حسين كمالي:
با حجاريان موافقم، فيشهاي حقوقيمان را منتشر كنيم
حسين كمالي، دبيركل حزب اسلامي كار و وزير كار در سه دوره سازندگي و اصلاحات و نماينده سه دوره مجلس در جديدترين اظهارات خود درباره انتخابات سال آينده، وضعيت اصلاحطلبان، موقعيت روحاني و عملكرد دولت سخن گفته. چكيده اظهارات او در گفتوگو با ايسنا به اين شرح است:
دولت توانسته بازدارنده برنامههاي اقتصادي تخريبي قبلي به جا مانده از دولت قبل از خودش باشد؛ يعني همينكه برنامههاي تخريبي و ضرررسان دولت قبل، توسط اين دولت متوقف شده است بايد گفت كه عمل خوب و مثبتي صورت گرفته است. در اينجا آدم ياد ضربالمثل قديمي ميافتد كه ميگويد ما را به خير تو اميد نيست، شر مرسان. همينكه دفع شر شده است حركتي است به سوي آينده بهتر.
ريشه ساختارهاي غلط اقتصادي كشور به بيش از صد سال گذشته باز ميگردد و تا امروز نيز رشد مستمر و متناوبي داشته است و اين نكته منحصر به قبل يا بعد از انقلاب نيست.
از گذشته تا به حال همواره اقتصاد ما غيررقابتي، غيرمزيتي، انحصاري و معطوف به سود عدهاي خاص بوده است؛ يعني درآمدها از منابع ملي و ثروتهاي عمومي به دست آمده اما در دسترس عدهاي خاص قرار گرفته است.
قبل از انقلاب همينطور بود و هنوز نيز به همين صورت عمل ميشود. اين در حالي است كه براي پيشرفت و رهايي از مشكلات اقتصادي نيازمند شكلگيري اقتصادي شفاف و مردمسالار بر پايه رقابت هستيم. اقتصاد سازنده بر اساس مزيتها و براي تامين منافع ملي شكل ميگيرد.
فكر ميكنم دولت بدنه اجرايي توانمندي براي اداره امور، بايد به وجود آورد و قبل از آن يك اتاق فكر و برنامهريزي منظم و هم پيمان و منسجم كه بتوانند همه شوونات كشور را تدبير كنند.
منفعت ملي علاوه بر حوزه سياست خارجي در بحث سياست داخلي هم تعريف ميشود. قانونهايي كه در كشور ما به دلايل امنيتي، حقوقي يا سياسي مغفول مانده است، ميتواند به منفعت ملي آسيب برساند. بررسي و حل همين مشكلها از جمله نخستين وعدههاي آقاي روحاني بود كه هنوز به آن نرسيدهايم.
در رابطه با موضوع فرهنگ هم همين مشكلها وجود دارد. متاسفانه روزنامهاي كه در دو دادگاه بدوي و تجديد نظر تبرئه شده است هنوز اجازه انتشار ندارد. اين قوانين موازي و اينكه هر كسي ميتواند قانون را به نفع خودش تفسير كند به ضرر اعتماد عمومي و منفعت كشور است.
تعداد جلسات و نشستهايي كه ميان دولت و احزاب وجود دارد در مرحله دوم اهميت است. مرحله اول اهميت رابطه متقابل ميان مردم و دولت است.
مردم ديدند همانهايي كه در شهر بيلبورد ميزدند «يك لقمه نان حلال به همهچيز ميارزد» چطور در عرصه اقتصادي تاخت و تاز كردند. همان مردم از پس خرج روزنامه خود برنميآيند، مريض ميشوند، هزينه درمان خود را نميتوانند پراخت كنند، زير بار قرض و وام ميروند، نميتوانند پرداخت كنند، دست به بزهكاري و دزدي ميزنند، معتاد ميشوند، طلاق ميگيرند. بعد زماني كه مجرم شدند ما آنها را ميگيريم و در زندان مياندازيم تازه در زندان بايد خرجشان را بدهيم. چرا بايد اين هزينهها را در پايان بكنيم، نميشود در ابتدا در امر آموزش، در امور پيشگيري هزينه كنيم؟
در جامعهاي كه هر ساعت 16 طلاق ثبت ميشود و ميليونها معتاد در آن زندگي ميكنند خيلي وقت است كه زنگ خطرها به صدا در آمده است.
اصلاحطلبان هيچگاه از صحنه سياست خارج نشدند. گاهي سختگيريهايي عليه شان صورت گرفت كه فعاليتهايشان را كمرنگتر از گذشته كرد اما در همان سالهايي كه ادعا ميشد اصلاحطلبان از عرصه سياست خارج شدهاند جز يكي، دو حزب كه بر آنها سختگيري بيشتر شده بود مابقي در زير چتر شوراي هماهنگي اصلاحطلبان مشغول به ادامه فعاليتهايشان بودند.
ليست اميد، ليست اصلاحطلبان نيست، بلكه ليست اصلاحطلبان براساس شرايط خاصي تصميم گرفتند كه با گروهي از اصولگرايان معتدل به ائتلاف برسند. از همين رو نميتوان گفت كه تمام افرادي كه از طريق ليست اميد به مجلس راه يافتند با مشي اصلاحطلبي رفتار كنند. اما ميشود انتظار داشت كه اصلاحطلبان مجلس به اصول ليست اميد پايبند باشند.
مردم ميدانند كه ائتلاف ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل بر اين اساس شكل گرفت تا كساني كه به كشور ضربههاي جدي ميزنند بر سركار نيايند. من اين موضوع را در شوراي عالي سياستگذاري انتخاباتي اصلاحطلبان هم گفتهام كه بايد براي مردم و بدنه اصلاحطلب توضيح دهيم كه ائتلاف صورت گرفته مبنايش همين بوده است.
استراتژي حضور در هر دو انتخابات پيش رو از يكديگر متفاوت است. به زودي شوراي سياستگذاري در مورد نحوه ورود به اين دو انتخابات و تعاملات لازم با ساير گروهها را مشخص خواهد كرد.
من كاملا با اين گفته آقاي حجاريان كه پيشنهاد انتشار فيشهاي حقوقي توسط اصلاحطلبان را داد موافقم. اصلاحات بايد در مقابل تخطيها و كارشكنيها بايستد؛ چرا كه همواره شعار شفافيت را در دستور كار خود قرار داده است. اين كار مبناي گفتوگو و پيگيري شفافانه را براي همگان باز ميكند و آنهايي را كه نميخواهند شفاف شوند را به مردم ميشناساند. همه اصلاحطلبان بيايند و شفافانه از حقوق و درآمدهاي خود صحبت كنند. در اين صورت است كه با همان شفافيت ميتوانند مقابل فاسدان بايستند و با آنها برخورد كنند.