• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3678 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۲ آذر

تلاش در جلوگيري از اسراف غذا

اسماعيل كهرم

اين مال‌ها كه كپي آن را در تهران هم ديده‌ام مجموعه‌اي از مغازه‌هاي گوناگون (ده‌ها و صدها) هستند كه از دوچرخه و سه‌چرخه تا هواپيماي خصوصي و بالاخره گوشت و لوبيا را مي‌فروشند. در قسمتي از اين مال‌ها كه غذاخوري نام دارد. ده‌ها مغازه قرار دارند كه از همبرگر و پيتزا تا غذاهاي يوناني و عربي و  چيني گرفته تا اغذيه ويتنامي و... را عرضه مي‌كنند. اين رستوران‌ها پر و خالي مي‌شوند. يكي از آنها اعلام كرده بود كه در ظرف 14 دقيقه پيتزاي شما را آن طور كه مي‌خواهيد به شما ارايه مي‌دهند و دادند!  همه چيز در اختيار شما است مقدار پنير، كلفتي نان و انواع سبزي‌هايي كه ميل داريد! سر ميز نشستم. پيتزا را آوردند. در ميز مقابل يك خانواده سياهپوست نشسته بودند. يك پدر و مادر و سه كودك خردسال 4 يا 5 ساله بودند. شايد چندقلو.  پيتزاي آنها ر ا آوردند. همه بزرگ‌ترين پيتزاها را سفارش داده بودند. تعجب كردم پيتزا از اين كودكان بزرگ‌تر بود. فكر كردم من كوچك‌ترين پيتزا را سفارش دادم  و فكر مي‌كردم نمي‌توانم آن را تمام كنم. اين بچه‌هاي 4 يا 5 ساله چطور آنها را مي‌خورند؟ كودكان شروع كردند ابتدا يكي، دو برش را با ولع خوردند و بعدا حدسم درست بود آنها سير شدند. سپس با انگشتان كوچك‌شان شروع به برداشتن ميوه و يا كالباس و سبزي از روي پيتزا كردند و در جمع فقط يك دهم اين پيتزاها خورده شدند و بقيه ماند. پدر و مادر هم حتي نيمي از اين پيتزاها را نخوردند. گارسن آمد، پيتزاها را روي هم گذاشت و به آشپزخانه برد. از گارسن پرسيدم: اينها را چه مي‌كنيد؟  گفت: شايد خوراك دام شود.
از اين همه اسراف كلافه شدم. نگاهي به ميزهاي ديگر انداختم پيتزاهاي نيم‌خورده تمام ميزها را پر كرده بود. خانواده‌ها پيتزاهاي بزرگ را سفارش مي‌دادند چون قيمت آنها به تدريج كمتر مي‌شد. يك پيتزاي كوچك 5 دلار، متوسط 8 دلار و بالاخره 4 برابر پيتزاي كوچك فقط 10 دلار بود، نصف قيمت!
در هندوستان
در هتل مهاراجه بمبئي بودم. در سالن غذاخوري ميز بسيار بزرگي در وسط سالن بود. كوهي از ميوه‌هاي خوش رنگ و زيبا روي ميز بودند. از همه نوع. تعداد كمي از ميهمان‌ها بشقاب خود را مي‌بردند و يكي، دو  تا از اين ميوه‌ها را برمي‌داشتند و سر ميز خود مي‌بردند و اغلب مقدار زيادي را نخورده به جاي مي‌گذاشتند. كوه روي ميز تقريبا دست‌نخورده باقي ماند!
با گارسن رفيق شده بودم. ايراني‌ها را دوست داشت. از او پرسيدم با اين كوه ميوه‌ها چه مي‌كنيد؟ با لهجه زيباي هندي به زبان انگليسي گفت هر روز ميوه تازه مي‌آوريم و ميوه ديروز را بيرون مي‌بريم. گفتم با آن چه مي‌كنيد؟ ميوه كه در يك روز فاسد نمي‌شود، گفت اين خط مشي هتل است. ما آنها را بيرون مي‌بريم و تقريبا مفت آن را مي‌فروشيم! گفتم چرا آنها را به اين همه بي‌خانمان كه در خارج از هتل در خيابان‌ها مي‌خوابند هديه نمي‌دهيد؟ گفت كافي است يك بار اين كار را بكنيم و چند هزار نفر پشت ديوار هتل صف ببندند!
ميليون‌ها گرسنه و اينقدر اسراف؟ باز هم كلافه شدم اين بار در يك كشور فقير آسيايي! در پايان رفيق هندي من با طعنه گفت «نگران نباش پولش را شما  مي‌دهيد.»
در سوييس
در سوييس به يك مهماني دعوت شدم. مخلوطي از ايراني‌ها و بقيه. موقع صرف شام انواع غذاهاي اروپايي روي ميز طويلي چيده شده بود. گوينده در بلندگو مهمانان را براي صرف شام دعوت كرد و توضيح داد: براي صرفه‌جويي و جلوگيري از اسراف در قسمت پايين ميز، غذا براي افراد كم‌خوراك چيده شده، يك بشقاب كوچك با انواع غذاهايي كه روي ميز بود و ظرفي سالاد  و يك ليوان نوشابه. در وسط ميز، بشقاب كمي بزرگ‌تر بود با همان محتويات و بالاخره بالاي ميز، غذا براي افرادي كه نياز به غذاي خيلي بيشتر داشتند. تعداد اين بشقاب‌هاي بزرگ كمتر از ساير قسمت‌هاي ميز بود. به مراتب كمتر! همه بشقاب‌هاي كوچك به مصرف رسيدند، تعدادي از بشقاب‌هاي متوسط ماندند و بالاخره بشقاب‌هاي بزرگ تقريبا دست نخورده ماندند. در آخر مجلس گوينده ضمن تشكر از مهمانان صرفه‌جو اعلام كرد كه ميزان صرفه‌جويي به مصرف خيريه خواهد رسيد. (4000 فرانك)!
در ايرانم
خدايا شاهد ريخت و پاش‌هاي ميهماني‌هاي ايراني بوده‌ام. براي يك ميهماني شش نفره، مي‌توان يك مدرسه را تغذيه كرد؛ چندين نوع غذا و به چه مقدار! خانم كدبانو با اينهمه مهارت در فن آشپزي حساب ظرفيت غذا خوردن ميهمان‌ها را نمي‌كند و معمولا چند و يا چندين برابر ظرفيت كليه ميهمانان تدارك مي‌بيند.
نتيجه آن مي‌شود كه پس از صرف غذا و پايان ميهماني تلي از انواع اغذيه باقي مي‌ماند كه در يخچال جاي داده مي‌شود و خانواده محكوم به استفاده از اين غذاها تا يك هفته مي‌شوند.
در سازمان حفاظت محيط زيست ما
هر دو هفته يك بار، اعضاي شوراي اطلاع‌رساني سازمان گردهم مي‌آيند و در مورد خط‌مشي سازمان در مورد نحوه اطلاع‌رساني در سطح كلان سازمان تصميم‌گيري مي‌شود. جلسه هفته قبل در مورد جلوگيري از اسراف در مصرف غذا توسط كاركنان سازمان تصميم‌گيري شد و قرار شد كه هر كدام از كاركنان ميزان مصرف غذاي خود را به كم، متوسط و يا بزرگ اعلام كنند، براي افراد كم غذا (مانند بنده) بشقاب پر ارايه ندهند، اين امر علاوه بر كاهش اسراف در سازمان به سلامت كاركنان نيز كمك خواهد كرد!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون