با افتخار و غرور او را بدرقه كرد.