آسيبشناسي انتخابات
يك مرثيه تكراري
علي شكوهي
ديروز «همايش سياستهاي كلي ناظر بر انتخابات» برگزار شد و در آن چند تن از حقوقدانان حرفهايي زدند كه شنيدني بود. در اين ميان اظهارات كدخدايي، عضو حقوقدان شوراي نگهبان در نقد قانون انتخابات كنوني جالب است. ايشان گفته است: «براي بررسي صلاحيت نامزدها، مكانيزم اجرايي مناسبي وجود ندارد. اينكه ميگويند بررسي صلاحيت فقط در ايران است، يك امر اشتباه است. به طور مثال در كشورهاي اروپايي يا مثلا امريكا افراد از جانب احزاب معرفي ميشوند. احزابي كه چندين سال از عمر آنها ميگذرد و سابقهدار هستند. همين كه احزاب اين اشخاص را معرفي ميكنند، به نوعي تاييد صلاحيت آنهاست زيرا يك حزب ريشهدار كه به نظام آن كشور اعتقاد دارد و وفادار است، هيچگاه فردي را كه به اين اصول پايبند نيست، معرفي نميكند و اگر بعدها اين نامزد از چارچوبهاي تعيين شده توسط نظام خارج شد، نخستين گروهي كه با آن مخالفت ميكنند همان حزب است». همگان موافقند كه در دموكراسي، خواه ديني و خواه غيرديني، بايد اشكالي از انتخاب شدن و انتخاب كردن و چرخش قدرت وجود داشته باشد. همچنين تجربه دموكراسي در جهان چنين است كه انتخابات بايد بر نظام حزبي تكيه كند تا مشاركت فراگير و انتخاب اصلح ممكن شود. حال يك حقوقدان شوراي نگهبان از نبود سازوكار حزبي در نظام انتخابات كشور انتقاد ميكند ولي آيا ايشان نميداند كه در اين سياستهاي كلي، به نقش احزاب سياسي توجهي نشده است در حالي كه در پيشنهادهاي ارايه شده از سوي مجمع تشخيص مصلحت نظام بر نقش احزاب و گروههاي سياسي در انتخابات تاكيد شده بود؟ فقهاي شوراي نگهبان هم بعيد است اعتقاد جدي به سازوكار حزبي داشته باشند و اگر قانون جامع انتخابات هم با اين رويكرد در مجلس شوراي اسلامي به تصويب برسد، احتمالا آن را تاييد نخواهند كرد. با اين حساب قطعا شوراي نگهبان به نقش احزاب سياسي در تاييد صلاحيتها تن نخواهد داد و آن را در تعارض با حق شوراي نگهبان در نظارت بر انتخابات خواهد دانست.
اين سخنان، آدمي را به ياد طنز رايج اين روزها مياندازد؛ ظاهرا ما مردم به وظيفه خود در اين زمينه بهدرستي عمل نكرديم و مسوولان را رنجانديم!