• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3699 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۱ دي

از وزير امور خارجه ترامپ چه انتظاري داشته باشيم؟

تيلرسون؛ تاجر يا ديپلمات

ميثم سليماني

پس از هفته‌ها انتظار دونالد ترامپ، رييس‌جمهور منتخب ايالات متحده وزير امور خارجه كابينه خود را هفته گذشته معرفي كرد. او صبح روز سه‌شنبه ركس تيلرسون، مديرعامل شركت اكسون موبيل را به عنوان فردي كه تجربه گسترده‌اي در برخورد موفق با انواع دولت‌هاي خارجي داشته را در اين سمت قرار داد. تيلرسون به وضوح يك مذاكره‌كننده تجاري خوب در طول ساليان گذشته بوده است. تحت رهبري او اكسون موبيل توانست گستره عملياتي خود را به شش قاره گسترش دهد و ارزش بازار سهام اين شركت را به 390 ميليارد دلار برساند و در طول سال‌هاي گذشته صدها مذاكره موفق را پشت‌سر بگذراند. سبك مذاكره وزير آينده بسيار شبيه يك فرمانده ارشد نظامي است كه اين استعداد مي‌تواند تا حدودي نگران‌كننده باشد. به طور مثال نيويورك‌تايمز در بخشي از شيوه مذاكره تيلرسون اشاره مي‌كند: «او زماني كه در حال مذاكره براي صادرات گاز طبيعي به يمن بوده است در طول جلسه خشمگين مي‌شود و يك كتاب نسبتا قطور را پرتاب مي‌كند و از اتاق خارج مي‌شود.»
اين روحيه تيلرسون را اگر كنار بگذاريم در بعد سياست خارجي ايالات متحده شرايط متمايز است و بايد در شكل دادن به تصميمات دولتي در سراسر جهان مشوق‌هايي ايجاد شود. فارين افرز در مقاله خود به نام «فايل ركس» عنوان مي‌كند كه درحالت خوش‌بينانه مي‌توان تصور كرد كه تيلرسون مي‌تواند سياست‌هاي امريكا را به سمت ژئواكونوميك تغيير دهد و با استفاده از ابزار اقتصادي سياست خارجي كلان ايالات متحده را پس از 15 سال كه بيش از حد روي بعد نظامي متكي بود به سمت اقتصاد گردش پيدا كند. اما نبايد فراموش شود كه اقتصاد در نهايت يكي از ابزارها است. اما سوال اينجاست كه آيا تيلرسون مي‌تواند به همان شيوه‌اي كه اكسون موبيل را اداره كرد و در مذاكرات كمترين ملاحظه سياسي را مدنظر قرار مي‌داد، همين شيوه را در مقام وزارت امور خارجه نيز ادامه دهد؟
وفاداري تيلرسون به سيستم
ركس تيلرسون يك كارمند مادام‌العمر اكسون به حساب مي‌آيد كه نشان مي‌دهد پس از حدود چهل سال كار در اين شركت به‌شدت به سيستمي كه در آن فعاليت مي‌كند، وفادار است. او در اكسون پله‌پله رشد كرد تا به بالاترين رتبه اين شركت در سال 2006 يعني مديرعاملي آن دست پيدا كند. از طرفي گفته مي‌شود از زماني كه تيلرسون مديريت اكسون را بر عهده گرفته تا حدود زيادي منافع شركت را به سياست ايالات متحده گره زده است. به عنوان مثال در سال 2013 اكسون معامله نفتي خود با منطقه خودمختار كردستان عراق را به حالت تعليق درآورد چرا كه سياست وزارت خارجه امريكا در راستاي حمايت از عراق متحد بود و به‌شدت در آن سال دولت عراق عليه اين قرارداد موضع گرفت. در سال 2008 و در دوره حكومت ديكتاتور سابق ليبي معمر قذافي روابط نيمه‌گرمي با اين كشور داشت، با توجه به مصوبه كنگره مبني بر اينكه اكسون در ليست بلند بالاي شركت‌هاي نفتي قرار گرفت كه در كشورهاي حامي تروريسم سرمايه‌گذاري كرده‌اند و خانواده‌هاي قربانيان حوادث تروريستي مي‌توانند از آنها شكايت كنند، اكسون تحت رهبري تيلرسون معاملات پرسود با ديكتاتورهاي نفتخيز را كاهش داد.
البته شركت‌هاي نفتي در ايالات متحده همواره در مسير منافع ايالات متحده قدم برنداشتند. به طور مثال در دوره جنگ داخلي اسپانيا ايالات متحده بنا بود كه در اين جنگ بي‌طرف باشد اما شركت نفت تگزاكو با تخفيف سوخت به جناح ملي‌گرا برخلاف توافق بي‌طرفي در جنگ داخلي عمل كرد. با اين حال كارشناسان معتقدند كه شركت‌هاي نفتي به دنبال سياست خارجي مستقل هستند و اين موضوع نيز در حال گسترش است. با اين حال شركتي مانند اكسون فقط 10 درصد از نفت جهان را توليد مي‌كند و تنها سه درصد از ذخاير نفت جهان را در اختيار دارد. با اين حال مديرعامل‌هايي مانند تيلرسون به دنبال روابط خوب با دولت‌هايي هستند كه شركاي كسب و كاري بهتري به حساب مي‌آيند و بودجه بيشتري در اختيار دارند. چرا كه اين واقعيت است كه كماكان مديريت اكثر منابع نفتي جهان را دولت‌ها در اختيار دارند و نه شركت‌هاي خصوصي؛ از همين رو شركت‌ها مجبور هستند با سياستي مستقل در قبال كشورهاي دارنده منابع نفتي وارد مذاكره شوند. به عنوان مثال جاي تعجب نيست زماني كه برخي از اين كشورها مانند روسيه متحد يا دوست ايالات متحده محسوب نمي‌شوند، شركت‌هاي نفتي به سمت آنها سوق پيدا كنند. چرا كه اين دشمني ميان مسكو و واشنگتن است نه اكسون موبيل و روسيه؛ لي‌ريموند مديرعامل سابق اكسون اعتراف كرده است كه تصميم‌گيري‌ها در شركت همواره بر مبناي اينكه چه چيزي براي ايالات متحده خوب است، گرفته نمي‌شود.
بسياري از كارشناسان هم معتقدند كه اين اختلاف منافع ميان شركت‌هاي نفتي و به خصوص اكسون با واشنگتن موجب مي‌شود تا حدودي سياست‌هاي دولت امريكا در خصوص كشوري مانند روسيه بي‌اثر شود. چرا كه بسياري معتقدند كه پس از تجاوز روسيه به اوكراين، ولاديمير پوتين رييس‌جمهور روسيه بر اين باور بود كه اتحاد قديمي ناتو در قرن 21 كمتر مي‌تواند بر روابط تجاري غرب با روسيه تاثيرگذار باشد. چرا كه شركت‌هايي مانند بريتيش پتروليوم، اكسون،
مرسدس بنز و BASF سرمايه‌گذاري كلاني در روسيه انجام داده‌اند. اساسا پوتين معتقد بود كه شركتي مانند اكسون در كنار او است و هرگونه تحريم‌هاي غرب با مقاومت شديد بخش انرژي مواجه خواهد شد. طبق نوشته فارين افرز اين يك شرط‌بندي بد نبود. چرا كه اكسون ميلياردها دلار سرمايه‌گذاري عمده در معاملات تجاري روسيه كرده است و گزارش‌ها حاكي است كه اكسون در سال 2014ميليون‌ها دلار صرف لابي در واشنگتن در خصوص روسيه كرد تا تاثير تحريم‌ها بر روسيه را كاهش دهد. از همين رو بسياري معتقدند كه اگر نقش روسيه در سقوط هواپيماي مالزيايي در شرق اوكراين واضح و روشن نبود، امريكا و اروپا به سختي مي‌توانستند تحريم‌هاي جدي عليه روسيه اعمال كنند.
منافع امريكا يا اكسون
چه بخواهيم چه نخواهيم تيلرسون به عنوان يك ديپلمات تجاري همواره منافع تجارت خود را مدنظر قرار داده و يك نگراني جدي در خصوص قابليت او در پست وزارت خارجه وجود دارد. او نه‌تنها فاقد تجربه رسمي در دولت يا سياست خارجي است، بلكه كل عمر خود را در شركت اكسون سپري كرده است و با فرهنگ سازماني اكسون رشد پيدا كرده است و تمام موفقيت او در چارچوب شركت خلاصه شده است. اما مشخص نيست كه او بتواند در پست وزارت امور خارجه چگونه از نفوذ خود استفاده كند و منافع مختلف را براي كشور مد نظر قرار دهد. فارين افرز در مقاله خود عنوان مي‌كند كه فرهنگ اكسون موبيل به‌شدت مبهم است. مديران اين شركت به‌شدت تحت محافظت هستند، اطلاعات اين امپراتوري كمتر به بيرون درز مي‌كند. يكي از سياست‌هاي اكسون در طول سال‌هاي گذشته سرمايه‌گذاري عظيم در مناطقي است كه مدت طولاني از ثبات برخوردار هستند. اما در بسياري از نقاط جهان ثبات در قالب حكومت‌هاي خودكامه و با هزينه‌هاي آشكار در زمينه حقوق بشر و دموكراسي ايجاد مي‌شود. اكنون با توجه به حضور سرمايه 150 ميليون دلاري تيلرسون در شركت اكسون اين نگراني وجود دارد كه تيلرسون حتي اگر بخواهد نيز نمي‌تواند كار خود را از اين شركت رها كند و اعتمادي كوركورانه داشته باشد. بنابراين او به سختي براي حفاظت از سرمايه خود بتواند تفكر اكسون را كنار بگذارد زيرا سرمايه اين شركت در بيش از 50 كشور و شش قاره فعاليت مي‌كند و حالا او بايد به جاي اكسون از واشنگتن نمايندگي كند كه بايد ديد منافع كدام طرف براي تيلرسون ارجحيت دارد.
با اين وجود بسياري در امريكا اميدوار هستند كه تيلرسون منافع ايالات متحده را در اولويت قرار دهد و به همين دليل است كه در طول جلسات پرسش و پاسخ سنا براي راي اعتماد به تيلرسون بايد مشخص شود كه منافع كشور بر شركت اكسون ارجحيت پيدا كند. چيزي كه بايد در ابتدا مشخص شود موضع تيلرسون در قبال روسيه است و همچنين موضع او در خصوص عراق و سوريه و به خصوص خاورميانه بايد مورد بحث قرار گيرد. شايد چالش برانگيز‌ترين سوالات در خصوص تحريم‌هاي روسيه باشد زيرا او در سال 2014 در جمع سهامداران اكسون اعلام كرد كه ما از تحريم پشتيباني نمي‌كنيم. از همين رو با توجه به اينكه ترامپ عنوان مي‌كند علاقه‌اي به مداخله نظامي ندارد و تيلرسون بر روي تحريم حساس است، قطعا سياستگذاران واشنگتن از يك ابزار حياتي براي اعمال فشار به دشمنان خود محروم خواهند شد. زيرا با توجه به چالش درياي جنوبي چين و شبه جزيره كره، تحريم‌ها مي‌توانست به جدي‌ترين اهرم فشار دولت امريكا تبديل شود.
همچنين ديگر موضوع اساسي كه امريكا با آن دست و پنجه نرم مي‌كند، بحث تغييرات آب‌وهوايي است كه بسياري معتقدند يك مدير نفتي در اين زمينه نمي‌تواند قابل اعتماد باشد. زيرا اكسون در حال حاضر متهم است كه با سوزاندن سوخت‌هاي فسيلي در راستاي گرم شدن كره زمينه قدم بر مي‌دارد. از همين رو با توجه به اينكه مقامات نظامي و امنيتي ايالات متحده معتقدند كه تغييرات آب و هوايي بزرگ‌ترين تهديد امنيت ملي امريكا به شمار مي‌آيد، ناديده گرفتن اين تهديد توسط مهره‌هاي دولت امريكا چه آسيب‌هايي را مي‌تواند براي اين كشور و جهان در پي داشته باشد. حال بايد ديد كه آيا اكسون مي‌تواند از يك ديپلمات تجاري به يك ديپلمات سياسي تغيير ماهيت دهد، يا اينكه نگاه ترامپ و دولت او نيز در اين مقوله تجارت است تا سياست.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون