خدا به صبرش برابر تخريب
جزاي نيكو داد
قدرداني خانواده آيتالله هاشمي از بدرقه باشكوه پدر از سوي مردم:
گروه سياسي
تشييع ميليوني و بدرقه با شكوه آيتالله هاشميرفسنجاني به خانه ابدي آنچنان بازتاب گستردهاي داشت و به چشم آمد كه خانواده آيتالله هاشميرفسنجاني با نگارش پيامي از مردمي كه از ساعت هشت صبح براي تشييع پيكر و بدرقه آيتالله به خيابانها و حرم امام آمده بودند تشكر و قدرداني كردند. پيام تبريكي كه پر از تشكر همراه با اندوه از مردم اين سرزمين بود كه ديروز با هر تفكر و سني به خيابانها آمده بودند و در آن تاكيد كردند كه چنين تشييع باشكوهي جزاي نيكويي بود كه خداوند در برابر صبر او در برابر تخريبها به او عطا كردند. در اين پيام تقدير، كه در اختيار رسانهها قرار گرفت، آمده است: لحظه لحظه امروز در بدرقه شكوهمند و مردمي پدر در تاريخ اين سرزمين ثبت شد؛ وداع مردم با مردي كه براي مردم زيست، براي مردم مجاهدت كرد و سرافرازي مردم را ميخواست و چه زيبا همين مردم سرافرازش كردند. تهران شاهد حضور بينظير و خارج از شمار انسانهايي بود كه به بدرقه بزرگمرد قرن ايران زمين آمده بودند. امروز تنها وداع با هاشمي نبود؛ مردم با مظلوميت بهشتي، تفكر مطهري، آزادانديشي طالقاني و شجاعت و صلابت خميني كبير وداع كردند. امروز تجلي وفاي به وعده الهي بود، وعدهاي كه خداوند به بندگان صالحش در صبر و پايمردي و مجاهدت داد و امروز به بهترين شكل، آن را براي هاشمي محقق كرد. چشمان ظاهر هاشمي اگرچه امروز بسته بود اما ميليونها چشمتر ديدند چگونه خدا به صبر او در برابر تيرهاي زهرآگين تخريب و تهمت، جزايي نيكو داد و به اين مجاهد نستوه آبرو بخشيد. پدرمان فرزند قرآن بود و در آخرين فصل از عمر خود، از نصر الهي وعده ميداد و حضور مردم را منشأ و مظهر اين پيروزي ميدانست و سرانجام مردم آمدند و چه باشكوه آمدند؛ اذا جاء نصرالله والفتح و رأيتالناس يدخلون في دينالله افواجا. عصاره عمر هاشمي، اعتدال و وحدت بود و رحلتش نمايشگاهي بينظير از اثبات حقانيت اعتدال و ضرورت وحدت پديد آورد. همانگونه كه در حياتش مردممدار بود، رحلتش نيز مردممدار شد. هاشمي مدافع مظلومين و دغدغهمند گشودن انسدادها در حيات جامعه بود، قوام نظام را در وحدتي حداكثري و بودن همه با هم ميدانست و امروز شاهد بوديم، همه با هم براي او آمدند. امروز احساس كرديم تنها ما در فراق پدر ننشستهايم كه ميليونها نفر براي رحلت پدري بيبديل به سوگ نشستهاند. اما چگونه ميتوانيم هاشمي را زنده ندانيم در حالي كه امتداد تفكر او را در چشمان غمگين خيل انبوه بيشمار مردماني ميبينيم كه مانند هاشمي ميانديشند و مانند او دغدغه سرافرازي ايران با اعتدال و آرامش را دارند. اين سرزمين، هرچند بزرگمردي نستوه را از دست داد كه جلوتر از زمان خود بود و همواره به آينده ميانديشيد اما در مقابل، صاحب نسلي شده است كه پاي در راه ساختن ايراني بهتر نهادهاند. امروز ايران فرزندي بزرگ، مردم پدري آيندهنگر و رهبر انقلاب دلسوزترين رفيق خويش را از دست داده است؛ اما همانگونه كه لحظه لحظه حيات هاشمي راهگشاي كشور بود، وداع و بدرقه بينظير مردم نيز ميتواند سرمايهاي بزرگ براي ايران و مبدأ بازگشت جامعه به مسير اعتدال و وحدت باشد. در پايان زبانمان قاصر است از آنكه سپاس خود را از سيل الطاف مردم قدرشناس ايران، مسوولان نظام به ويژه رهبر انقلاب، مراجع عظام تقليد، علما و نخبگان، رهبران ساير اديان و مذاهب و مردم و مسوولان كشورهايي كه با همدردي و همراهي تحمل اين ضايعه بزرگ را براي ما آسانتر ساختهاند، اعلام كنيم. پيكر خسته اين مجاهد نستوه در كنار مراد او خميني كبير به آرامشي ابدي رسيد اما عشق هاشمي به مردم، مرگ او را ناممكن ساخته است. هاشمي زنده است تا انقلاب زنده است؛ هاشمي زنده است تا ملت زندهاند و راه هاشمي پاينده خواهد ماند.
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جريده عالم دوام ما