ادامه از صفحه اول
پيروزي ترامپ انقلاب امريكايي نيست
در دو قطبي موجود انتخابات امريكا آرا فاصله زيادي با هم نداشته. راي مردمي براي خانم كلينتون است اما ترامپ بر اساس آراي الكترال برنده ميشود. به راحتي ميشد با انتخاب سندرز به عنوان نماينده دموكراتها جلوي پيروزي ترامپ را بگيرند. در اين صورت تمام اين تحليلهايي كه امروز دالبر شورش امريكاييها عليه ساختار موجود و بيداري ملي است را شاهد نميبوديم. اگر كلينتون ميپذيرفت كه سندرز كانديدا شود و دموكراتها تن به اين ميدادند و اعمال نفوذ نميكردند چه بسا امروز تحليلهايي متفاوت را مشاهده ميكرديم. اما اين انتخابات براي ما از يك جنبه ديگر هم اهميت دارد و آن هم اثرات آن بر موقعيت جهاني ايران است. طبيعي است كه حضور دموكراتها در قدرت براي ايران كمضررتر بود و نگاهي به افرادي كه در كابينه ترامپ قرار خواهند گرفت نشان از تفاوتي شگرف با دولت اوباما دارد. ممكن است در ايران هم همان طور كه در اين روزها ديدهايم برخي نسبت به اين اتفاق خوشحال شده باشند. اما اگر با توجه به ديپلماسي موفق دولت تدبير و اميد و وزارت امور خارجه بتوانيم به دنيا ثابت كنيم ديپلماسي تعقل و صلح و مذاكره ميتواند در برابر خشونت و جنگ و آشفتگي كارآمدي بيشتري داشته باشد اين ما هستيم كه در دنيا برندهايم. سياست بينالملل تماما توسط امريكا تعيين نميشود. درست است كه امريكا تاثير قابل توجهي در معادلات جهاني دارد اما اگر در برابر ديپلماسي معقولي قرار گيرد به هر حال كشورهاي ديگر هم مواضع خود را خواهند داشت. بين ديپلماسي معقولانه يك كشور و ديپلماسي خشونت زا و تنش آفرين يك دولت ديگر حتما تفاوت وجود دارد و ديگر كشورها اين تفاوت را درك ميكنند و بر اساس آن تصميم ميگيرند.
كتاب بخوانيد تا هوا آلوده نشود
اين روزها كه هوا بهشدت آلوده است، نه تنها جسم مردم در معرض خطر است بلكه روح و روان آنها نيز در شرايط بحراني به سر ميبرد. و اي كاش متوجه ميشديم كه رابطه مستقيمي بين روح و روان انسان و شرايطي كه در آن زندگي ميكند وجود دارد. اما ما و مسوولان جسم و روحمان را پالايش نكردهايم كه اينطور بلاهايي مانند بحران آلودگي هوا سراغمان آمده است. باور كنيم كه همهچيز به هم مربوط است.